فهرست مطالب
Toggleانواع فعل از نظر زمان، وجه، گذرا یا لازمبودن، شناسا یا ناشناسبودن، اسنادی یا خاصبودن، امر یا دعاییبودن و منفی یا مثبتبودن قابل بررسیست. در هر کدام از این دستهبندیها انواع فعل وجود دارد که مهمترین و مفصلترین آنها در دستهبندی فعل از نظر زمانی جا میگیرد. ما در این مقاله ابتدا فعل را از نظر زمان انجام کار بررسی میکنیم و سپس بهسراغ دیگر انواع فعل میرویم. اگر میخواهید زیروبم فعل را در بیاورید و با ابعاد مختلف آن آشنا شوید، در این مقاله و مقاله فعل چیست، حتما به پاسخ سوالاتتان میرسید.
انواع فعل از نظر زمان انجام کار
یکی از مهمترین و پردامنهترین تقسیمبندیهای فعل، دستهبندیها زمانی فعل است. بهصورت کلی، زمان فعل در یکی از ۳ دسته زیر قرار میگیرد:
- ماضی (گذشته)
- مضارع (حال و آینده)
- مستقبل (آینده)
هر کدام از این زیردستهها نیز به انواع مختلفی تقسیم میشوند که در ادامه آنها را بررسی میکنیم:
انواع فعل ماضی فارسی
فعل ماضی فارسی حالتهای مختلفی به خود میگیرد:
- ماضی ساده
- ماضی استمراری
- ماضی بعید
- ماضی نقلی
- ماضی التزامی
- ماضی مستمر (ملموس)
- ماضی نقلی مستمر
- ماضی ملموس نقلی
- ماضی ابعد
از ۳ نوع انتهایی، یعنی ماضی نقلی مستمر، ماضی ملموس نقلی و ماضی ابعد (دورتر)، بهندرت در زبان فارسی استفاده میشود. اما بیایید به تعریف و کاربرد همه آنها نگاهی بیندازیم.
فعل ماضی ساده
این فعل را بهدلیل ساختمان فعلی سادهاش، ماضی ساده مینامند. این فعل از ترکیب بنماضی بهاضافه شناسهها ساخته میشود. از فعل ماضی ساده معمولا برای بیان وقوع فعل در زمان گذشته بهصورت مطلق، یعنی بدون استمرار و فارغ از نزدیکی و دوری آن استفاده میشود. در جدول زیر، نحوه ساخت و صرف فعل ماضی ساده را برایتان آوردهایم:
شخص | ساخت فعل ماضی ساده | صرف فعل ماضی ساده |
بن ماضی + شناسه | ||
اولشخص مفرد | گفت-شنید + ـَم | گفتم / شنیدم |
دومشخص مفرد | گفت-شنید + -ی | گفتی / شنیدی |
سومشخص مفرد | گفت-شنید + Ø | گفت / شنید |
اولشخص جمع | گفت-شنید + -یم | گفتیم / شنیدیم |
دومشخص جمع | گفت-شنید + -ید | گفتید / شنیدید |
سومشخص جمع | گفت-شنید + ـَند | گفتند / شنیدند |
فعل ماضی استمراری
اگر به اول فعل ماضی ساده، جزء پیشین «می» را بیفزاییم، به ماضی استمراری تبدیل میشود. فعل ماضی استمراری برای بیان وقوع عملی پرتکرار در گذشته به کار میرود. بهعنوانمثال:
- «یاد آن روزها بهخیر. پدر بعد از ظهرها که از سر کار میآمد، با خودش خوردنی میآورد».
