انواع آرایه های ادبی | تمام آرایه های ادبی با مثال

توضیح انواع آرایه های ادبی با مثال

بخش مهمی از هنر شاعری و نویسندگی بر آراستن کلام به آرایه‌های ادبی‌ست. آرایه‌های ادبی از طریق افزایش انسجام و هماهنگی بین کلام با کلمات، موجب آفرینش معناهای تازه و ماندگار می‌شوند. بخشی از این آرایه‌ها صورت، بخشی معنا و بخشی دیگر شیوه بیان کلام را می‌آرایند. ما در این مقاله تمام این آرایه‌های ادبی را با مثال‌هایی زیبا و ماندگار از شاعران بزرگ ادبیات پارسی توضیح می‌دهیم. 

آرایه چیست

هر هنری از طریق فنون و روش‌هایی به خلق و آفرینش می‌پردازد و آرایه‌های ادبی از مهم‌ترین ابزارهای شاعران و نویسندگان برای خلق معناهای بدیع‌ و تازه‌اند. به خاطر همین ویژگی بدیع و خلاقانه آرایه‌های ادبی، اکثر آن‌ها را در دو دسته بدیع لفظی و بدیع معنوی قرار می‌‌دهند. تعریف زیر برای آشنایی ابتدایی با آرایه‌های ادبی سودمند است:

  • «به هماهنگی‌هایی آوایی یا معنایی و شیوه‌های بدیع بیان منظور با هدف افزایش زیبایی هنری کلام، آرایه ادبی می‌گویند». 

قبل از اینکه وارد بحث انواع آرایه‌های ادبی شویم، برای دست‌گرمی و درک بهتر زیبایی‌های این آرایه‌ها به مثال زیر نگاه کنید:

  • «ای دمت عیسی دم از دوری مزن / من غلام آن‌که دوراندیش نیست»

لب کلام حضرت مولانا این است که «لطفا نرو، چون من طاقتش را ندارم»؛ اما این کجا و آن‌ بیت کجا!!! اما چرا این کلام زیباست؟ چون پر از آرایه‌های ادبی‌ست:

مثال برای آرایه‌های ادبی

اولین نفری باشید که از اخبار و اطلاعیه‌های مرتبط با پایه تحصیلیتان باخبر می‌شود!

انواع آرایه های ادبی

آرایه‌های ادبی را براساس نوع کارکرد و زیبایی‌ای که به کلام می‌بخشند به ۳ دسته تقسیم می‌کنند:

  • آرایه‌های بدیع لفظی مثل واج‌آرایی، سجع، ترصیع، موازنه و جناس
  • آرایه‌های بدیع معنوی مثل مراعات نظیر، تضاد، متناقض‌نما، عکس، تلمیح، اغراق، حسن تعلیل، مثل، تمثیل، اسلوب معادله و ایهام
  • آرایه‌های علم بیان مانند تشبیه، تشخیص، مجاز، استعاره، کنایه و حس‌آمیزی

در ادامه آرایه‌های مربوط به هر کدام از این ۳ دسته را با مثال توضیح می‌دهیم.

آرایه های بدیع لفظی

به آن دسته از آرایه‌های ادبی که از تناسب آوایی یا لفظی میان واژه‌ها شکل می‌گیرند و بر زیبایی ظاهری کلام می‌افزایند، آرایه‌های بدیع لفظی می‌گویند. این آرایه‌ها به انواع زیر تقسیم می‌شوند:

واج‌آرایی (نغمه حروف)

تکرار یک واج (صامت یا مصوت) در شعر یا نثر که طنین آن گوش‌نواز است و آوای شعر را دل‌نشین‌تر می‌کند، واج‌آرایی می‌گویند. اگر این واج با حال‌وهوای شعر هماهنگ باشد، زیبایی آن دوچندان می‌شود. برای مثال، تکرار حروف «خ» و «ز» در بیت از منوچهری دامغانی که تداعی‌کننده صدای ریزش و خرش‌خرش برگ‌ها در فصل پاییز است، واقعا زیباست:

  • «خیزید و خز آرید که هنگام خزان است / باد خنک از جانب خوارزم وزان است»

آرایه سجع (تسجیع)

هرگاه واژه‌های پایانی دو قرینه کلام در حرف یا حروف پایانی مشترک باشند و/یا هم‌‌وزن باشند، آرایه سجع شکل می‌گیرد و آن دو جمله، مسَجَّع خوانده می‌شوند. برای مثال، عبارت زیر را می‌توان به دو جمله قرینه تقسیم کرد که واژه‌های پایانی آن در واج‌های پایانی یکسانی دارند:

