فهرست مطالب
Toggleآرایه مجاز یکی از جذابترین و پرکاربردترین ابزارها در زبان فارسی است که در اشعار بزرگانی مانند حافظ، سعدی و دیگر شاعران بزرگ ایرانی مشاهده میشود. اما مجاز چیست و چرا در ادبیات فارسی چنین جایگاه مهمی دارد؟
در این مقاله، قصد داریم شما را با آرایه مجاز آشنا کنیم و در مسیر فهم بهتر این مفهوم، انواع مختلف آن را معرفی خواهیم کرد. علاوه بر این، مثالهای کاربردی از اشعار فارسی برای شما خواهیم آورد تا بتوانید این آرایه را در متنهای مختلف تشخیص دهید.
آرایه مجاز چیست؟
آرایه مجاز یکی از آرایه های ادبی زبان فارسی است که بهویژه در شعر و نثر به کار میرود. در سادهترین تعریف، مجاز استفاده از واژهها در معنایی غیر از معنای اصلی آن واژه است. البته معنای اصلی این واژه، ارتباط مشخصی با معنای مجازی آن دارد؛ اما در هنگام استفاده از آرایه مجاز، معنای مجازی آن مدنظر است.
به عبارت سادهتر، زمانی که یک واژه به معنای واقعی خود استفاده نمیشود، بلکه معنای مجازیِ آن مدنظر است، آن واژه دارای آرایه مجاز است.
مثال برای مجاز
به این عبارات توجه کنید:
- «کلاس ساکت است.»
منظور از واژه «کلاس»، یک مکان خاص در مدرسه نیست؛ زیرا که کلاس بهعنوان یک مکان نمیتواند ساکت باشد! در واقع در این جمله، منظور از «کلاس»، افرادِ موجود در کلاس هستند که ساکتاند. در اینجا «کلاس» مجاز از «افرادِ درون کلاس» است.
- «زبانت را نگه دار!»
در این جمله، وقتی گفته میشود «زبان»، منظور واقعی آن یعنی عضو دهان نیست، بلکه به طور مجازی به معنای «حرف یا سخن» است. پیوند معنایی بین این دو واژه، همان «علاقه» است که در آرایه مجاز میتوان آن را مشاهده کرد.
پیشنهاد مطالعه: استعاره چیست؟
اولین نفری باشید که از اخبار و اطلاعیههای مرتبط با پایه تحصیلیتان باخبر میشود!
علاقه مجاز چیست؟
در آرایه مجاز، یکی از مهمترین مفاهیم، «علاقه» است. برای درک بهتر این مفهوم، باید بدانیم که در مجاز، واژهها همیشه به معنای اصلی خود استفاده نمیشوند، بلکه معنای جدیدی به آنها اطلاق میشود که با معنای اولیهشان ارتباطی مستقیم دارد.
علاقه مجاز به معنای پیوندی است که بین معنای اصلی و معنای غیرواقعی (مجازی) یک واژه وجود دارد. این ارتباط میتواند بر اساس ویژگیهای خاص آن واژه یا بر اساس مکان، زمان، یا دیگر جنبههای مرتبط با آن شکل بگیرد.
برای مثال، در جمله «ایران در مسابقات مقام اول را کسب کرد.»، وقتی از واژه «ایران» استفاده میشود، منظور از آن، یک کشور و مکان نیست (زیرا یک کشور نمیتواند در مسابقه شرکت کند!)، بلکه مجاز از «تیمِ ملیِ ایران» است. واژه «ایران» در اینجا پیوندی با تیم ملی ایران دارد که آن را از معنای اصلیاش دور کرده و به معنای جدیدی هدایت کرده است. این پیوند بین دو مفهوم مختلف، همان علاقه مجاز است.
انواع مجاز
آرایه مجاز از لحاظ علاقه، میتواند انواع مختلفی داشته باشد که هرکدام از آنها بهنوعی میان معنای واقعی و مجازی واژه ارتباطی خاص ایجاد میکنند. این پیوندها و علاقهها بهنوعی به مجاز معنا میدهند و باعث میشود که واژهها بتوانند در متنهای مختلف معانی متفاوتی پیدا کنند.
درک و شناخت علاقههای مجاز به ما کمک میکند تا بهتر بتوانیم این آرایه را در متون مختلف شناسایی و استفاده کنیم. برخی از رایجترین انواع علاقههای مجاز را در ادامه توضیح میدهیم.
