فهرست مطالب
Toggleدر نگاه اول، مواجهه با کودکان حاضرجواب تا حدودی جذاب و دلنشین به نظر میرسد. لحن بچهگانه و بدون شرارت کودکان نوپا، کموکاستیهای کلامشان را پنهان میکند. البته همین حاضرجوابی به ظاهر ساده و گیرا، گاهی والدین را بهشدت ناراحت و کلافه میکند. آنها معمولا با چنین سوالاتی دستبهگریبان هستند: «چرا فرزندم همیشه با من بگومگو میکند؟»، «آیا در تربیت او کوتاهی کردهام؟» و «چاره حاضر جوابی کودک چیست؟» در این مقاله به صورت کامل در مورد دلیل حاضر جوابی و تند جواب دادن کودکان و نحوه برخورد با این مشکل صحبت خواهیم کرد.
حاضر جوابی کودکان
گستاخی و حاضرجوابی در کودکان فقط مختص فرزند شما نیست، بلکه تقریبا تمام بچهها تا حدودی گستاخ و زباندراز هستند. البته حاضرجوابی و خودرایی کاملا هم ویژگی بد و ناپسندی نیست؛ یعنی برای بیان نظرات، مخالفت با زورگویی دیگران و قلدری در مدرسه، ابزار مفید و مناسبی است.
مرز بین بیان انتقادات و حاضرجوابی باریک است و کودکان معمولا از تفاوت بین این دو موضوع خبر ندارند. از طرف دیگر، شیوه مدیریت رفتار بیادبانه فرزندان و نحوه واکنش به این رفتارها برای والدین چالشبرانگیز است. به هر صورت، والدین باید مهارت «نحوه بیان محترمانه درخواست» را به فرزندان آموزش دهند. ما نیز در این مقاله تلاش میکنیم تا نحوه برخورد درست با کودک حاضر جواب را به شما توضیح دهیم.
علت حاضرجوابی کودکان
لحن تند و گاها شرورانه کودکان، به دلایل رشدی، ژنتیکی و محیطی متعددی مربوط میشود. آگاهی از این علل، باعث درک و همدلی شما با نیازهای فرزند و پاسخگویی بهتر به درخواستهای او میشود.
لجبازی و تمرین «نه گفتن»
همزمان با افزایش مهارتهای حسی-حرکتی و توان راهرفتن، بچهها نیاز بیشتری به استقلال و خودمختاری پیدا میکنند. آنها در حال آزمایش توانمندیهایشان هستند و از موفقیت در انجام کارهای ریز و درشت لذت میبرند. یک نکته انحرافی: بچههای نوپا درک دقیقی از علیت و تاثیرگذاری رفتارشان بر جهان ندارند؛ به همین دلیل، مثلا ساعتها به قابلمه ضربه میزنند و از شنیدن صدای آن متعجب و شگفتزده میشوند. یکی از موارد ابراز وجود و مشاهده تاثیرگذاری رفتارشان بر جهان و شاید مهمترین آنها، تمرین مهارت نه گفتن است.
کودکان از حدود 2-3 سالگی به طرز عجیب و غریبی با نظرات و خواستههای دیگران مخالفت میکنند. این سرکشیها به معنای مخالفت واقعی نیست، بلکه نشانهای از رشدِ نیاز به استقلال و خودمختاری در بچهها است. اگر به دنبال تربیت فرزندانی سالم و باجسارت هستید، باید از طریق آموزش مهارت نه گفتن به کودکان، شیوه درست ابراز وجود و جراتورزی را به آنها یاد بدهید.
حساسیت و زودرنجی
بعضی کودکان دارای نوعی خلقوخوی دشوار و زودرنج هستند. آنها با کوچکترین مشکلی احساس ناراحتی میکنند. این ویژگی شخصیتی، تاب و تحمل کودک در مواجهه با سختیها را کاهش و تندخویی و بداخلاقی او را افزایش میدهد. به دلیل نیاز شدید به احترام، حاضرجوابی این کودکان حالتی لجوجانهتر از دیگر همسالان پیدا میکند. البته جای نگرانی نیست؛ اگر نحوه درست برخورد با آنها را بلد باشید، مدیریت رفتارشان حتی از کودکان آسانگیر هم راحتتر است.
