فهرست مطالب
Toggleتلفن زنگ میخورد. دوباره از طرف مسئولان مدرسه است و تنوبدن شما شروع به لرزیدن میکند. تا از آن طرف خط صدا را دریافت کنید و از جریان خبردار شوید، دلتان هزارراه میرود که فرزندم باز چه دستهگلی به آب داده است؟ آیا تابهحال برایتان پیش آمده که مدام نگران رفتارهای دردسرساز فرزندتان باشید و از خودتان بپرسید که در کجای تربیت این کودک اشتباه کردهام؟ چرا او بههیچچیز و هیچکس احترام نمیگذارد؟ و از همه مهمتر، دلیل اختلالات رفتاری تخریبی در کودکان چیست و چگونه باید درمانش کرد؟ در این مقاله شما را با علائم، علل و نحوه درمان اختلال سلوک (CD) در کودکان و نوجوانان آشنا میکنیم.
اختلال سلوک (CD) چیست؟
اختلال سلوک، یکی از اختلالات روانی و رفتاری جدی در کودکان و نوجوانان است. نحوه ارتباط آنها با جهان اطراف و دیگران، حالتی از خشم و انتقام دارد. براساس توضیحات DSM-5(راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی)، آنها بدون هیچگونه احساس گناه و پشیمانی به دیگران آسیب میزنند و قوانین را نادیده میگیرند. این رفتارها، عملکرد روزانهشان را مختل و انجام کارهایی مانند مدرسهرفتن، دوست یابی کودکان در مدرسه و وقتگذرانی با همسالان و خانواده را مختل میکند.
علائم اختلال سلوک (CD) در کودکان و نوجوانان چیست
برای تشخیص اختلال سلوک در DSM-5، کودکان حداقل باید 3تا از علائم زیر را در 1سال گذشته و حداقل یکی از آنها را در 6ماه گذشته داشته باشند. هر کدام از این علائم به تنهایی از نشانه های نیاز فرزند به روان شناس کودک محسوب میشوند:
رفتارهای پرخاشگرانه با افراد و حیوانات
- قلدری در مدرسه و دیگر محیطها و تهدید و ترساندن دیگران
- معمولا در شروع درگیریهای فیزیکی پیشقدم هستند؛ برای جلوگیری از دعوای کودکان، نگاهی هم به مقاله دعوای بچه ها در مدرسه بیندازید.
- از سلاحهایی استفاده میکنند که توان آسیبزدن جدی دارند.
- با دیگران رفتارهای خشونتآمیزی دارند.
- با حیوانات رفتارهای خشونتآمیزی دارند.
- از اعمال زور برای دزدی استفاده میکنند (مثل زورگیری، کیفزنی و سرقت مسلحانه).
- از دیگران سوءاستفاده جنسی (تجاوز) میکنند.
تخریب اموال
- عمدا و بهقصد آسیبرساندن، جایی یا چیزی را به آتش میکشند.
- عمدا و بهقصد آسیبرساندن، اعمال خرابکارانه انجام میدهند.
فریبکاری یا دزدی
- به صورت غیرقانونی وارد خانه، ساختمان یا اتومبیل کسی میشوند.
- برای رسیدن به نفع شخصی دروغ میگویند؛ برای حل این مشکل از مقاله دروغگویی کودکان کمک بگیرید.
- بهصورت پنهانی دزدی میکنند (مثل دزدی از فروشگاه).
نقض جدی قوانین و مقررات
- قبل از سن 13 سالگی، حداقل یکبار کل شب را بیرون از خانه سپری کردهاند.
- حداقل 2 بار قبل از 13سالگی در طول شب از خانه فرار کردهاند.
- قبل از سن 13 سالگی بارها از مدرسه فرار کردهاند.
انواع اختلال سلوک
در TR-DSM-5 اختلال سلوک براساس سن شروع به 3نوع تقسیم میشود:
با شروع علائم در دوران کودکی
حداقل یکی از ملاکهای تشخیصی اختلال سلوک قبل از سن 10سالگی بروز کرده باشد. مبتلایان به اختلال سلوک با شروع کودکی اکثرا پسر هستند. آنها معمولا علاوهبر این اختلال، به مشکلات دیگری مانند بیشفعالی و/یا اختلالات عصبی-رشدی مبتلا هستند. اگر اختلال سلوک در دوران کودکی شروع شود، احتمال مقاومتش نسبت به درمان و استمرارش تا بزرگسالی بیشتر است.
