فهرست مطالب
Toggleخشونت و پرخاشگری کودکان گاهی به یک معضل برای والدین و معلمان تبدیل میشود که قادر به مدیریت آن نیستند. آمار خشونت در کودکان و بزرگسالان کم نیست و با وجود چالشهای زندگی امروزی بیشتر هم شده است. اما مصداق پرخاشگری چیست و چه زمان میتوان یک کودک را پرخاشگر نامید؟ چگونه میتوان مانع از بروز پیامدهای پرخاشگری کودکان شد؟ چگونه باید با پرخاشگری و تکانشگری کودک برخورد کرد؟ اینها سوالاتی هستند که ذهن والدین و معلمان را به خود مشغول میکند. در این مطلب میخواهیم به تعریف جامعی از خشونت و رفتارهای پرخاشگرانه در کودکان بپردازیم و راهکارهای مناسب در مقابل این رفتارها را بررسی کنیم.
پرخاشگری چگونه تعریف می شود؟
خشم یکی از ویژگیهای درونی و ذاتی همه انسانها است که به واسطه منطق، تمدن، تربیت و آموزش به کنترل ما در میآید تا مانع از آسیب به خود و دیگری یا بروز پرخاشگری شویم. پرخاشگری به معنای هر نوع رفتار کلامی یا غیر کلامی است که به دیگران آسیب میرساند و با خشم، عصبانیت و انتقامجویی فرد پرخاشگر همراه است. بنابراین پرخاشگری فقط شامل آسیب بدنی نیست بلکه فحاشی، شایعهپراکنی، قلدری در مدرسه، تهمت زدن یا آزار کلامی نیز همگی در گروه رفتارهای خشونتآمیز قرار میگیرند. کودکان خشونتگرا سعی میکنند از طریق خشونت کلامی یا فیزیکی بر کودکان دیگر یا والدین مسلط شوند. این کودکان احساسات مختلف دیگری غیر از خشم مانند نگرانی، ناامیدی و شرم را هم تجربه میکنند اما قادر به تحمل یا برخورد با این احساسات نیستند. در واقع کودکان اغلب برای خروج از وضعیت روحی آشفته خود، از پرخاش استفاده میکنند. بر اساس تحقیقات و آمارها، ۵۵ درصد از پسران و ۴۱ درصد از دختران از ۲ سالگی به بعد رفتارهای پرخاشگرانه را بروز میدهند. این میزان تا ۵ سالگی، به ۲۵ درصد در پسران و ۳۴ درصد در دختران میرسد.
جهت دریافت آخرین اخبار و اطلاعیههای مرتبط با پایه تحصیلیتان شماره تماس خود را وارد نمایید
راه تشخیص پرخاشگری در کودکان چیست؟
پرخاشگر بودن با اینکه کودک نسبت به برخی از اتفاقات واکنش شدید نشان دهد متفاوت است و برای بسیاری از والدین سوال پیش میآید که کودک من در چه صورت پرخاشگر است؟ گاهی قضاوت درباره اینکه خشم کودک ناشی از یک خواسته بجا است یا خودسری و زورگویی، مشکل میشود. باید توجه کنید که همیشه کودکی که احساسات خشنی دارد دست به رفتار خشونتآمیز نمیزند. همچنین همیشه در پس هر رفتار تهاجمی و تندی، احساس خشم و خشونت وجود ندارد. همین مسئله تشخیص کودکان پرخاشگر را دشوار میکند. برای تشخیص دقیق بهتر است به روانشناس کودک و نوجوان مراجعه کنید. روانشناسان با کمک پرسشنامهها، بازی با کودک و مصاحبه با والدین و کودک، خشونت آسیبزا در کودک را تشخیص دهند.
انواع پرخاشگری
خشونت یک ویژگی ذاتی نیست بلکه کودکان در طول زندگی و در شرایط تربیتی نامناسب، میآموزند که خشونت یکی از راههای رسیدن به اهداف شخصی و کنترل دیگران است. کودک یاد میگیرد که خشم و فشارهای روحی خود را به شکل خشونت ابراز کند تا اثرگذاری بیشتری داشته باشد.
پرخاشگری ابزاری
گاهی پرخاشگری در کودکان ابزاری برای دریافت خواستههایشان است. وقتی نوزاد ۱۰ ماهه به خاطر گرسنگی گریه میکند، مادر حدس میزند که او گرسنه است و به او شیر میدهد. اما اگر مادر با هر ناآرامی و بدون شناخت نیاز به کودک غذا بدهد چه میشود؟ احتمالا کودک تصور کند راه دریافت آنچه میخواهد گریه کردن و جیغ کشیدن است.