مهارت کلامی ناکافی و عدم آگاهی از معنای کلمات
دایره واژگان کودکان محدود است و از معنای دقیق همان چند کلمه هم آگاهی دقیقی ندارند. به عنوان مثال، یک کودک 2-3 ساله، نهایتا 200 تا 300 کلمه برای بیان خواستههایش دارد. حالا اگر مشکل دستور زبان و شکلگیری ساختارهای زبانی را هم به آن اضافه کنیم، شاید زباندرازی کودک خیلی هم دستِ خودش نباشد.
تکانشگری و بیش فعالی
بیشفعالی و تکانشگری کودکان باعث افزایش لجاجت، سرکشی و بدزبانی بچهها میشود. آنها خودکنترلی کمتری نسبت به رفتار و گفتارشان دارند و در مواقع بروز چالش و مشاجره، به احتمال بیشتری از الفاظ رکیک و حاضرجوابیهای آزاردهنده استفاده میکنند. آموزش احترام و رعایت ادب به کودکان تکانشگر و بیشفعال اهمیت زیادی دارد، زیرا ممکن است زبان سرخشان، آنها را دچار دردسر و مشکلات قانونی کند؛ اتفاقی که مبتلایان به اختلال سلوک در کودکان و نوجوانان را به دردسر میاندازد. همچنین آموزش مفهوم زمان به کودکان تکانشگر مفید است و از طریق ایجاد نظم و خودکنترلی، باعث کاهش حاضرجوابی آنها میشود.
الگوبرداری از والدین، همسالان و دیگران
بچهها قدرت نمونهبرداری و تقلید فوقالعادهای دارند و به سرعت رفتار و گفتار شما و دیگران را یاد میگیرند. به همین دلیل، هنگام شنیدن فحش یا کلام زننده از زبان کودک، ابتدا از او میپرسیم: «این حرف رو از کجا یاد گرفتی؟» خصوصا با ورود آنها به مهدکودک و مدرسه و افزایش تعاملات اجتماعی، تا حدودی حاضرجوابی و بدزبانیشان افزایش پیدا خواهد کرد.
فقدان عزت نفس و اعتماد به نفس
یکی از مهمترین دلایل روانشناختی خودرایی و خودمحوریِ بچهها فقدان عزتنفس و اعتمادبهنفس است. وقتی از چیزی میترسیم، به احتمال بیشتری رفتارهای پرخاشگرانه و تکانشگرانه بروز میدهیم؛ یا هنگام احساس ترس در مورد ارزشمندیها و تواناییهای شخصیمان، واکنشهای تندخویانه از خود نشان میدهیم. در اینگونه موقعیتها، سیستم دفاعیِ بهاصطلاح جنگوگریز در بدنمان فعال میشود و ما را (حتی به غلط) برای مواجهه با خطر آماده میکند.
سبک فرزندپروری نامناسب
سبک فرزندپروری مستبدانه باعث افزایش لجبازی کودک و درنتیجه، افزایش مشاجرات لفظی او میشود. از طرف دیگر، سبک فرزندپروری سهلگیرانه نیز باعث لوسشدن و افزایش حاضرجوابی فرزند میشود. بنابراین، نحوه تعامل شما در مدیریت اختلاف فکری والدین با فرزندان بسیار تاثیرگذار است و از شکلگیری لجبازی و زباندرازی در آنها جلوگیری میکند.