اختلال سلوک با شروع در دوران نوجوانی
هیچکدام از علائم اختلال سلوک قبل از سن 10سالگی مشاهده نشده باشد. در نوع علائم با شروع نوجوانی رفتارهای پرخاشگرانه کمتر و روابط دوستانه سازگارانهتر هستند. افرادی که در نوجوانی به این اختلال مبتلا میشوند، شانس بهبود بالایی دارند و احتمالا قبل از ورود به بزرگسالی علائمشان فروکش میکند. بههرحال نباید آن را دستکم گرفت، زیرا یکی از شایعترین اختلالات روانی و رفتاری نوجوانان است.
با شروع نامشخص
ملاکهای تشخیصی اختلال سلوک وجود دارد، اما درباره اینکه آیا نشانگان قبل از 10سالگی شروع شدهاند یا بعد از آن، اطلاعات کافی وجود ندارد.
شدت علائم اختلال سلوک در کودکان و نوجوانان
هر کدام از انواع اختلال سلوک که در قسمت قبل توضیح داده شد، میتواند علائم خفیف، متوسط و شدید داشته باشد:
علائم خفیف
رفتارهای دردسرساز نسبتا کمی دارند و علائمشان به مشکلات آسیبزای کمی منجر میشوند. موارد زیر از علائم خفیف این اختلال هستند:
- دروغ گفتن
- بداخلاقی
- بیرونماندن از خانه تا دیروقت
- فرار از مدرسه
پیشنهاد مطالعه: اختلالات روانی شایع در مدارس
علائم متوسط
تعداد و شدت مشکلات سلوک آنها در میانه خفیف و شدید قرار دارند. رفتارهایی مانند دزدی پنهانی (بدون روبهروشدن با قربانی) و تخریب اموال عمومی از علائم متوسط اختلال سلوک هستند.
علائم شدید
علائم منجربه آسیبرساندن به دیگران و نقض جدی قوانین میشود. رفتارهای زیر جزو علائم شدید اختلال سلوک هستند:
- تجاوز جنسی
- خشونت جسمانی
- استفاده از اسلحه
- دزدیهایی از جنس زورگیری و سرقت مسلحانه
سن اختلال سلوک در کودکان و نوجوانان
این اختلال گاهی حتی از سنین پیشدبستانی شروع میشود، اما معمولا در نوجوانی (بین 10 تا 19 سالگی) افزایش پیدا میکند. شیوع این اختلال در پسران بسیار بیشتر از دختران است.
تفاوت اختلال سلوک (CD) در کودکان و نوجوانان
اختلال سلوک در بچههای کوچکتر با علائمی مانند هلدادن، گازگرفتن و ضربهزدن شروع میشود. اگر جلوی این علائم گرفته نشود، اختلال سلوک (CD) در نوجوانان بهسمت رفتارهای مشکلساز و خطرناکی مانند دزدی، خرابکاری و آتشافروزی پیشروی میکند.
علت اختلال سلوک در کودکان و نوجوانان
ترکیبی از عوامل زیستی، روانی و اجتماعی در بروز این اختلال دخیل هستند. دقت داشته باشید که مجموعهای از عوامل منجر به بروز این اختلال میشوند و هیچ تکعاملی باعث بروز اختلال روانی و رفتاری چه در کودکان و چه بزرگسالان نمیشود:
تجارب آسیب زا (تروما) کودکی
این کودکان دنیا را جایی خطرناک و ترسناک میبینند و رفتارهای آنها بیش از هر چیزی ناشی از ناامنیشان است. یکی از مهمترین علل ناامنی آنها نیز به تجارب دردناکشان برمیگردد؛ تجاربی مانند مرگ فردی عزیز و ترس از دست دادن والدین، کتکخوردن در مدرسه یا خانه، تعارضات خانوادگی و خصوصا تجربه کودک آزاری جنسی. این تروماها باعث شکلگیری دلبستگی ناایمن در کودک و افزایش نگرش بدبینانه او نسبت به محیط میشود.