ساخت و صرف فعل ماضی استمراری را در جدول زیر میبینید:
شخص | ساخت فعل ماضی استمراری | صرف فعل ماضی استمراری |
می + ماضی ساده | ||
اولشخص مفرد | می + گفتم / شنیدم | میگفتم / میشنیدم |
دومشخص مفرد | می + گفتی / شنیدی | میگفتی / میشنیدی |
سومشخص مفرد | می + گفت / شنید | میگفت / میشنید |
اولشخص جمع | می + گفتیم / شنیدیم | میگفتیم / میشنیدیم |
دومشخص جمع | می + گفتید / شنیدید | میگفتید / میشنیدید |
سومشخص جمع | می + گفتند / شنیدند | میگفتند / میشنیدند |
فعل ماضی بعید (دور)
این فعل از ترکیب صفت مفعولی فعل اصلی (بن ماضی + ه) و صرف ماضی ساده فعل کمکی «بودن» ساخته میشود. فعل ماضی بعید را معمولا برای اشاره به عملی که قبلتر از عملی دیگر روی داده است، به کار میبرند. برای مثال:
- «او پیش از ما به مهمانی رسیده بود».
ساخت و صرف فعل ماضی بعید بهاینصورت است:
شخص | ساخت فعل ماضی بعید | صرف فعل ماضی بعید | |
صفت مفعولی (بن ماضی + ه) | صرف ماضی ساده فعل کمکی بودن | ||
اولشخص مفرد | گفت + ه (گفته) | بودم | گفته بودم |
دومشخص مفرد | گفت + ه (گفته) | بودی | گفته بودی |
سومشخص مفرد | گفت + ه (گفته) | بود | گفته بود |
اولشخص جمع | گفت + ه (گفته) | بودیم | گفته بودیم |
دومشخص جمع | گفت + ه (گفته) | بودید | گفته بودید |
سومشخص جمع | گفت + ه (گفته) | بودند | گفته بودند |
فعل ماضی ابعد (دورتر)
از ترکیب صفت مفعولی فعل اصلی (بن ماضی + ه) با ماضی نقلی فعل کمکی «بودن» به وجود میآید. از فعل ماضی ابعد برای بیان وقوع فعلی که در گذشتهای دورتر از ماضی بعید روی داده است، استفاده میشود. برای مثال:
- «سالها پیش آن وسیله را خریده بودهام و بعد از چندین سال استفاده، پارسال آن را به برادرم داده بودم.»
ساخت و صرف فعل ماضی ابعد را در جدول زیر مرور میکنیم:
شخص | ساخت فعل ماضی ابعد | صرف فعل ماضی ابعد | |
صفت مفعولی (بن ماضی + ه) | صرف ماضی نقلی فعل کمکی «بودن» | ||
اولشخص مفرد | گفت + ه (گفته) | بودهام | گفته بودهام |
دومشخص مفرد | گفت + ه (گفته) | بودهای | گفته بودهای |
سومشخص مفرد | گفت + ه (گفته) | بوده است | گفته بوده است |
اولشخص جمع | گفت + ه (گفته) | بودهایم | گفته بودهایم |
دومشخص جمع | گفت + ه (گفته) | بودهایم | گفته بودهاید |
سومشخص جمع | گفت + ه (گفته) | بودهاند | گفته بودهاند |
فعل ماضی التزامی
ماضی التزامی از ترکیب صفت مفعولی فعل اصلی (بن ماضی + ه) و مضارع ساده فعل کمکی «باشیدن» ساخته میشود. از این فعل برای بیان حالتی از شک، آرزو و ضرورت (التزام) استفاده میشود. برای مثال:
- «شاید وامش را گرفته باشد» / شک و تردید
- «امیدوارم وامش را گرفته باشد» / آرزو
- « باید وامش را گرفته باشد» / ضرورت
ساخت و صرف فعل ماضی التزامی در زبان فارسی بهاینشکل است:
شخص | ساخت فعل ماضی التزامی | صرف فعل ماضی التزامی | |
صفت مفعولی (بن ماضی + ه) | صرف مضارع ساده فعل کمکی «باشیدن» | ||
اولشخص مفرد | گفت + ه (گفته) | باشم | گفته باشم |
دومشخص مفرد | گفت + ه (گفته) | باشی | گفته باشی |
سومشخص مفرد | گفت + ه (گفته) | باشد | گفته باشد |
اولشخص جمع | گفت + ه (گفته) | باشیم | گفته باشیم |
دومشخص جمع | گفت + ه (گفته) | باشید | گفته باشید |
سومشخص جمع | گفت + ه (گفته) | باشند | گفته باشند |
فعل ماضی نقلی
از ترکیب صفت مفعولی فعل اصلی (بن ماضی + ه) و فعل کمکی «است» ساخته میشود. فعل ماضی نقلی معمولا برای بیان عملی در گذشته که هنوز خودش یا نتایجش پابرجاست، کاربرد دارد. مثلا:
- «رضا از این شهر رفته است».