مجاز به علاقه کلیه (کلیت)
علاقه کلیه زمانی رخ میدهد که از یک واژه بزرگتر برای اشاره به بخشی از آن استفاده میشود. در این نوع علاقه، واژهای که به کل یک چیز خاص اشاره دارد، به معنای جز کوچکتری از آن به کار میرود.
برای مثال، در جمله «سرم سفید شد»، واژه «سر» مجاز از «موهای سر» است. در اینجا واژه بزرگتر (سر)، به معنای جز کوچکترش (مو) بهکاررفته است. این نوع علاقه بیشتر در متونی که برای سادهسازی یا زیباسازی زبان به کار میروند، استفاده میشود و یکی از روشهای جذابیت در ادبیات فارسی است.
مجاز به علاقه جزئیه
علاقه جزئیه زمانی اتفاق میافتد که از جز کوچکتری از یک چیز برای اشاره به کل آن استفاده میشود.
به طور مثال، در بیت «پیش دیوار آنچه گویی هوش دار / تا نباشد در پس دیوار گوش»، واژه «گوش» مجاز از «انسان» است. در اینجا گوش، جزئی از بدن انسان است و برای اشاره به کل آن بهکاررفته است. این نوع علاقه در زبان فارسی بسیار رایج است و معمولاً در اشعار و نثرهای ادبی برای ایجاد عمق معنایی به کار میرود.
مجاز به علاقه محلیه
در علاقه محلیه، واژه به مکانی اشاره دارد که چیزی در آن قرار دارد، اما منظور از آن مکانی که در آن چیزی قرار دارد، اجزا یا محتوای آن مکان است.
به طور مثال، در جمله «ایران شاد است»، منظور از «ایران» مردم ایران است، نه خود کشور. در این نوع علاقه، مکان بهعنوان یک نماد برای مجموعهای از افراد یا موجودات در نظر گرفته میشود که در آن مکان حضور دارند. این نوع مجاز در توصیف وضعیت یا ویژگیهای اجتماعی و فرهنگی معمولاً به کار میرود.
مجاز به علاقه حالیه
مجاز به علاقه حالیه برعکس علاقه محلیه است؛ در این نوع علاقه، از اجزا یا محتوای یک مکان خاص برای اشاره به خود آن مکان استفاده میشود.
به طور مثال، در جمله «آب دستت است بگذار زمین!»، منظور از «آب»، همان لیوان آب است. در واقع، «آب» بهعنوان محتوای لیوان بهکاررفته است. این نوع علاقه در مواقعی که نیاز به اشاره به محتوای یک شیء داریم، در زبان فارسی به طور گسترده استفاده میشود.
مجاز به علاقه لازمیه (لازم و ملزوم)
در مجاز به علاقه لازمیه، زمانی که مقصود از یک چیز، ویژگی یا حالتی است که برای آن چیز لازم یا ملزوم است، از این نوع مجاز استفاده میشود.
برای مثال، در جمله «آتش مرا گرم کرد»، منظور از «آتش»، همان حرارت آتش است که لازمه آن است. این نوع مجاز در مواردی به کار میرود که ویژگی خاص یا نیازی از یک چیز را بیان کنیم که بدون آن چیز، آن ویژگی وجود نخواهد داشت.
مجاز به علاقه آلیه
مجاز به علاقه آلیه زمانی استفاده میشود که عضوی از بدن به کاری که آن عضو انجام میدهد اشاره کند.
به طور مثال، در جمله «دهان مردم را نمیشود بست»، واژه «دهان» به معنای سخنگفتن و حرفزدن است، چرا که دهان برای حرفزدن به کار میرود. این نوع علاقه، بیشتر در مواقعی به کار میرود که نیاز به اشاره به عملی خاص داریم که با استفاده از عضو خاصی انجام میشود.
مجاز به علاقه سبب یا علت و معلول (علیه)
در مجاز به علاقه سبب یا علت و معلول، واژهای که به کار میرود به میتواند علت چیزی باشد به معلول آن اشاره کند، و یا برعکس.
به طور مثال، در جمله «او قلم خوبی دارد»، واژه «قلم» به طور مجازی به معنای «توانایی نوشتن» است، زیرا «نوشتن» نتیجه و سبب استفاده از «قلم» است. این نوع مجاز زمانی به کار میرود که پیوندی میان علت و معلول وجود داشته باشد و از این پیوند برای ایجاد معنای مجازی استفاده شود.