از نظر برخی متخصصان مجموعهای زنجیرهوار از اتفاقات دردناک منجر به بروز این اختلال میشوند. این تروماها، غالبا افسردگی کودک، مشکلات رفتاری و مشارکت در گروههای همسالان منحرف یا خلافکار سوق میدهند. آنها همچنین یکی از مهمترین علل اضطراب در کودکان و نوجوانان هستند.
پیشنهاد مطالعه: کودک آزاری آنلاین
سبک فرزند پروری
سبک فرزند پروری تاثیر زیادی بر عملکرد رفتاری کودکان دارد. براساس تحقیقات، سبک فرزندپروری مقتدرانه مناسبترین روش در برخورد با کودکان است. از طرف دیگر، سبک فرزندپروری سختگیرانه و سهلانگارانه بر رفتار کودکان تاثیر منفی میگذارد. البته یک نوع سبک فرزندپروری خاص که با سهلانگاری مادر و دخالت افراطی پدر (سبک فرزندپروری متناقض) مشخص میشود، با اختلالات اخلالگرانه و تکانشگری کودکان رابطه مستقیمی دارد.
ژنتیک
اگر یکی یا هر دو والد مبتلا به اختلال شخصیت ضداجتماعی باشند، احتمال ابتلای فرزندانشان افزایش پیدا میکند. بنابراین عوامل ژنتیکی در بروز این اختلال تاثیرگذار هستند. البته متخصصان هنوز موفق به کشف ژن یا ژنهای مرتبط با این اختلال نشدهاند، اما در مطالعات متعددی به تاثیر عوامل ژنتیکی اشاره شده است.
پیشنهاد مطالعه: مشکل کودک ناسازگار چیست و چه درمانی دارد؟
نابهنجاری مغزی
مطالعات تصویربرداری مغزی حاکی از نابهنجاریهایی در نواحی خاصی از مغز این کودکان است:
- نابهنجاری در قشر پیشپیشانی مغز (مسئول کنترل تکانه و قضاوت)؛ این نقص منجر به ناتوانی کودک در پیروی از دستورالعملها، دورماندن از خطرات و عبرتگرفتن از تجربیات منفی میشود.
- بدتنظیمی سیستم لیمبیک (مسئول تنظیم هیجانات)؛ آگاهی و کنترل هیجانات را در بچههای مبتلا به این اختلال با مشکل مواجه میکند.
نقایص شناختی
مشکلاتی مانند ضریب هوشی پایین، مهارتهای کلامی ضعیف و اختلال در عملکردهای اجرایی، منجر به کاهش عزتنفس و اعتمادبهنفس بچهها میشوند و شرایط را برای بروز لجبازی کودک و مشکلات رفتاری مانند سلوک آماده میکنند.
موقعیت اقتصادی-اجتماعی
سکونت در محلههای فقیرنشین، همنشینی با دوستان ناباب، رفتن به مدارس غیراستاندارد و شیوع بیشتر رفتارهای ضداجتماعی در این محلهها، هر کودکی را مستعد ابتلا به مشکلات رفتاری و روانی میکند.
چه کسانی بیشتر در معرض اختلال سلوک هستند
براساس DSM-5 افراد دارای ویژگیهای زیر بیشتر در معرض ابتلا به این اختلال قرار دارند:
- عوامل ژنیتکی و ابتلای دیگر اعضای خانواده به اختلالاتی مانند بیشفعالی، افسردگی، دوقطبی و اضطرابی
- ابتلای کودک و نوجوان به اختلالات رفتاری مانند بیش فعالی در نوجوانی
- خلقوخوی دشوار و ناسازگارانه در نوزادی و اوایل کودکی
- هوش (خصوصا هوش کلامی) پایینتر از میانگین
- وجود اختلالاتی مانند سوءمصرفمواد در خانواده
- تجربه طرد و رهاشدگی از سوی والدین
- انضباط سختگیرانه والدین و معلمان
- تجربه سوءاستفاده جسمی و جنسی
- تغییر زیاد در مراقبتکنندگان
- طرد از گروه همسالان
- داشتن والدین تبهکار
- خانوادههای پرجمعیت
عوارض اختلال سلوک
این اختلال به صورت جدی باعث تخریب عملکرد کودک میشود و اگر درمان نشود، در بزرگسالی به اختلال شخصیت ضداجتماعی تبدیل میشود. پس باید این پیامدها را بشناسیم و از بروزشان پیشگیری کنیم:
افت عملکرد تحصیلی و ترک تحصیل
دردسرهای سروکلهزدن با این کودکان در مدرسه باعث کلافگی معلمان و دیگر همسالان میشود. آنها بیشتر در مدرسه تنبیه میشوند و قوانین سختگیرانهتری توسط معلمان و مسئولان برای کنترلشان وضع میشود. به همین دلیل، آنها به احتمال بیشتری در معرض خطر افت تحصیلی یا ترک تحصیل قرار میگیرند. برای جلوگیری از بروز این مشکل، از مقاله بررسی علل و راهکارهای درمان افت تحصیلی دانشآموزان کمک بگیرید.