نحوه ساخت و صرف فعل ماضی نقلی را در جدول زیر برایتان آوردهایم:
شخص | ساخت فعل ماضی نقلی | صرف فعل ماضی نقلی | |
صفت مفعولی (بن ماضی + ه) | صرف ماضی ساده فعل کمکی است | ||
اولشخص مفرد | گفت + ه (گفته) | ام | گفتهام |
دومشخص مفرد | گفت + ه (گفته) | ای | گفتهای |
سومشخص مفرد | گفت + ه (گفته) | است | گفته است |
اولشخص جمع | گفت + ه (گفته) | ایم | گفتهایم |
دومشخص جمع | گفت + ه (گفته) | اید | گفتهاید |
سومشخص جمع | گفت + ه (گفته) | ـَند | گفتهاند |
فعل ماضی نقلی مستمر
از ترکیب می بهاضافه ماضی نقلی، فعل ماضی نقلی مستمر ساخته میشود. ماضی نقلی مستمر به عملی اشاره دارد که در گذشته چندینوچندبار اتفاق افتاده، اما اثرات آن تا زمان حال تدوام نداشته است. برای مثال:
«قدیمیها این ضربالمثل را زیاد به کار میبردهاند».
نحوه ساخت و صرف فعل ماضی نقلی بهاینصورت است
شخص | ساخت فعل ماضی نقلی مستمر | صرف فعل ماضی نقلی مستمر | |
می | صرف فعل ماضی نقلی | ||
اولشخص مفرد | می + گفتهام | میگفتهام | |
دومشخص مفرد | می + گفتهای | میگفتهای | |
سومشخص مفرد | می + گفته است | میگفته است | |
اولشخص جمع | می + گفتهایم | میگفتهایم | |
دومشخص جمع | می + گفتهاید | میگفتهاید | |
سومشخص جمع | می + گفتهاند | میگفتهاند |
فعل ماضی مستمر (ملموس)
ماضی مستمر از ترکیب ماضی استمراری فعل اصلی بهاضافه ماضی ساده فعل کمکی «داشتن» ساخته میشود. به فعل ماضی مستمر، ماضی ناتمام هم میگویند، زیرا بر کار نیمهتمام دلالت دارد. برای مثال:
- «داشتم میخوابیدم که علی آمد».
ساخت و صرف فعل ماضی مستمر در زبان فارسی بهاینشکل است:
شخص | ساخت فعل ماضی مستمر | صرف فعل ماضی مستمر | |
صرف ماضی ساده فعل کمکی «داشتن» | ماضی استمراری فعل اصلی | ||
اولشخص مفرد | داشتم + میگفتم | داشتم میگفتم | |
دومشخص مفرد | داشتی + میگفتی | داشتی میگفتی | |
سومشخص مفرد | داشت + میگفت | داشت میگفت | |
اولشخص جمع | داشتیم + میگفتیم | داشتیم میگفتیم | |
دومشخص جمع | داشتید + میگفتید | داشتید میگفتید | |
سومشخص جمع | داشتند + میگفتند | داشتند میگفتند |
فعل ماضی ملموس نقلی
ماضی ملموس از ترکیب ماضی نقلی فعل داشتن با ماضی نقلی مستمر فعل اصلی ساخته میشود. ماضی ملموس نقلی برای بیان فعلی در حال انجام که به شکل ماضی نقلی مستمر بیان میشود، کاربرد دارد. برای مثال:
- «داشته میرفته که دوستش میرسد.»
