برای همه ما پیش آمده گاهی به اتفاقات کودکی خود برگردیم و فکر کنیم اگر کودکی دیگری داشتیم،
«تو رو خدا مامان؟ اونو برام میگیری؟» کودکان وقتی چیزی را میخواهند منصرفکردنشان تقریبا غیرممکن است. بعضی از
آمدن بهار، نوید سرسبزی و آشتی با طبیعت، بهقدری برایمان لذتبخش است که به شیوههای مختلفی آن را
بدون شک فراهمکردن امنیت روانی و جسمانی مهمترین وظیفه والدین در قبال فرزندان است، اما نباید ما را
هیچ اتفاقی بهاندازه عدم صداقت و فریبکاری باعث رنجش خاطر ما نمیشود! بیاعتمادی آنچنان ما را ناامید و
باوجود تمام تلاشهای والدین و معلمان برای افزایش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان، اما تمرکز در کلاس درس برای
اگر کودکی از یک حشره کوچک آنقدر وحشت دارد که جیغ میزند و گریه میکند و آرام نمیشود،
همه پدر و مادرها آرزوی خوشبختی فرزندان را در سر دارند و برای خوشبختی آنها انواع سختیها را
آیا تا به حال برایتان پیش آمده که در زمینه خاصی اظهار فضل کنید؟ مثلا بگویید «من حسابدار
اگر فرزندتان به مهمانی رفتن و تعامل با دیگران علاقه زیادی دارد و هنگامی که در مکانهای خلوت