ابتلا به دیگر اختلالات روانی و رفتاری
این کودکان در معرض خطر ابتلا به دیگر اختلالات روانی مانند افسردگی نوجوانان، اضطراب و سوءمصرف مواد قرار دارند. اختلال سلوک درماننشده در کودکی و نوجوانی، احتمالا در بزرگسالی به اختلال شخصیت ضد اجتماعی و دیگر اختلالات شخصیت تبدیل میشود. حتی در برخی موارد، این اختلال پیشزمینه مشکلات روانپریشی و اسکیزوفرنی است.
صدمه زدن به خود یا دیگری
رفتارهای پرخطری مانند آتشافروزی و درگیری با دیگران احتمال صدمهزدن به خود یا دیگری را در این کودکان و نوجوانان افزایش میدهد. همچنین به دلیل رفتارهای جنسی پرخطر، عفونتهای ویروسی و بیماریهای مقاربتی در آنها بیشتر دیده میشود.
مهارت های ارتباطی ضعیف
پیروی از دستورالعملها برایشان مشکل است و در سازگاری با نیازها و درخواستهای والدین، همسالان و دیگر بزرگسالان ضعف دارند. در نتیجه این مشکلات، آنها مهارتهای ارتباطی ضعیفی دارند و در شروع و حفظ دوستیها با چالش روبهرو میشوند. همچنین در روابطشان با والدین و دیگر اعضای خانواده دچار مشکلاتی جدی هستند.
مشکلات قانونی و حبس
یکی از نشانگان بارز این بچهها، نادیدهگیری قوانین و مقررات اجتماعی است و بههمیندلیل، بیشتر در معرض مشکلات قانونی هستند. آنها گاهی بهخاطر رفتارهای پرخطری مانند سوءمصرف مواد، رفتارهای خشونتآمیز و نادیدهگیری قوانین و مقررات کارشان به زندان و حبس کشیده میشود.
تشخیص اختلال سلوک
اگر مشکوک بهوجود این اختلال در فرزندتان هستید، هرچه زودتر با متخصصان سلامت روان یعنی روانشناسان و روانپزشکان کودک مشورت کنید. آنها با استفاده از پرسشنامهها و مصاحبههای تخصصی، اطلاعات لازم را از شما و فرزندتان میگیرند و مشکل او را تشخیص میدهند.
اختلالهای شبیه به اختلال سلوک در کودکان و نوجوانان چیست
بهدلیل شباهت علائم اختلال سلوک با اختلالات زیر، ممکن است آنها بایکدیگر اشتباه گرفته شوند:
اختلال نافرمانی مقابلهای
علائم نافرمانی مقابلهای مثل سلوک باعث تعارض کودکونوجوان با بزرگسالان و دیگر افراد صاحب قدرت (مانند والدین و معلمان) میشود. اما علائم نافرمانی مقابلهای شدت کمتری دارد و به رفتارهایی مانند خشونت با دیگران و حیوانات، تخریب اموال عمومی و دزدی نمیشود. علاوهبراین، اختلال نافرمانی مقابلهای با بدتنظیمی هیجانی و خلق تحریکپذیر همراه است که این علائم در تعریف سلوک وجود ندارند. نافرمانی مقابلهای و سلوک هردو در طبقه اختلالات رفتاری تخریبی DSM-5 قرار دارند.