با حاضرجوابی کودکان چه کنیم
برای اصلاح حاضر جوابی کودکان، قبل از هر چیز باید آرامش و خونسردی خودتان را حفظ کنید. آنها گاهی اوقات از عصبانیکردن شما لذت میبرند؛ بنابراین، به هیچ وجه ضعف نشان ندهید و اجازه ندهید او از ناراحتی و کلافگی شما خبردار شود. روشهای زیر در نحوه برخورد با کودکان حاضر جواب به شما کمک میکنند.
شناسایی عوامل زیربنایی حاضرجوابی
قبل از هر چیز مشخص کنید که در چه مواقعی و تحت چه شرایطی بددهانی کودک افزایش پیدا میکند. شاید فرزندتان نسبت به مسئله خاصی حساس است و باید دراینباره مراعات حالش را بکنید یا به هر نحوی مشکل را حل کنید. به عنوان مثال، بعضی بچهها در انتخاب لباس حساس هستند و اجبار آنها به پوشیدن لباسی خاص، موجب تندخویی و بدزبانیشان میشود.
مقابله به مثل نکنید
جواب گفتار و رفتار سرکش فرزند را با تندخویی و پرخاشگری ندهید؛ در عوض، برای رفتار مناسب با کودک حاضر جواب از نکات زیر استفاده کنید:
- معنای حاضرجوابی و پیامدهای منفی آن را برایش توضیح دهید.
- در بیان نظرات و خواستهها، الگوی کودک باشید. به عنوان مثال، بگویید: «منم میدونم اون لباس قشنگتره ولی برای این مهمونی مناسب نیست.»
- با لحنی آرام و در عین حال محکم با او صحبت کنید. مثلا بگویید: «میدونم دوست داری با دوستات بری بیرون ولی این موقعِ شب من اجازه نمیدم.»
- احساسات و هیجانات کودک را درک و تصدیق کنید. به عنوان مثال، بگویید: «عه! دیدم خیلی عصبانی شدی! پس بگو اون کار من خیلی ناراحتت کرده بود!»
- آداب معاشرت را به فرزندتان آموزش دهید و رفتار و گفتار محترمانه را تقویت کنید. برای تقویت رفتارهای سازگارانه کودک، از مقاله روش صحیح جایزه دادن به کودکان استفاده کنید.
آموزش شناسایی و بیان احساسات و هیجانات
اگر حاضرجوابی به مهارتهای هیجانی ناکافی فرزندتان مربوط است، نحوه تشخیص و بیان احساسات را به او آموزش دهید:
- ابتدا «نامگذاری هیجانات» را برایش توضیح دهید. مثلا بگویید: «اسم این حالتی که داری عصبانیته! وقتی این احساس رو داری ممکنه کارای ناپسند انجام بدی.»
- با گفتن جملاتی مانند: «وای چقدر تند تند نفس میکشی! حتما خیلی عصبانی هستی!»، نحوه شناسایی هیجانات را به او آموزش دهید.
- با استفاده از روشهایی مانند تنفس عمیق یا ترککردن محل، کنترل هیجانات را به فرزندتان بیاموزید. همچنین بگویید: «تو الان خیلی عصبی هستی، فعلا میرم و هر وقت آروم شدی دوباره برمیگردم.»
- با گفتن جملاتی مانند: «اگه بهم میگفتی عصبانی شدی من بحث رو تموم میکردم.»، نحوه بیان هیجانات را به فرزندتان آموزش دهید.
آگاهی از هیجانات خود باعث افزایش آگاهی فرزندتان نسبت به ناراحتی دیگران از رفتارهایی مانند حاضرجوابی میشود و آموزش معذرت خواهی به کودک را آسانتر میکند.
ارائه پاسخ های متناسب با سن و شخصیت کودک
حاضرجوابی بچههای سنین مختلف به دلایل متفاوتی مربوط است؛ بنابراین، با همه آنها به یک شیوه رفتار نکنید. به عنوان مثال، کودکان 2-3 ساله، تازه در آغاز راه کسب خودمختاری و استقلال هستند و باید با آنها نرمتر رفتار کرد. سرکوب یا نادیدهگیری نیاز به خودمختاری، عواقب گاها جبرانناپذیری مانند ازبینرفتن روحیه مسئولیت پذیری در کودکان به همراه خواهد داشت.
