فهرست مطالب
Toggleتعریف ساده و کوتاه تیپ شخصیتی کودکانِ درونگرا این است: «در مکانهای شلوغ احساس خستگی و عذاب میکنند، عاشق تنهایی و خلوت هستند و تنها برای نیازهای ضروری به تعاملات اجتماعی میپردازند.» اما مثل هر ویژگی انسانی دیگر، درونگرایی هم پیچیدگیهای خاص خود را دارد. تربیت کودک درونگرا به شناخت دقیق علل و علائم درونگرایی مانند کم حرفی کودکان وابسته است. بررسی این موضوعات برای یادگیری بهترین رفتار با کودک درونگرا کاملا ضروری و حیاتی است.
ویژگی های کودکان درونگرا
به دلیل گسترش تعاملات اجتماعی و گره خوردن زندگی انسانها به یکدیگر، کودکان درونگرا بیشتر در معرض توجه هستند. والدین معمولا از گوشه نشینی آنها ابراز نگرانی میکنند و به دنبال راهی برای بهبود شرایط هستند. شناخت ویژگیهای این کودکان باعث تعامل بهتر با آنها خواهد شد:
قدرت تخیل زیاد
اکثر افراد تصور میکنند که درونگرایی یک خطر بزرگ برای کودکان و بزرگسالان است. اما:
- کودکان درونگرا دنیای درونی بزرگتری از دیگران دارند و به همین دلیل ترجیح میدهند که وقت خود را در تنهایی سپری کنند.
- آنها به دور از هیاهوی دنیای بیرون، به درک افکار و احساسات خودشان مشغولند.
- پشت درهای بسته مینشینند و ساعتهای زیادی را به کتابخوانی، نقاشی یا بازیهای ویدئویی میپردازند.
هرچند که نباید تنهایی و خلوت را از این کودکان گرفت، اما غرق شدن در تخیلات باعث لطمه به زندگی جمعی و گروهی میشود. رابطه کودک با دنیای واقعی بههیچوجه نباید قطع شود، زیرا در بلندمدت منجر به مشکلاتی مانند افسردگی کودک میشود.
افت عملکرد هنگام کار در مکانهای شلوغ
بیان علمیاش این است؛ سطح تحریک مغزی این کودکان در مکانهای شلوغ بیش از حد افزایش پیدا میکند و آزارشان میدهد. متأسفانه یا خوشبختانه! توانایی کارِ گروهی و برخورداری از ویژگیهای برونگرایی تبدیل به امتیاز ویژهای در مدارس و محیطهای کاری شده است. البته احتمال ابتلا به اختلالات یادگیری در کودکان برونگرا بیشتر است، زیرا در توجه و تمرکز ضعف دارند.
تعاملات اجتماعی عمیق
- روابط عمیق و محدود، ارزش بسیار زیادی برایشان دارد و معمولا فقط یکی دو دوست خیلی صمیمی دارند.
- انرژی کمی برای تعاملات اجتماعی دارند و اگر زمان زیادی در مکانهای شلوغ و بیمعنا گیر بیفتند، کج خلق میشوند.
- در خانه پرانرژیتر و پرحرفتر از بیرون هستند، زیرا احساس راحتی بیشتری دارند.
خجالتی بودن
- بعضیها درونگرایی و خجالتی بودن را یکی میدانند، اما اینطور نیست. البته که درونگراها خجالتیتر از برونگراها هستند، اما لزوما همه آنها این ویژگی را ندارند.
- حساسیت نسبت به احساسات و هیجانات اطرافیان باعث میشود که در تعامل با دیگران محتاطانه رفتار کنند.
تفاوت درونگرایی با خجالتی بودن در این است که: درونگراها نسبت به دیگران خودآگاهی بیشتری دارند و به همین دلیل افرادی توودار هستند؛ اما کودکان خجالتی، هم خودآگاهی زیادی دارند و هم از خودارزیابی منفی و فقدان مهارتهای اجتماعی رنج میبرند.
مشکل در بیان احساسات و هیجانات
- اگرچه افکار و احساسات خودشان و دیگران را بهخوبی درک میکنند، اما در بیان عواطف بهصورت کلامی مشکل دارند؛ یعنی علاقهای به ابراز کلامی هیجاناتشان ندارند.
- معمولا وارد گفتوگو با دیگران نمیشوند، مگر اینکه ضرورت خاصی وجود داشته باشد.
- نویسندگان بسیار خوبی هستند، اما گویندگان خوبی نیستند.
بیان احساسات و هیجانات به کاهش استرس کمک میکند و احساس سبکبالی به فرد میبخشد. این موضوع تا حدی اهمیت دارد که یکی از روشهای درمانی روانکاوان، تخلیه هیجانی است. آموزش احساسات به کودکانِ درونگرا اهمیت زیادی دارد، زیرا ممکن است در سنین بالاتر به مشکلاتی مانند گوشه گیری نوجوانان منجر شود.
یادگیری از طریق مشاهده
یادگیری مشاهدهای به تأمل و صرف زمان نیاز دارد. این کودکان:
- قبل از انجام عمل باید از طریق مشاهده رفتار دیگران و بررسی محیط، مراحل انجام رفتار را در ذهن بازسازی کنند.
- عموما قبل از اینکه مشغول فعالیت یا بازی شوند، نقش تماشاگر را بازی میکنند.
- ابتدا باید محیط را کامل وارسی کنند و سپس به فعالیت بپردازند.
توجه به جنبههای عمیقتر زندگی
- یکی دیگر از ویژگیهای کودکان درونگرا کنجکاوی است. البته کنجکاوی در همه انسانها کموبیش وجود دارد، اما در آنها بیشتر است.
- همیشه به یادگیری چیزهای جدید و جالب علاقه دارند؛ البته که اولویت با کشف دنیای درونی است.
- استعداد آنها در درک دنیای خود و دیگری شگفتآور است و از همان سنین کودکی، به دنبال فهم بیشتر و بیشتر در مورد جهان و موجودات هستند.
- اطلاعات را بهصورت عمیق و آهسته پردازش میکنند، اما شبیه کودکان دیرآموز نیستند.
اولین نفری باشید که از اخبار و اطلاعیههای مرتبط با پایه تحصیلیتان باخبر میشود!
علت درونگرایی
علل درونگرایی بهصورت کلی به دو دسته تقسیم میشود:
- علل روانشناختی: تجربیات و تعاملات کودک با دیگران و جهان خارج را بررسی میکنند.
- علل ژنتیکی و عصب شناختی: به مبنای زیستی رفتار توجه دارند.
برای فهم دقیق علل درونگرایی نیاز است که هر دوی آنها بررسی شود.
علل درونگرایی از دید روانشناختی
تجارب ناگوار دوران کودکی بر درونگرایی کودکان تأثیرگذار است و با افزایش شدت تجارب، درونگرایی نیز افزایش پیدا میکند. این موضوع بهقدری تأثیرگذار است که فردی برونگرا را به فردی درونگرا تبدیل میکند. به همین دلیل است که بارها و بارها تأکید شده که دوران کودکی تأثیر زیادی در شخصیت بزرگسالی دارد. فرآیند تأثیر تجربیات دوران کودکی بر درونگرایی در کودکان اینگونه است:
- تجربه کودک آزاری جسمی و جنسی، سهلانگاری و رفتار پرخاشگرانه والدین باعث کاهش عزت نفس کودکان میشود.
- عزتنفس پایین کودک با افزایش خودآگاهی و خودارزیابی منفی همراه است.
- افزایش خودآگاهی و خودارزیابی منفی منجر به کاهش تعاملات اجتماعی میشود.
- کاهش تعاملات اجتماعی بر کاهش مهارت های اجتماعی تأثیر میگذارد.
- کودکان در نهایت هم علاقه و هم مهارت در تعاملات اجتماعی را از دست میدهند و درونگرایی روز به روز افزایش پیدا میکند!
علل درونگرایی از دید علوم اعصاب
مهمترین علت عصب شناختی را آیزنک مطرح کرد. او به بررسی علمی تفاوتهای کودک برون گرا با کودک درون گرا پرداخت. دستگاه شبکهای یکی از قسمتهای مغز است که مسئول بیدار و سرحال نگه داشتن ماست. آیزنک نشان داد که دستگاه شبکهای درونگراها از برونگراها فعالتر است. بله درست خواندید، فعالتر است! خب یعنی چه؟ یعنی اینکه دستگاه شبکهای آنها با کمترین تحریک محیطی به سطح بهینه عملکرد میرسد، اما برونگراها به تحریک بیشتری نیاز دارند تا دستگاه شبکهای مغزشان به قولی کوک شود.
علل زیستی و محیطی درونگرایی را بررسی کردیم، اما موضوع اصلی یعنی نحوه رفتار والدین و جامعه با این کودکان بیجواب مانده است.
نحوه تعامل با کودکان درونگرا
به دلیل الگوهای رفتاری این کودکان، نحوه تعامل با آنها کمی سخت است. نحوه رفتار والدین در عین جلوگیری از رفتارهای ناسالم، باید حاکی از احترام و محبت باشد. از اصول زیر در برخورد با این کودکان استفاده کنید:
درک و همدلی
مهمترین موضوع در مورد برخورد درست با کودکان برونگرا و درونگرا، درک و همدلی با آنهاست. همدلی یعنی: «توانایی و درک دنیای درونی کودک که از طریق توجه و احترام به احساسات و هیجانات کودک در مورد موضوعات مختلف به وجود میآید». اگر توصیهای به آنها دارید اول از همه چیز سعی کنید خودتان را جای آنها بگذارید. وقتی به دیگران نشان دهیم که حال آنها را متوجهیم، بهتر به ما گوش میکنند.
آشنایی گام به گام کودک با افراد و موقعیت های جدید
آنها از بودن در مکانهای شلوغ و موقعیت های جدید کلافه و مضطرب میشوند. در موقعیت های جدید، انتظار رفتار گرم و صمیمانه از کودک نداشته باشید، بلکه:
- سعی کنید زودتر از دیگران در مکان مهمانی حاضر شوید تا کودک به وارسی محیط بپردازد و نسبت به محیط احساس تعلق خاطر پیدا کند.
- قبل از انجام هر اقدامی به همراه کودک در گوشهای بنشینید و اجازه دهید کودک همه چیز را در ذهنش پردازش کند.
- قبل از مهمانی با کودک در مورد آن صحبت کنید و احساسات او را بشنوید. در مورد موقعیت، افراد حاضر، احساس کودک و روشهای برقراری ارتباط با او صحبت کنید.
- این قاعده را در مورد هر موقعیت جدیدی به خاطر بسپارید: «به دلمشغولیها و محدودیتهایش احترام بگذارید، اما نگذارید از موقعیتهای اجتماعی فرار کند بلکه آهسته و پیوسته او را با موقعیت رو به رو کنید».
تقویت تعاملات اجتماعی
رفتارهای اجتماعی کودک را تشویق کنید. برای تقویت رفتار از روشهای مختلف استفاده کنید، اما بهترین روش تحسین کلامی رفتارهای فرزندتان است، مانند: «دیروز دیدم که با پسر همسایه چقدر خوب صحبت کردی. حتما برات سخت بوده ولی من خیلی بهت افتخار میکنم».
پیشنهاد مطالعه: آموزش مهارت های زندگی به کودک
پرورش علایق و استعدادهای کودک
علایق و استعدادهای کودک را شناسایی و در پرورش آنها به او کمک کنید. فعالیت حرفهای و مداوم، علاوه بر ایجاد احساس نشاط و شادابی، فرصت آشنایی و تعامل با کودکانی که علایق مشابهی دارند را برایشان فراهم میکند.
پیشنهاد مطالعه: استعدادیابی کودکان و نوجوانان
آموزش بیان کلامی احساسات و تمایلات
کودکان درونگرا در بیان کلامی احساسات ضعف دارند. برای کمک به آنها از چند روش استفاده کنید:
- گوش سپردن به حرفهای کودک: اول از همه چیز به او نشان دهید که صحبتهایش را میشنوید و در حد امکان اجرا میکنید. آنها معمولا خواستههایشان را بیان نمیکنند، در این مواقع، شما پیشقدم شوید و سوال بپرسید.
- آگاهی از مشکلات فرزند: یکی از نقطه ضعفهای کودک درونگرا، درونیسازی مشکلات است، یعنی در مورد مشکلاتش با دیگران صحبت نمیکند. در مورد شرایط مدرسه، خانه و موقعیتهای دیگر از او سوال و با صبر و حوصله به حرفهایش گوش کنید.
- آموزش جرات آموزی: توانایی «نه گفتن» و بیان احساسات را به کودک آموزش دهید. از او بخواهید که خواستههایش را با صدای بلند و رسا بیان کند، مثلا، اجازه ندهد که اسباببازیهایش را از او بگیرند.
صحبت با معلمان و مسئولان مدرسه
در مورد خلق و خوی فرزندتان با معلمش صحبت کنید تا در جریان باشد. به دلیل ضعف در تعاملات اجتماعی، بیان مشکلات و سوال پرسیدن از معلمان و دیگر همسالان برایشان سخت است. بهصورت مرتب با مسئولان مدرسه در مورد شرایط کودک صحبت کنید و اگر مشکل درسی وجود دارد، به درمان اختلالات یادگیری بپردازید.
احترام به روابط محدود کودک
آنها علاقهای به افزایش تعداد و دامنه دوستیها و روابط سطحی ندارند. هیچ ایرادی ندارد که فرزندتان تنها یکی دو دوست خیلی صمیمی داشته باشد.
برچسب نزدن به کودک
هرگز کودک را با الفاظی مانند خجالتی، دانشمند و گوشهگیر خطاب نکنید. آنها برچسبها را شبیه صفات شخصیتی ثابت و غیرقابل تغییر برداشت میکنند. همچنین این کلمات بار معنایی منفی دارند و روی اعتماد به نفس کودک تأثیر میگذارند. در عوض، به کودک کمک کنید که علت درونگرایی و نقاط قوت و ضعف خود را شناسایی و مدیریت کند.
سخن پایانی
در مورد ویژگیها، دلایل و روشهای مناسب رفتار با کودکان درونگرا صحبت کردیم. نظریات روان شناختی و عصب شناختی را بررسی کردیم و گفتیم که این صفت تا حدودی ناشی از ساختار عصبی مغز است، پس قابل تغییر نیست. کودکان درونگرا علایق متفاوتی از ما دارند که نباید نادیده گرفته شوند. درک و همدلی بهترین درمان دردهای روان شناختی انسانهاست، زیرا از احساس تنهایی، مهمترین آفت روح و روان، جلوگیری میکند.
سوالات متداول
- روش درمان کودک درونگرا چیست؟
این موضوع یک ویژگی شخصیتی است و مشکل محسوب نمیشود که نیاز به درمان داشته باشد. در طول متن در مورد نحوه برخورد درست با این کودکان توضیحات لازم داده شده است.
- آیا درونگرایی قابل تغییر است؟
بله، تا حدودی میتوان این ویژگی را با استفاده از روشهایی مثل تقویت رفتارهای مثبت اصلاح کرد. روش برخورد صحیح با کودک درونگرا در متن مقاله بهصورت کامل بررسی شده است.
- آیا درونگرایی پاسخی به حوادث آسیبزای دوران کودکی یا بزرگسالی است؟
این گفته تا حدودی درست است، زیرا احتمال درونگرایی در افرادی که آسیبهای هیجانی دیدهاند بیشتر است. برای توضیحات دقیقتر به متن مقاله (قسمت علل درونگرایی) مراجعه کنید.