مقایسه اختلال سلوک و بیش فعالی
جداکردن این دو اختلال از یکدیگر مشکل است زیرا گاهیاوقات همزمان با یکدیگر در کودک بروز میکنند. همزمانی آنها به علل زیربنایی مشترکشان مربوط است. اگرچه در بیشفعالی رفتارهای تکانشگرانه مشاهده میشود، اما این رفتارها بهخودیخود هنجارهای اجتماعی یا حقوق دیگران را نقض نمیکنند. گاهی اوقات، مشکلات با بیش فعالی کودکان شروع میشود و به سمت اختلال سلوک پیشروی میکند. پس اگر علائم بیشفعالی را در فرزندتان مشاهده کردید، حتما آن را درمان کنید تا به عوارض درمان نکردن کودک بیش فعال دچار نشود.
اختلالهای افسردگی و دوقطبی
تحریکپذیری و پرخاشگری گاهی در اختلالهای دوقطبی، نامنظمی خلقی اخلالگرانه و افسردگی کودکان هم مشاهده میشود. در این اختلالهای خلقی گاهی آشفتگی هیجانی بهحدی میرسد که رفتار فرد از کنترلش خارج میشود و ممکن است به خود یا دیگری آسیب بزند. افراد مبتلا به اختلالات خلقی فقط هنگام ازکورهدررفتن چنین رفتارهایی نشان میدهند اما مبتلایان به اختلال سلوک در هر حالتی که باشند، قوانین را نقض میکنند و با دیگران درگیر میشوند.
اختلال خلق انفجاری متناوب
در هر دو اختلال سلوک و خلق انفجاری متناوب میزان رفتارهای پرخاشگرانه بالا است. اما پرخاشگری در افراد مبتلا به اختلال خلق انفجاری متناوب صرفا محدود به پرخاشگری تکانشی است و طبق برنامهریزی قبلی و برای دستیابی به اهداف ملموس مانند پول و قدرت انجام نمیشود.
اختلالهای سازگاری
هنگام مواجهه با عوامل استرسزای روانی مانند فوت عزیزان و تغییر محل زندگی، سطح تحملمان کاهش و احتمال بروز رفتارهای تکانشگرانه افزایش مییابد. اگر اختلال کودک ناشی از سازگاری با چنین تغییراتی است، نباید آن را با دیگر اختلالات روانی ازجمله سلوک اشتباه گرفت.
مقایسه اختلال سلوک و اختلال شخصیت
اگر اختلال سلوک در کودکی و نوجوانی درمان نشود، در بزرگسالی احتمالا به اختلال شخصیت ضداجتماعی تبدیل خواهد شد. اگر در دوره بزرگسالی علائمی ازجمله پرخاشگری، اعمال تبهکارانه، خشونت علیه همکاران، اجتماع و کودکان مشاهده شود، اختلال شخصیت ضداجتماعی از محتملترین گزینههای تشخیصی برای این علائم است.
تفاوت اختلال سلوک با علائم پرخاشگری
شدت علائم اختلال سلوک از پرخاشگری کودکان و نوجوانان بیشتر است. این رفتارهای بهحدی جدی هستند که والدین، معلمان، همسالان و حتی افراد غریبه هم به سرعت متوجه ناسازگارانهبودن آنها میشوند. اگرچه پرخاشگری یکی از مولفههای مهم اختلال سلوک محسوب میشود، اما بههیچوجه با آن برابر نیست. کودکان مبتلا به اختلال سلوک معمولا بعد از پرخاشگری احساس گناه و پشیمانی نمیکنند و بهصورت کلی، سنگدل و فاقد مهارت همدلی هستند.
درمان اختلال سلوک در کودکان و نوجوانان
مداخله زودهنگام باعث اثرگذاری بیشتر فرآیند درمان و تکنیکهای درمانی میشود. بنابراین، والدین، معلمان و مربیان باید با مشاهده علائم هشداردهنده اختلال سلوک، کودک را برای درمان به متخصصان سلامت روان ارجاع دهند. درمان اختلال سلوک به عوامل خاصی مانند سنوسال کودک و شدت مشکلات رفتاری وابسته است. موارد زیر، از رایجترین و موثرترین درمانهای این اختلال هستند:
خانواده درمانی
به اعتقاد خانوادهدرمانگران، ریشه مشکلات رفتاری کودک به بدکارکردی کل سیستم خانواده برمیگردد و برای درمان آن نیز باید تعاملات خانوادگی اصلاح شود. در این نوع درمان، کل خانواده از جمله والدین، خواهر و برادرها به همراه کودک وارد فرآیند درمان میشوند. اگر دلیل اختلال فرزندتان با تعارضات خانوادگی گره خورده است، نگاهی هم به مقاله مدیریت اختلاف فکری والدین با فرزندان بیندازید.