  • «توانگری به هنر است نه به مال / بزرگی به عقل است نه به سال»

 آرایه ترصیع

وقتی اجزای دو بخش از یک بیت یا دو جمله قرینه، نظیر به نظیر (یک به یک)، هم در وزن و هم در حرف یا حروف آخر مشترک باشند، آرایه ترصیع پدید می‌آید. به عنوان مثال، در بیت زیر تمام کلمات دو به دو دارای وزن و حروف آخر مشترک‌اند:

  • ««زبانی ده که اسرار تو گوید / روانی ده که دیدار تو جوید»

اگر واژه‌های بیت بالا را دو به دو زیر هم بنویسیم، همه آن‌ها هم‌وزن و در حرف آخر مشترک‌اند:

مثال برای آرایه ادبی ترصیع

آرایه موازنه

آرایه موازنه شبیه آرایه ترصیع است با این تفاوت که فقط کافی‌ست همه کلمات دو مصراع یا دو جمله قرینه، هم‌وزن یکدیگر باشند و نیازی نیست که حتما در حرف یا حروف پایانی نیز یکسانی داشته باشند. به بیت زیر نگاه کنید:

  • «این لطایف کز لب لعل تو من گفتم که گفت / وین تطاول کز سر زلف تو من دیدم که دید»

همه کلمات دو به دو هم‌وزن‌اند: «این // وین» – «لطایف // تطاول» – «کز // کز» – «لب // سر» – «لعل // زلف» – «تو // تو» – «من // من» – «گفتم // دیدم» – «که // که» و «گفت // دید».

آرایه جناس

جناس بر دو نوع است:

  1. جناس تام (همسان): هرگاه واژه‌ای دوبار در یک بیت یا عبارت بیاید و هر بار معنایی متفاوت داشته باشد، جناس همسان شکل می‌گیرد. 

در بیت زیر، نهاد یک‌بار در معنای «سرشت و فطرت» و بار دیگر در معنای «نهادن (قراردادن)» آمده است:

  • «عشق شوری در نهاد ما نهاد / جان ما در بوته سودا نهاد».
  1. جناس ناقص: هرگاه دو واژه در یک بیت یا عبارت تنها اختلاف آوایی اندکی با یکدیگر داشته باشند، جناس ناقص ناهمسان پدید می‌آید.

در بیت زیر، میان «قیام – قامت»، «مُلک – مَلِک» و «امام – امامت»، جناس ناقص برقرار است:

  • «قیام قامت موزون او قیامت اوست / امام مُلک و مَلِک بنده امامت اوست».

آرایه تکرار

آرایه تکرار زمانی ایجاد می‌شود که یک واژه در معنایی یکسان، دوبار یا بیشتر در کلام ذکر شود. برای مثال، واژه خیال در بیت زیر از سعدی سه بار و هر سه بار در معنایی یکسان آمده است:

  • «خیال روی کسی در سر است هر کس را / مرا خیال کسی کز خیال بیرون است»

آرایه ملمع

وقتی شاعر یک مصراع یا بیت از شعر را فارسی و دیگری را به عربی یا زبان دیگری بسراید، آرایه ملمع پدید می‌آید و به آن شعر، ملمع می‌گویند. به بیت زیر از ملمع معروف حافظ شیرازی نگاه کنید:

  • «از خون دل نوشتم، نزدیک دوست نامه / «اِنّی رَأیتُ دَهراً، مِن هَجْرِکَ القیامه»
مثال برای آرایه ادبی ملمع

آرایه قلب

وقتی در بیت یا عبارتی از کلمات یکسان اما مقلوب (جابه‌جا) استفاده شود، آرایه قلب شکل می‌گیرد. به عنوان مثال، حروف واژه‌های «گنج» و «جنگ» در بیت زیر از استاد سخن کاملا برعکس یکدیگرند و آرایه قلب کامل را پدید آورده‌اند:

  • «جنگ از طرف دوست دل‌آزار نباشد / تا رنج تحمل نکنی گنج نبینی».

آرایه های ادبی معنوی

به آرایه‌های ادبی‌‌ که بر اساس تناسب‌های معنایی واژه‌ها با یکدیگر پدید می‌آیند، آرایه‌های ادبی معنوی می‌گویند. این آرایه‌ها انواعی دارند که در ادامه به بیان آن‌ها می‌پردازیم. 