گفت و گوی روزانه در مورد ناراحتی ها و مشکلات
وقتی شنیده شویم، کمتر پرخاشگری میکنیم؛ بنابراین، زمانی را به نشستن پای صحبتها و دردِ دلهای کودک اختصاص دهید. با تعیین زمان اختصاصی برای فرزند، به او نشان دهید که چقدر وجودش برایتان ارزشمند است.
اجتناب از مشاجرات بی هدف و بی نتیجه
با فرزندتان یکه به دو نکنید؛ مطمئنا آنها خسته نمیشوند و با کلافهکردن شما، در نهایت امتیاز موردنظرشان را به دست میآورند. حتی اگر برای یکبار هم که شده در این مشاجرات برنده میدان باشند، کافی است تا هزاران بار شکست را فراموش و احساس کنند که میتوانند با بگومگو و مشاجره به خواستههایشان برسند.
ایجاد تعادل بین آزادی و محدودیت
اگر فرزند را بیش از حد محدود کنیم، موجب لجبازی و افزایش حاضرجوابی میشود و اگر او را بیش از حد آزاد بگذاریم، لوس و زباندراز میشود. بنابراین، باید با استفاده از سبک فرزندپروری مقتدرانه، بین انتخابها و محدودیتها تعادل برقرار کنیم. به عنوان مثال، به کودک بگویید: «دوست داری لباس قرمزت رو بپوشی یا زرد؟». در عین حال، همواره باید محدودیتها را از قبل مشخص کنید؛ مثلا بگویید: «لباس آبی برای فصل سرما و زمستون مناسب نیست و نمیشه اونو بپوشی.» در کنار محدودیتگذاری، حتما برای تخطی از قوانین پیامد تعیین کنید.
سخن پایانی
هرچند حاضرجوابی و بگومگو با دیگران بد است، اما بیان محترمانه خواستهها و نظرات خوب است. بنابراین، باید به فرزندان کمک کنیم تا در عین بیان نیازهایشان، لحنی مودبانه و محترمانه داشته باشند. برای برخورد موثر با خودمحوری کودک، قبل از همهچیز باید علت رفتار او را درک کنیم. حاضرجوابی کودکان به دلایل متعددی مانند لجبازی، زودرنجی، مهارت کلامی ناکافی، بیشفعالی، سبک فرزندپروری نامناسب و فقدان عزتنفس مربوط است. برای اصلاح حاضرجوابی کودک، ابتدا عوامل زیربنایی را شناسایی و برطرف کنید؛ سپس باتوجه به نکاتی مانند اجتناب از مشاجره و آموزش بیان هیجانات، به مدیریت مشکل بپردازید.
سوالات متداول
- با حاضرجوابی کودکان چه کنیم؟
این نکات را رعایت کنید: شناسایی عوامل زیربنایی و رفع آنها، عدم مقابله به مثل، آموزش شناسایی و بیان هیجانات، ارائه پاسخهای متناسب با سن و شخصیت کودک، گفتوگوی روزانه، اجتناب از مشاجرات بیهدف و برقراری تعادل بین انتخاب و محدودیت. - علت حاضرجوابی کودکان چیست؟
لجبازی و تمرین «نه گفتن»، حساسیت و زودرنجی، مهارت کلامی ناکافی، تکانشگری، سبک فرزندپروری نامناسب، الگوبرداری از والدین و فقدان عزتنفس، از مهمترین دلایل حاضرجوابی کودکان است. - حاضرجوابی کودکان از چه سنی شروع میشود؟
با تمرین «نه گفتن» در 2-3 سالگی شروع میشود و در 5-7 سالگی به اوج میرسد. با شکلگیری پایههای اخلاقی «دیگرپیروی» در حدود 8 سالگی، حاضرجوابی کودک به مرور کاهش پیدا میکند.