آموزش والدین
این روش بر آموزش والدین و مراقبین کودک تمرکز دارد. به عنوان مثال اگر مشکل اصلی کودک پرخاشگری یا رفتارهای خشونتآمیز است، راهکارهایی برای کنترل خشم در نوجوانان و کودکان آموزش داده میشود. آنها همچنین روشهایی را برای اصلاح و تغییر رفتار به والدین آموزش میدهند. این روشها شامل موارد زیر هستند:
- تعیین قوانین و ساختارهای خانوادگی و اجتماعی؛ برای اجرای بهتر این تکنیک از مقاله آموزش قانون به کودکان کمک بگیرید.
- پاداشدادن به رفتارهای مثبت؛ برای اجرای بهتر این روش از مقاله روش صحیح جایزه دادن به کودکان استفاده کنید.
- استفاده از تکنیک تایماوت یا وقفه کوتاه در زمان مواجهه با پرخاشگری و تکانشگری کودک
- ارائه دستورالعملهای شفاف و بدون ابهام
- اجتناب از تنبیه کودک
- اجرای محدودیتها
روان درمانی فردی
رواندرمانیهای فردمحور مانند درمان شناختی رفتاری برای اختلالات کودکان و نوجوانان مستقیما به آموزش مهارتهای اساسی زندگی برای اصلاح و تغییر رفتارهای ناسازگارانه میپردازد. بهعنوانمثال، مهارتهای خودآگاهی، مدیریت خشم و کنترل هیجانات را به کودکان مبتلا آموزش میدهند.
والدین، معلمان و مربیان نیز باید برای آموزش مهارت های زندگی به کودکان وقت بگذارند، زیرا این مهارتها برای تمام بچهها ضروری هستند.
دارو درمانی
اگرچه هیچ داروی خاصی برای این اختلال وجود ندارد، اما روانپزشکان گاهی داروهایی را برای کاهش برخی نشانهها یا سایر مشکلات زیربنایی تجویز میکنند. این داروها به کاهش علائمی مانند پرخاشگری و بیشفعالی کمک میکنند.
چه زمانی باید به متخصص سلامت روان مراجعه کرد؟
در صورت مشاهده هر کدام از موارد زیر در فرزندتان، به متخصص سلامت روان مراجعه کنید:
- شدت زیاد رفتارهای خشونتآمیز کودک و نگرانی از امنیت خودتان یا دیگران
- احساس افسردگی، ترس، اضطراب یا خشم معطوف به خود یا دیگری
- اخراج از مدرسه یا قطع ارتباط همسایهها با او به خاطر رفتارش
- آسیبزدن فیزیکی به خودش یا دیگری
- حمله به دیگر کودکان یا بزرگسالان
- احساس از کنترل خارجشدن اوضاع
- آزار و اذیت یا کشتن حیوانات
نحوه برخورد والدین و مراقبین با کودک و نوجوان دارای اختلال سلوک
تشویقها و حمایتهای شما از فرزندتان در رهایی او از این اختلال تاثیر زیادی دارد. اگرچه نافرمانیها و رفتارهای خصمانه او شما را کلافه میکند، اما ناامید نشوید و از نکات زیر برای کنترل اوضاع استفاده کنید:
- محدودیتها و قوانین خانگی محکمی را طراحی و اجرا کنید اما درگیر جنگ قدرت، خصوصا با فرزند نوجوانتان نشوید؛ از مقاله برخورد درست والدین با فرزندان در سن بلوغ هم در این زمینه کمک بگیرید.
- برای حمایت از فرآیند درمان و غلبه کودک بر مشکلات هیجانی، محیطی امن، ساختارمند و با سطح استرس پایین در خانه ایجاد کنید.
- با درمانگر فرزندتان درباره شیوههای موثر مقابله با خشم، خرابکاری، نافرمانی و رفتارهای بیرحمانه کودک صحبت کنید.