آرایه مراعات نظیر (تناسب)

وقتی دو یا چند واژه که در دنیای خارج با یکدیگر ارتباط معنایی دارند در یک بیت یا عبارت بیایند، آرایه مراعات نظیر خلق می‌شود. برای مثال، در بیت زیر واژه‌های «مزرع»، «داس»، «کِشته» و «درو» از یک‌سو و واژه‌های «فلک» و «مَه» از سوی دیگر با یکدیگر ارتباط معنایی دارند:

  • «مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو / یادم از کشته خویش آمد و هنگام درو».

آرایه تضاد (طباق)

هر گاه دو واژه که معنای متضاد یکدیگر دارند، در بیت یا عبارتی بیایند، آرایه تضاد شکل می‌گیرد. واژه‌های «پخته» و «خام» در بیت زیر از مولانا، با یکدیگر تضاد دارند:

  • «در نیابد حال پخته هیچ خام / پس سخن کوتاه باید والسلام».

آرایه متناقض‌ نما یا تناقض (پارادوکس)

هرگاه بین دو واژه متناقض به‌گونه‌ای معنادار ارتباط برقرار کنیم، آرایه متناقض‌نما خلق می‌شود. نویسنده در این گونه عبارت‌ها از تناقض ظاهری بین واژه‌ها می‌گذرد و رابطه عمیق بین آن‌ها را نشان می‌دهد. به‌ عنوان مثال، نظامی در بیت زیر به این نکته ظریف اشاره می‌کند که امید از پس ناامیدی سر می‌زند:

  •  «در ناامیدی بسی امید است / پایان شب سیه سفید است».

آرایه عکس

 شاعر یا نویسنده در آرایه عکس با جابه‌جایی کلمات، معانی جدید خلق می‌کند و خواننده را نسبت به موضوع خاصی هشیار می‌سازد. برای مثال، ضرب‌المثل زیر با معکوس‌کردن جای کلمات، ما را نسبت به تغییر شرایط و جایگاه آدم‌ها در گذر زمان آگاه می‌کند:

  • «گهی پشت به زین و گهی زین به پشت»
مثال برای آرایه ادبی عکس

آرایه لف و نشر

هرگاه شاعر یا نویسنده دو یا چند واژه را بدون هیچ توضیحی پشت سر هم بیاورد (لف‌ها) و سپس توضیحات مربوط به تک‌تک آن‌ها را بیان کند (نشرها)، آرایه لف و نشر داریم. هر چه بگوییم از زیبایی کلام کاسته می‌شود! خودتان دو بیت بی‌نظیر زیر از حکیم فردوسی را بخوانید و لف‌ها و نشرها آن را پیدا کنید:

  • «به روز نبرد آن یل ارجمند / به شمشیر و خنجر به گرز و کمند
  • برید و درید و شکست و ببست / یلان را سر و سینه و پا و دست»

فقط محض احتیاط و یادآوری می‌گوییم که در بیت‌های بالا دوبار از آرایه لف و نشر استفاده شده است که واقعا ستودنی‌ست: «مصراع دوم از بیت اول با مصراع اول از بیت دوم» و «مصراع اول و دوم بیت دوم» با یکدیگر لف و نشر دارند. 

آرایه تلمیح

وقتی با شنیدن یک بیت یا عبارت به یاد افسانه، رویدادی تاریخی و مذهبی، داستان، آیه، حدیث یا ضرب‌المثلی معروف بیفتیم، آن بیت یا عبارت آرایه تلمیح دارد. بیت زیبا و البته سوزناک زیر به داستان به دار آویختن منصور حلاج به جرم کفر اشاره دارد:

  • «گفت آن یار کزو گشت سر دار بلند / جرمش این بود که اسرار هویدا می‌کرد»

آرایه تضمین

هر گاه شاعر یا نویسنده، قسمتی از شعر یا نوشته شخص دیگری را در میان شعر خود بیاورد، از آرایه تضمین بهره برده است. برای نمونه، حافظ قسمتی از مصراع دوم بیت زیر را از قصیده معروف رودکی وام گرفته است:

  • «خیز تا خاطر بدان ترک سمرقندی دهیم / کز نسیمش بوی جوی مولیان آید همی»

آرایه اغراق (مبالغه)

وقتی شاعر یا نویسنده صفتی یا حالتی را در فرد یا پدیده‌ای چنان برجسته نماید که در واقعیت چنین چیزی در آن حد و اندازه محال باشد، آرایه اغراق (مبالغه) به وجود می‌آید. دقت داشته باشید که اغراق در صورتی آرایه است که باعث زیبایی کلام شود و حالت شعارگونه و نمایشی به خود نگیرد. حکیم فردوسی در شاهنامه زیاد از این آرایه بهره برده است: 

  • «بیاراست رستم یکی رزمگاه / که از گرد اسبان هوا شد سیاه»
مثال برای آرایه ادبی اغراق