مجاز به علاقه جنس
مجاز به علاقه جنس زمانی رخ میدهد که جنس چیزی را بگویند؛ اما خود آن چیز را اراده کنند.
برای مثال، در جمله «در این سنگم رها کن»، منظور از «سنگ»، «قصر سنگی» است. این نوع مجاز، در موقعیتهایی که برای اشاره به چیزی خاص از جنس آن استفاده میشود، کاربرد دارد.
مجاز به علاقه تضاد
مجاز به علاقه تضاد زمانی به کار میرود که واژهای را به کار میبریم و منظور ما دقیقاً متضاد آن باشد.
به طور مثال، در جمله «عالی شد!»، واژه «عالی» در واقع به معنای «بد و افتضاح» بهکاررفته است. این نوع مجاز زمانی استفاده میشود که در پی ایجاد تضاد و بیان مفهوم مخالف بهصورت کنایی باشیم.
پیشنهاد مطالعه: آرایه تضاد چیست؟
مجاز به علاقه شباهت
در علاقه شباهت، واژهای را بهخاطر شباهت بهجای واژهی دیگر به کار میبریم. به طور مثال، واژه «نرگس» در بعضی از اشعار به طور مجازی به معنای «چشمها» است و علاقه این مجاز، شباهت میان چشمها و گل نرگس است. این نوع مجاز معمولاً در استعارهها به کار میرود و یکی از رایجترین نوعهای مجاز در ادبیات است که ارتباط میان دو واژه بر اساس شباهتهای ظاهری یا معنایی شکل میگیرد.
قرینه مجاز چیست؟
در آرایه مجاز، واژهای که به طور غیرمستقیم و با معنای مجازی استفاده میشود، نیاز به نشانهای دارد که نشان دهد معنای اصلی و واقعی آن در این جمله یا عبارت در نظر گرفته نمیشود. این نشانه یا علامت که به آن قرینه گفته میشود، به فهم معنای مجازی واژه کمک میکند و در واقع مشخص میکند که منظور از واژه، معنای غیرواقعی آن است.
قرینه مجاز واژهای است که در کنار واژه مجازی آمده و معنای آن را روشن میکند. بدون وجود قرینه، ممکن است معنای واژه در جمله مبهم یا گنگ باشد و مخاطب نتواند بهراحتی معنای مجازی آن را تشخیص دهد.
برای مثال، به مجاز در اشعار حافظ توجه کنید:
سینه خواهم شرحه شرحه از فراق تا بگویم شرح درد اشتیاق
در این بیت، واژه «سینه» به طور مجازی به معنای «انسان عاشق» بهکاررفته است. در اینجا، قرینه برای واژه «سینه»، عبارت «تا بگویم شرح درد اشتیاق» است. این قرینه به ما کمک میکند تا متوجه شویم که «سینه» در اینجا به معنای انسان و احساسات درونی او است، نه خود جسم سینه.
در مجموع، قرینه مجاز ابزاری است که کمک میکند معنای واقعی و مجازی یک واژه بهوضوح از هم تفکیک شود و فهم درستتری از مفاهیم ادبی به مخاطب منتقل گردد. در بسیاری از آثار ادبی، بخصوص در شعر، استفاده از قرینهها ضروری است تا تصویرهای ذهنی بهدرستی درک شوند و ارتباط میان واژهها و مفاهیم عمیقتر گردد.
روش تشخیص مجاز
تشخیص مجاز در متون ادبی، بهویژه در اشعار فارسی، ممکن است در ابتدا کمی دشوار به نظر برسد، اما بادقت در نحوه استفاده از واژهها و بررسی ارتباط معنایی آنها، میتوان بهراحتی معنای مجازی آنها را شناسایی کرد. برای این کار، لازم است که چند نکته کلیدی را مدنظر قرار دهیم تا بتوانیم درک دقیقی از مفهوم مجاز و کاربرد آن در متن به دست آوریم.
- اولین قدم در تشخیص مجاز، شناسایی واژههایی است که در جمله به طور غیرمعمول به کار رفتهاند. در بیشتر موارد، واژههای مجازی به طور مستقیم معنای اصلی خود را منتقل نمیکنند، بلکه بهواسطة نوعی ارتباط معنایی با واژه اصلی، معنای جدیدی پیدا میکنند. برای مثال، زمانی که در اشعاری مانند «سینه خواهم شرحه شرحه از فراق» به واژه «سینه» اشاره میشود، میتوانیم متوجه شویم که واژه «سینه» به طور مجازی به معنای «انسان» یا «دل» است، نه خود سینه فیزیکی.