- اصول مذاکره با کودک را بدانید و قوانین و پیامدهای عدم رعایت محدودیتها را بیان کنید.
- رفتارهای مشکلساز کودک را به خود نگیرید و مسائل را شخصی نکنید؛ او واقعا بیمار است!
- درباره اختلال سلوک بیشتر بخوانید و موضوعات را از زاویه دید فرزندتان نگاه کنید.
- همیشه در دسترس و مشتاق صحبت با فرزندتان باشید تا احساس ارزشمندی کند.
- مقابلهبهمثل نکنید و از رفتارهای خصمانه مانند داد زدن سر کودک اجتناب کنید.
- فرزندتان را به استفاده از مهارتهای آموختهشده از درمانگر تشویق کنید.
- صبور باشید و برای تغییر به فرزندتان زمان بدهید.
- معقول و مطابق با قوانین تعیینشده رفتار کنید.
نحوه برخورد معلمان با دانش آموزان دارای اختلال سلوک
- از واکنشهای شدید مانند فریادزدن اجتناب کنید.
- سوگیری منفی نداشته باشید و مشابه دیگر دانشآموزان با او رفتار کنید.
- برنامه درسی را در سطحی متعادل نگه دارید (نه خیلی سخت و نه خیلی آسان).
- به کودک حق انتخاب بدهید و تا حد امکان از جملاتی مانند «تو باید…» استفاده نکنید.
- مهارتهای اجتماعی ضروری مانند مدیریت خشم، راهبردهای حل تعارض و جراتورزی سازنده را آموزش دهید.
- کودکان مبتلا به اختلال سلوک از کار با رایانهها لذت میبرند، پس استفاده از تکنولوژی را در برنامه داشته باشید.
- مهارتهای زندگی اساسی و متناسب با سن مانند آموزش مهارت حل مسئله به کودکان و نوجوانان را در نظر داشته باشید.
- دانشآموزان را در تنظیم و اجرای قوانین، برنامهها و انتظارات مشارکت دهید و درباره قوانین غیرقابلمذاکره شفاف باشید.
- بچههای مبتلا به اختلال سلوک از بحثومجادله خوششان میآید؛ شما وارد این بازی قدرت نشوید و آرامشتان را حفظ کنید.
- از طریق روشهایی مانند آموزش فردی، شکستن تکالیف سخت به بخشهای آسان و ارائه مشوقهای مثبت، عملکرد دانشآموز را بهبود دهید.
سخن پایانی
اختلال سلوک یکی از اختلالات روانی و رفتاری جدی در کودکان و نوجوانان است. بچههای مبتلا به این اختلال، رفتارهای خشونتآمیز و بیرحمانه با حیوانات و دیگر افراد دارند و اعتنایی به قوانین نمیکنند. در صورت درماننشدن، این اختلال روزبهروز بدتر میشود و احتمال آسیبرساندن کودک به خود یا دیگران را افزایش میدهد. بنابراین باید حتما از متخصصان سلامت روان برای درمان اختلال سلوک فرزندتان کمک بگیرید. نحوه رفتار شما با کودک نیز در بهبود اوضاع تاثیر زیادی دارد، پس ناامید نشوید و نکات ضروری را رعایت کنید.
سوالات متداول
- نشانه های اختلال سلوک در کودکان چیست؟
آسیبزدن به حیوانات و دیگران، تخریب اموال، دزدی و فریبکاری و نقض جدی قوانین و مقررات بهگونهای که متناسب با سن کودک نباشد، از مهمترین نشانههای اختلال سلوک در کودکان هستند. - آینده افراد دارای اختلال سلوک چیست؟
اگر این اختلال در کودکی و نوجوانی درمان نشود در بزرگسالی منجربه اعمال تبهکارانه و درگیریهای قانونی متعددی میشود که غالبا در افراد مبتلا به اختلال شخصیت ضداجتماعی قابلمشاهده است. - علت اختلال سلوک چیست؟
تجارب دردناک، سبک فرزندپروری سختگیرانه یا سهلگیرانه، عوامل ژنتیکی، نابهنجاریهای مغزی، نقایص شناختی و موقعیت اقتصادی-اجتماعی از مهمترین علل اختلال سلوک در کودکان هستند