آرایه حسن تعلیل

وقتی شاعر یا نویسنده برای مسئله‌ای واقعی، علتی شاعرانه، تخیلی و غیرواقعی بیان کند، آرایه زیبای حسن تعلیل خلق می‌‌شود. در بیت زیر، ابن یمین با خوش‌سلیقگی، دلیل سرخی گل را شرمگین‌شدن او بعد از شنیدن وصف روی یار دانسته است:

«وصف رخت پیش گل، بلبل سرمست گفت / سرخ برآمد ز شرم، روی دلارای گل»

  آرایه مثل

وقتی شاعر یا نویسنده در کلام خود از ضرب‌المثل استفاده می‌کند یا بخشی از سخن او آن‌قدر معروف شده باشد که به عنوان ضرب‌المثل به کار رود، آن بخش از سخن دارای آرایه مَثَل می‌شود. برای نمونه، در بیت زیر از ضرب‌المثل معروف «آدم را تشنه لب چشمه (دریا) می‌برد و برمی‌گرداند» استفاده شده است:

  • «به آب می‌برد و تشنه باز می‌آرد / هزار تشنه جگر را چَهِ زنخدانش»

آرایه تمثیل

هرگاه برای روشن‌شدن مطلبی معمولا پیچیده و بحث‌برانگیز مثالی بزنیم، آرایه تمثیل به وجود می‌آید. برای مثال، حافظ در جواب بدگویان و سخن‌چینان می‌گوید:

  • «من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش / هر کسی آن دِروَد عاقبت کار که کِشت»

آرایه اسلوب معادله

هرگاه تمثیل به شکل دو طرف یک معادله ریاضی بیاید که هر جزء در قسمت اول، با جزئی دیگر در قسمت دوم هماهنگ و هم‌خوان باشد، آرایه زیبای اسلوب معادله خلق می‌شود؛ یعنی به این صورت که کل یک مصراع درباره موضوعی صحبت کند و کل مصراع دیگر، مثالی از آن موضوع باشد به‌ گونه‌ای که بتوان میان دو مصراع، علامت مساوی قرار داد. بیت زیر از بهترین نمونه‌های اسلوب معادله در شعر فارسی‌ست:

  • «عشق چون آید برد هوش دل فرزانه را / دزد دانا می‌کشد اول چراغ خانه را»

 آرایه ایهام

هرگاه شاعر یا نویسنده با رندی، واژه‌‌ای را که دارای دو معناست به گونه‌ای در کلام بیاورد که هر دو معنا از آن قابل برداشت باشند، آرایه ایهام پدید می‌آید. برای نمونه، واژه «شیرین» در بیت زیر می‌تواند هم به معنای معشوقه فرهاد و هم به معنای دل‌پذیر برداشت شود:

  • «غرق خون بود و نمی‌مرد ز حسرت فرهاد / گفتم افسانه شیرین و به خوابش کردم»
مثال برای آرایه ادبی ایهام

آرایه های علم بیان

آرایه‌های این دسته اگرچه در زبان‌ها و فرهنگ‌های دیگر هم به کار می‌روند، اما ما ایرانی‌ها به دلایلی مثل کم‌رویی، بیشتر از آن‌ها استفاده می‌کنیم. برای مثال این مسئله که «فلانی از من می‌ترسد و جرئت رو‌به‌رو شدن با من را ندارد» به شیوه‌های زیر بیان می‌کنیم:

  1. در معدودی از موارد صریح: «او جرئت اعتراض به من را ندارد».
  2. با تشبیه: «او تا من را می‌بیند مثل موش در سوراخش می‌جهد».
  3. با استعاره: «باز این من رو دید، موش شد».
  4. با مجاز: «او دل اعتراض به من را ندارد».
  5. با کنایه: «او تا من را می‌بیند، دست‌ و پایش می‌لرزد».

علم بیان به بررسی این روش‌های گوناگون بیان مفاهیم در زبان فارسی می‌پردازد. در ادامه هر کدام از این روش‌ها را با مثال توضیح می‌دهیم.