- دومین قدم برای تشخیص مجاز، شناسایی قرینه مجاز است. در بیشتر موارد، برای تشخیص معنای مجازی یک واژه، بهوجودآمدن یک قرینه در متن ضروری است. قرینه به طور مستقیم به واژه مجازی اشاره میکند و آن را از معنای اصلی جدا میسازد. بهعنوانمثال در بیت «چو آشامیدم این پیمانه را پاک/ در افتادم ز مستی بر سر خاک»، واژه «پیمانه» مجاز از شراب است و قرینه آن، «آشامیدن» است؛ چراکه پیمانه را نمیتوان آشامید، پس پیمانه اینجا در معنای مجازی خود بکار رفته است.
- سومین قدم برای تشخیص مجاز، توجه به علاقه مجاز است. همانطور که در بخشهای پیشین اشاره شد، مجاز بر اساس نوع علاقهای که میان معنای حقیقی و مجازی واژهها برقرار میشود، به دستههای مختلف تقسیم میشود. بررسی این علاقهها کمک میکند تا معنای مجازی واژه به طور دقیقتری مشخص شود. به طور مثال، در جمله «تا جوانی به فکر فردا باش.»، واژه «فردا» به علاقه جزئیه مجاز از «آینده» است. دانستن علاقه جزئیه در اینجا به ما کمک میکند تا معنای واژه «فردا» را بهتر تفسیر کنیم.
مهمترین روش تشخیص مجاز، تمرکز بر پیام یا مفهوم کلی متن است. گاهی اوقات، درک معنای مجازی یک واژه تنها از طریق ارتباط آن با کل مفهوم متن امکانپذیر است. برای این منظور، باید متن را بهطورکلی تحلیل کرده و به ارتباطات معنایی میان اجزای مختلف توجه کرد. در بسیاری از اشعار، مجاز بهعنوان ابزاری برای بیان احساسات و مفاهیم پیچیده به کار میرود و با تحلیل کلی متن میتوان این مفاهیم را بهتر درک کرد.
در نهایت، تشخیص مجاز به تجربه و تمرین نیاز دارد. بامطالعه دقیقتر و تحلیل بیشتر متون ادبی، بهویژه اشعار بزرگانی همچون حافظ، میتوانیم توانایی خود را در شناسایی و درک مجازها تقویت کنیم.
نتیجهگیری
در این مقاله به بررسی آرایه ادبی مجاز پرداختیم و انواع مختلف آن را همراه با مثالهای کاربردی توضیح دادیم. از علاقههای مجاز گرفته تا قرینه و روشهای تشخیص آن را شرح دادیم و تلاش کردیم تا این مفهوم پیچیده را به طور ساده و دقیق برای شما روشن کنیم.
در نهایت، با یادگیری مفاهیم مربوط به مجاز، میتوانیم از این آرایه ادبی به طور مؤثر در نوشتهها و تحلیلهای خود استفاده کنیم و فهم بهتری از آثار کلاسیک و معاصر فارسی به دست آوریم. امیدواریم که این مقاله به شما کمک کرده باشد تا به طور عمیقتری با مفهوم و کاربردهای مجاز آشنا شوید و آن را در ادبیات فارسی بهخوبی درک کنید.
سوالات متداول
- مجاز چیست با مثال؟
مجاز استفاده از واژهها به معنای غیرواقعی آنها است که معمولاً بر اساس نوعی ارتباط معنایی میان معنای حقیقی و مجازی آنها شکل میگیرد. بهعنوانمثال، در جمله «سرم سفید شد»، منظور از واژه «سر» به طور مجازی از «موهای سر» است. در اینجا، معنای اصلی «سر» به معنای جزئی از آن یعنی «مو» اشاره دارد. - معنی مجاز در ادبیات چیست؟
مجاز در ادبیات به معنای استفاده از واژهها به طور غیرمستقیم و با معنای متفاوت است که بر اساس نوعی پیوند یا علاقه میان معنای واقعی و مجازی آنها شکل میگیرد. این آرایه ادبی در شعر و نثر برای ایجاد تصاویر زیبا و انتقال مفاهیم پیچیدهتر استفاده میشود. - لیست انواع مجاز با مثال چیست؟
انواع مختلف مجاز عبارتاند از مجاز به علاقه کلیه، تضاد، آلیه، لازمیه، محلیه، و شباهت.