پرخاشگری منفعلانه
در این نوع پرخاشگری عامل زمینهای ایجادکننده خشونت، چیز دیگری مانند شرم، نیاز به ترس، محبت و توجه طلبی کودک است. اگر کودک نام هیجانات و احساسات خود را یاد نگرفته باشد و نداند چگونه باید آنها را ابراز کند. کودکی که از رفتن مادر خود بسیار ترسیده است، وقتی مادر را میبیند شروع به پرخاش کردن، زدن او و گریه میکند. چون نمیداند که خشم و ترس دو هیجان متفاوت هستند. بنابراین ترس خود را به شکل منفعلانه با خشونت ابراز میکند.
پیشنهاد مطالعه: آموزش کنترل هیجانات به کودک
علل پرخاشگری کودکان چیست؟
پرخاشگری یک رفتار پیچیده است و همانطور که گفتیم ممکن است فقط لایه ظاهری رفتار کودک باشد و در عمق، دلایلی کاملا برعکس پرخاشگری، مانند شرم و خجالتی بودن داشته باشد. در ادامه درباره مهمترین دلایل پرخاشگری در کودکان توضیح دادهایم.
ارتباط اضطراب و پرخاشگری کودک
اضطراب کودک یکی از هیجاناتی است که او هیچ تعریفی از آن ندارد و وقتی در شرایط اضطرابزا قرار میگیرد ممکن است خشم خود را به شکل آسیب فیزیکی یا کلامی به دیگران بروز بدهد. گاهی کودک هدف خشم خود را جایگزین میکند. یعنی ممکن است کودک در مدرسه اضطراب شدیدی را تجربه کرده باشد اما در خانه و با افراد خانواده رفتار خشونتآمیزی داشته باشد.
پیشنهاد مطالعه: مشکل کودک ناسازگار چیست و چه درمانی دارد
ارتباط ترس و پرخاشگری کودک
احساس امنیت در ابتدا نسبت به والدین شکل میگیرد و سپس کودک نسبت به آدمهای دیگر دنیا احساس امنیت خواهد کرد. اما اگر دلبستگی ناایمن در کودک شکل بگیرد، احتمالا برای پیشگیری از آسیب، رفتار خشونتآمیز پیدا میکند. از سال دوم زندگی خشم و پرخاشگری کودکان مستقیما متوجه افرادی میشود که به نظر او متفاوت هستند. تغییر محیط و شرایط میتواند به خشونت کودکان حساس و زودرنج دامن بزند.
ارتباط عدم اعتماد به نفس و پرخاشگری کودک
کمبود اعتماد به نفس در کودکان، احساس شرم و خجالت، باعث میشود کودک در مواقعی از خشم خود به عنوان سرپوش استفاده میکنند. خصوصا در مواجهه با افراد غریبه، در موقعیتهایی که دچار شرم بیشتری هستند، در مدرسه و کنار همسالان ممکن است خشم ناشی از شرم زیاد بروز بیشتری داشته باشد. کودکانی که دچار مشکلات فیزیکی مانند کمشنوایی یا لکنت زبان هستند نیز در صورت پذیرفته نشدن توسط اطرافیان و تمسخر، بیشتر احساس شرم و خجالت میکنند و ممکن است ناراحتی خود را به شکل ناسالم پرخاشگری نشان بدهند.
ارتباط شرایط محیطی و پرخاشگری کودک
کودک از زمان تولد، نیاز به آغوش، رفع نیازهای اولیه و توجه والدین خصوصا مادر دارد. کودکی که هیچگاه به موقع توجه و رفع نیازهای خود را از محیط نمیگیرد، کودکی که محیط تربیتی درستی ندارد و آموزش درستی دریفات نکرده است نمیتواند خواستههای خود را بیان کند. چنین کودکی همچنین نمیتواند احساسات خود را کنترل کند بنابراین ممکن است بسیاری از هیجانات او با خشونت جابجا شوند. مشکلات اقتصادی، کمبودهای عاطفی عدم آماده سازی فرزند اول برای تولد فرزند دوم و حتی مسائل ژنتیکی ممکن است روی پرخاشگر شدن کودک نقش داشته باشند.