آرایه تشبیه

در آرایه تشبیه دو اسم بر اساس ویژگی مشترکی که دارند، به هم مانند می‌شوند. طرف اصلی صحبت را «مشبه» و طرف دیگری که ویژگی بارز از آن اوست، «مشبه‌به» گفته می‌شود. به ویژگی بارز یا صفت مشترک میان مشبه و مشبه‌به، وجه شبه و به واژه‌هایی از جمله «مثل، مانند، همچون و بسان» که بر همانندی دلالت می‌کنند، ادات شبه می‌گویند. شاعر در بیت زیر دوران بهار و گل را به عمر زودگذر تشبیه کرده است:

  • «ایام گل چو عمر به رفتن شتاب کرد / ساقی به دور باده گلگون شتاب کن» 

آرایه مجاز

وقتی اسمی را به جای اسمی دیگر به کار می‌بریم، اما مخاطب با توجه به موقعیت منظور ما را به درستی درک می‌کند، آرایه مجاز پدید می‌آید. برای مثال، در جمله زیر ما بدون تامل متوجه می‌شویم که منظور گوینده از ظرف، غذا است:

  • «به قدری گرسنه‌ام که می‌توانم تمام این ظرف غذا را بخورم».

آرایه استعاره

وقتی واژه‌ای به دلیل شباهتی که با واژه‌ای دیگر دارد، به جای آن استفاده شود، آرایه استعاره خلق می‌شود. استعاره در واقع تشبیهی‌ست که فقط مشبه یا مشبه‌به آن در بیت یا عبارت می‌آید. برای نمونه، منظور از قند در مصراع زیر، سخن دل‌نشین است و وجه شبه آن‌ها شیرینی‌ و دل‌‌پذیری‌ست:

  • «بگشای لب که قند فراوانم آرزوست»
مثال برای آرایه ادبی استعاره

آرایه تشخیص

هر گاه صفت، حالت یا عملی انسانی را به غیر انسان نسبت دهیم و به عبارتی شخصیتی انسانی به آن ببخشیم، آرایه تشخیص (آدم‌نمایی) پدید می‌آید. برای نمونه، غم در مصراع زیر فرمانده لشکر است، پس تشخیص داریم:

  • «اگر غم لشکر انگیزد که خون عاشقان ریزد»

آرایه کنایه

جمله‌ها و عبارت‌های بسیاری در زبان فارسی وجود دارد که هر فارسی‌زبانی به تجربه متوجه می‌شود که مقصود گوینده از بیان آن‌ها چیزی ورای معنای ظاهری آن‌هاست. آرایه کنایه یعنی عبارتی که علاوه بر معنای ظاهری، معنای دیگری هم داشته باشد و منظور گوینده آن معنای دیگر (معنای باطنی) باشد. برای مثال، منظور ما در جمله زیر این است که آن فرد از دنیا رفته است:

  • «دستش از دنیا کوتاه است».

آرایه حس آمیزی

هر گاه موضوعی را که مربوط به یکی از حواس پنج‌گانه است، به چیزی نسبت می‌دهیم که با آن احساس نمی‌شود، آرایه حس‌آمیزی پدید می‌آید. برای مثال وقتی می‌گوییم «فلانی شیرین حرف می‌زند»، شیرینی که مربوط به حس چشایی‌ست را به سخن که مربوط به حس شنوایی‌ست نسبت داده‌ایم.   

سخن پایانی

تمام آرایه‌های ادبی را با مثال مرور کردیم. همان‌طور که دیدید، این آرایه‌ها به ۳ دسته اصلی بدیع لفظی، بدیع معنوی و علم بیان تقسیم می‌شوند. آرایه‌های هر دسته، مخصوصا آرایه‌های علم بیان با یکدیگر ارتباط نزدیکی دارند. پس برای یادگیری جامع آرایه‌های ادبی باید از ارتباط آن‌ها با یکدیگر سر در آورید تا هنگام پاسخ‌گویی به سوال‌های این درس، آن‌ها را با هم اشتباه نگیرید و سردرگم نشوید. ما هر کدام از این آرایه‌ها را در مقاله مربوط به خودش با جزئیات فراوان توضیح داده‌ایم که پیشنهاد می‌کنیم برای یادگیری بهتر آن‌ها، مقالات اختصاصی‌شان را هم مطالعه کنید.  

سوالات متداول

  1. آرایه ادبی چیست؟
    به هماهنگی‌های آوایی یا معنایی و شیوه‌های خلاقانه بیان منظور که هدفشان افزایش زیبایی هنری کلام است، آرایه ادبی می‌گویند.
  2. انواع آرایه‌های ادبی چه هستند؟
    آرایه‌های ادبی به ۳ دسته بدیع لفظی مثل واج‌آرایی، جناس و سجع، بدیع معنوی مثل ایهام، مراعات نظیر و تلمیح و علم بیان مثل تشبیه، استعاره و کنایه تقسیم می‌شوند. 

به این مطلب امتیاز دهید

اشتراک گذاری مطلب :

اولین نفری باشید که از اخبار و اطلاعیه‌های مرتبط با پایه تحصیلیتان باخبر می‌شود!

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *