کودکان خصلت عجیبی دارند! آنها اگرچه نسبت به رعایت برنامه در زندگی روزمره بهشدت حساسند، اما وقتی پای
بهترین لباسهایش را به تن کرد و برای رفتن به جشن عروسی آماده شد. سپس آدرس را از
فرض کنید در صف نانوا ایستادهاید و کسی بدون نوبت جلوی شما قرار میگیرد. احتمالا احساس عصبانیت میکنید
با شادیوخنده و دستدردست پدر و مادر در حال گشتوگذار در شهربازی بود که به یکباره در شلوغی
ذوقوشوق پولتوجیبیگرفتن از والدین برای خوراکی مدرسه یادش بهخیر! وقتی قلبمان تا بیرونآمدن دست پدر از جیبش میایستاد،
احساس عجیبوغریبی در وجودمان ایجاد میشود وقتی که بال پریدن داریم اما به خودمان اطمینان نه: احساسی از
اتفاق است دیگر! آمدیم و خداییناکرده فرزندتان دچار مشکلاتی مانند واکنشهای آلرژیک، خونریزی بینی، احساس خفگی، تب شدید
تهمت ناجوانمردانهای به او بستند! سقراط را میگویم. پای او را در 70واندی سالگی به اتهام فاسدکردن جوانان
یکنفر فریاد میزند: «دالتونا دارن میان!» همه اهالی شهر در گوشهای پنهان میشوند. کاسبها کرکره را پایین میدهند
جملات اینچنینی در دوران جوانی زیاد شنیده میشوند: «اگه فقط یهکم حمایت میشدم، الان خیلی وضع و اضاعم