ارتباط شرایط خانوادگی و پرخاشگری کودک
خشونت آموخته شده یکی از دلایل بروز خشم و رفتارهای خشن در کودکان است. کودکان با والدین خود همسانسازی میکنند و برای مراقبت از خودشان یاد میگیرند مانند پدر و مادر باشند. کودکی که مرتبا خشم و عصبانیت والدین یا خواهر و برادر خود را در مقابل مسائل مختلف میبیند، یاد میگیرد که با عصابنیت با دیگران رفتار کند، خواستههای خود را با زور و خشونت بخواهد و در صورت برطرف نشدن آنها خشمگین شود. مشکلات خانوادگی و استفاده افراطی والدین از تنبیه و سرزنش به بروز مشکلات مرتبط با پرخاشگری مانند اختلال سلوک در کودکان و نوجوانان نیز دامن میزنند.
پیشنهاد مطالعه: اختلالات رفتاری تخریبی در کودکان
ارتباط سن رشدی با خشونت در کودکان
حس استقلالطلبی کودکان از ۲ تا ۳ سالگی آغاز میشود. در این سن کودک دوست دارد همه چیز مال خودش باشد، خودش کارها را انجام بدهد و برای کارهای روزانهای مثل پوشیدن لباس یا خوردن غذا لجبازی میکند. ممکن است در حین لجبازی، پرخاشگری نیز به شکل خشونت فیزیکی به دیگران یا خودش و بددهنی کودک بروز پیدا کند. هرچند لجبازی در این سنین به دلیلی نیاز طبیعی کودک به استقلال ایجاد شده است، اما به معنای این نیست که کودک باید رها شود تا لجبازی و خشونتگری را ادامه دهد. باید راهی برای کنترل و بهبود این حالت در سنین حساس کودک در نظر بگیرید.
پیامدهای پرخاشگری کودکان
خشونتگرایی در کودکان خودبهخود با بزرگ شدن محو نمیشود بلکه در صورت عدم اصلاح تربیت، میتواند در سراسر زندگی با آنها همراه باشد و حتی زمینه ارتکاب جرم را ایجاد کند. رفتار پرخاشگرانه ادامه پیدا میکند چون در کوتاهمدت باعث رهایی کودک از تنش میشود و به او احساس کنترل داشتن بر محیط را القا میکند. اما در دراز مدت پیامدهای منفی برا خود فرد و اطرافیان خواهد داشت:
- کودکان پرخاشگر با گذشت زمان دچار احساس گناه، شرم و خودسرزنشی میشوند.
- روابط کودک متزلزل میشوند و افراد با روان سالم از آنها فاصله میگیرند، بنابراین یا روابط ناسالمی خواهند داشت و یا منزوی میشوند.
- خانواده، مربیان و همسالان کودک دچار تنش و اضطراب ناشی از پرخاشگری کودک میشوند.
- پرخاشگری کودکان میتواند باعث تقویت احساس خصومت و تنفر دیگران و آسیب زدن به آنها شود.
- یکی از زیرساختها خشونت کودکان احساس عدم امنیت و عدم اعتماد به دیگران است که اگر ادامه پیدا کند، کودک دنیای امن خود را از دست میدهد و به فردی به شدت محافظهکار تبدیل میشود.
- خشونت کودک در مورد همسالان یا کودکان ضعیفتر میتواند به آنها آسیب فیزیکی یا روحی عمیقی وارد کند.
- مشکلات روانتنی مانند مشکلات گوارشی، انقباض عضلانی و درد بدنی به دلیل سرکوب کردن خشم که نوعی واکنش ناکارامد است.
- ترک تحصیل دانش آموزان یکی از پیامدهای بلندمدت در کودکان پرخاشگر است.
خشونت در مدرسه
یکی از پیامدهای جدی خشم در کودکان،به طور متوسط ۱۵ درصد از کودکان در مدارس گرفتار خشونت بوده و درصد زیادی از کودکان نیز نگران قلدری و خشونت در مدرسه هستند. دلایل خشونت کودکان در مدرسه نیز ناشی از مقایسه درونی کودک با دیگران، احساس شرم، خجالتی بودن، ضعف درسی و کمبود اعتماد به نفس هستند. باورهای غلط خصوصا بین پسران نوجوان که گاهی خشونت و قلدری را نشانه قدرت یا مردانگی میدانند نیز از دیگر علل پرخاشگری کودکان است. معلمان و کادر مدارس نقش مهمی در بهبود این شرایط دارند. تنها قانونگذاری نمیتواند مانع و درمان خشونت کودکان در مدرسه باشد. بلکه عوامل پیشگیرانه مانند برقراری یک نظم منعطف، رفتار مهرآمیز با کودک نامهربان، عدم هرگونه تبعیض، مقایسه و تحقیر کودکان، رسیدگی به مشکلات درسی و روحی از طریق مشاورین مدرسه و صحبت با والدین، مهمترین روشهای جلوگیری از شکلگیری رفتارهای خشونتآمیز کودک در مدرسه هستند.
پیشنهاد مطالعه: اختلالات روانی شایع در مدارس
راهکارهای کاهش و بهبود پرخاشگری کودکان
قبل از هرچیز بهتر است نسبت به اقتضائات سنی کودک و رفتارهایی که در دورههای رشدی خود بروز میدهد اطلاعات کافی پیدا کنید. در این صورت میتوانید برخورد درست را در مقابل پرخاشگری کودکان نشان دهید.
شناخت دلایل پرخاشگری در کودکان
اولین قدم برای مقابله با پرخاشگری کودکان شناخت نوع خشونت، دلایل و عوامل محرک آن است. در این صورت میتوانید برای مقابله با مشکل اصلی و درک و پذیرش کودک اقدام کنید تا به مرور نیازی که او به ابراز خشونت احساس میکند، کمتر شود. در این مسیر مشاور و روانشناس کودک نقش مهمی دارد.
گفتگوی موثر با کودک پرخاشگر
با شناختی که از کودک و مسائل محرک برای او دارید، گفتگو را آغاز کنید. در زمانی که آرامش دارد درباره خشم و عصبانیتش با یکدیگر صحبت کنیدو صمیمانه و همدلانه به خوبی به صحبتهای او گوش دهید و حتی اگر در این بین دوباره خشمگین شد، کنترل خود را حفظ کنید. با شنیدن صحبتهای کودکان نکات بسیار خوبی دستگیرتان میشود و از طرفی کودک نیز با دریافت احساس درک و همدلی، آرامش بیشتری پیدا میکند. سعی کنید گفتوگوها را به سمت آموزش احساسات به کودکان و نحوه ابراز آنها پیش ببرید.
پیشنهاد مطالعه: برقراری ارتباط موثر با کودک حرف گوش نکن
انجام ورزش برای کاهش خشم
ورزش و فعالیت بدنی مناسب برای کودکان روشی برای مبارزه سالم با افسردگی، اضطراب و استرس است و به کودکان کمک میکند انرژی خود را در مسیر مناسبی تخلیه کنند. ورزشهای گروهی که نیاز به کار تیمی دارند و یا ورزشهای انفرادی مانند تنیس یا شنا برای آرامش و تمرین ارتباط با دیگران بسیار مفید هستند. اگر کودک شما رفتارهای پرخاشگرانه دارد شاید بهتر است در آموزش ورزشهایی که کمی تهاجمی هستند و امکان آسیب رساندن او به دیگران را بیشتر میکنند، تأمل و مشورت کنید.
پیشنهاد مطالعه: نقش ارتباط با طبیعت در رشد کودکان
کاهش الگوهای پرخاشگری
اگر فرد پرخاشگری دیگری در خانواده وجود دارد که کودک از او الگو گرفته، باید به دنبال درمان و اصلاح رفتار خود باشد. دیگر مواردی که میتوانند الگوی پرخاش باشند مانند دوستان پرخاشگر، مدرسه نامناسب، محتوای شبکههای اجتماعی، فیلم و بازیهای مروج خشونت را محدود کرده و آنها را با نمونههای مناسب جایگزین کنید. فراموش نکنید که محدودیت بدون جایگزینی در طولانی مدت اثرگذار نیست.
تشویق رفتارهای خوب کودک
وقتی کودک رفتاری مطابق با الگوهای سالم اخلاقی مانند محبت، بخشندگی و آرامش را بروز میدهد او را به شکلی که برایش قابل درک و خوشایند است، تشویق کنید. رفتارهای خوب او را مثال بزنید و او را با صفات خوب صدا کنید تا تصویر مثبتی از خود داشته باشد. هرچند تشویق و پاداش باید به اندازه باشند در غیر این صورت ممکن است کودکی که همیشه مورد تشویق است برای دریافت همیشگی آن، خشونت و پرخاش نشان دهد. همچنین با آموزش معذرت خواهی به کودک، او را به جبران اشتباهش ترغیب کنید.
مراجعه به روانشناس کودک
روانشناسان حوزه کودک و نوجوان در زمینه امور تربیتی کودک آموزش دیدهاند و تخصص دارند. اگر پرخاشگری کودکتان خارج از کنترل است و به خودش و دیگران آسیب میرساند، ضرورت دارد برای تشخیص پرخاشگری و فهمیدن علل دقیق، نوع پرخاشگری کودک و روشهای کنترل آن به یک روانشناس کودک و نوجوان متبحر مراجعه کنید و از رویکردهایی مانند درمان شناختی رفتاری برای اختلالات کودکان و نوجوانان کمک بگیرید. معمولا در کنار کودک، خانواده نیز باید درمان مناسب و اطلاعات لازم برای نحوه برخورد با کودکان پرخاشگر، اصلاح محیط زندگی و روش تربیتی درست را آموزش ببینند.
روش های ناکارامد در کنترل پرخاشگری کودکان
از گذشته تا کنون رفتارهای سنتی بسیاری برای مقابله با کودکان پرخاشگر یا کنترل رفتار آنها مانند تنبیه و سرزنش وجود داشت. اما این نوع رفتار هیچ کودکی را وادار به تبعیت نمیکند بلکه آنها را دچار آسیبهای روحی بیشتری خواهد کرد. از جمله روشها ناکارامد که تأثیری بر رفع و درمان پرخاشگری ندارند میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- تنبیه کودک
- سرزنش کردن مداوم
- مجازات کردن کودک
- ترساندن کودک از والد دوم یا دیگر افراد
- مقایسه کردن فرزند با دیگران
- یاداوری مداوم رفتار کودک
- تحقیر کردن کودک به دلیل رفتار پرخاشگرانه
- مقابله به مثل کردن با رفتار کودک
- برچسب زدن به کودک
- القای مستقیم پرخاشگر بودن به کودک
- سرکوب کردن خشونت بدون از بین بردن عوامل آن
سخن پایانی
گاهی خشم و عصبانیت بخشی طبیعی از شیوه ابراز وجود یا اعلام نیاز کودک است. اما تداوم و تشدید رفتارهای خشونتآمیز کودکان خبر از یک مشکل جدی در خانواده، محیط یا درون کودک میدهد که نیاز به ریشهیابی و درمان دارد. در غیر این صورت پیامدهای متعددی مانند آسیب به خود و دیگران، افزایش تنش در خانواده، افت درسی و ترک تحصیل یا حتی ارتکاب به جرم در آینده گریبانگیر کودک خواهند شد. امیدواریم مطالبی که در این مقاله گفته شد در شناسایی علل پرخاشگری و کنترل خشم در کودکان به شما کمک کننده باشند.
بیشتر بخوانید: کنترل خشم در نوجوانان
سوالات متداول
- علت پرخاشگری کودکان چیست؟
کمبود اعتماد به نفس، تجربه آزار، سرزنش، روش تربیتی غلط، الگوهای نامناسب در خانواده و افسردگی میتوانند از دلایل پرخاشگری در کودکان باشند. - مهمترین عواملی که به پرخاشجویی در مدرسه میانجامد چه هستند؟
اگر کودک در درسهای خود ضعیف است، نمیتواند ارتباط خوبی با همسالان برقرار کند، دچار مشکلات جسمی مانند لکنت یا کمشنوایی است و مورد تمسخر قرار میگیرد، معلمان سختگیری بیش از اندازه داشته باشند یا کودک در محیط خانه شرایط خوبی را تجربه نکند، ممکن است نسبت به همسالان یا بچههای ضعیفتر در مدرسه خشونتورزی داشته باشد که راه ابزاری یا منفعلانه برای اثبات خودش به دیگران و آرامش درونی او است. - نحوه برخورد با بچه پرخاشگر چگونه است؟
کودکان پرخاشگر از مشکلاتی درونی رنج میبرند که باید آنها را شناسایی و رفع کرد. بنابراین هرگونه تحقیر، سرزنش، توهین، پرخاش متقابل یا تنبیه شدید نه تنها به بهبود خشونت کودکان کمکی نمیکنند، بلکه خود اینها از جمله عوامل ایجاد و تشدید پرخاشگری کودکان هستند. در برخورد با کودک پرخاشگر باید آرامش خود را حفظ کنید، منتظر بمانید تا خشم او فروکش کند، در زمان آرامش با او صحبت کنید و به دنبال علل خشونتورزی کودک و رفع مشکلات اصلی باشید. - چه زمانی باید برای خشونت کودکان به متخصص مراجعه کنیم؟
گاهی درخاشگری در کودکان باعث آسیب به خود یا دیگران، افت تحصیلی، انزوای شدید و افسردگی میشوند که پیامدهای طولانیمدت دارند. اگر نتوانستید با روشهای تربیتی ارائه شده شرایط را بهبود بدهید، حتما نیاز است که برای درمان به روانشناس کودک مراجعه کنید. آزمون و خطای زیاد در روشهای فرزند پروری، راه مناسبی برای رفع خشونت در کودکان نیست.