انواع فعل مضارع فارسی
فعلهای مضارع برای اشاره به زمان حال یا آینده استفاده میشوند و ۳ نوع دارند:
- فعل مضارع اخباری
- فعل مضارع التزامی
- فعل مضارع مستمر (ملموس)
همانطور که میبینید، تعداد حالتهای فعل مضارع از ماضی خیلیکمتر است. بیایید به آنها هم نگاهی اجمالی بیندازیم.
فعل مضارع ساده
مضارع ساده را بهدلیل سادهبودن ساختمانش به این نام میخوانند. این فعل از ترکیب بن مضارع با شناسه ساخته میشود و معمولا در فعلهای مرکب و پیشوندی به کار میرود. برای مثال:
- «باید درسهایت را مطالعه کنی» / کن + شناسه «ی» = کنی
- «او مادرش را خیلی دوست دارد» / دار + شناسه «-َد» = دارد
ساخت و صرف فعل مضارع ساده به همین سادگیست:
شخص | ساخت فعل مضارع ساده | صرف فعل مضارع ساده | |
بن مضارع | شناسه | ||
اولشخص مفرد | دار + ـَم | دارم | |
دومشخص مفرد | دار + ی | داری | |
سومشخص مفرد | دارد + ـَد | دارد | |
اولشخص جمع | دار + یم | داریم | |
دومشخص جمع | دار + ید | دارید | |
سومشخص جمع | دار + ـَند | دارند |
فعل مضارع اخباری
از ترکیب جزء پیشین «می» با بن مضارع بهاضافه شناسه ساخته میشود. مضارع اخباری معمولا به انجام کاری در زمان حال یا آینده اشاره دارد. برای مثال:
- «من میروم تا شما بیایید.» / اشاره به زمان حال
- «فردا صبح به کتابخانه میروم.» / اشاره به زمان آینده
ساخت و صرف فعل مضارع اخباری بهاینصورت است:
شخص | ساخت فعل مضارع اخباری | صرف فعل مضارع اخباری | |
می | بن مضارع + شناسه | ||
اولشخص مفرد | می + گوی + ـَم | میگویم | |
دومشخص مفرد | می + گوی + ی | میگویی | |
سومشخص مفرد | می + گوی + ـَد | میگوید | |
اولشخص جمع | می + گوی + یم | میگوییم | |
دومشخص جمع | می + گوی + ید | میگویید | |
سومشخص جمع | می + گوی + ـَند | میگویند |
فعل مضارع التزامی
مضارع التزامی از ترکیب جزء پیشین «بـ» با بن مضارع بهاضافه شناسه ساخته میشود. این فعل هنگام بیان تردید، آرزو و شرط در حال و آینده به کار میرود. مثلا:
- «شاید امشب به مهمانی بروم» / بیان تردید
- «کاش امشب به مهمانی بروم» / بیان آرزو
- «اگر دیر بروم، به مهمانی نمیرسم» / بیان شرط
ساخت و صرف فعل مضارع التزامی را در جدول زیر میبینیم:
شخص | ساخت فعل مضارع التزامی | صرف فعل مضارع التزامی | |
بـ | بن مضارع + شناسه | ||
اولشخص مفرد | بـ + گوی + ـَم | بگویم | |
دومشخص مفرد | بـ + گوی + ی | بگویی | |
سومشخص مفرد | بـ + گوی + ـَد | بگوید | |
اولشخص جمع | بـ + گوی + یم | بگوییم | |
دومشخص جمع | بـ + گوی + ید | بگویید | |
سومشخص جمع | بـ + گوی + ـَند | بگویند |
فعل مضارع مستمر
از ترکیب بن مضارع فعل «داشتن» بهاضافه شناسه با مضارع اخباری فعل اصلی ساخته میشود. فعل مضارع مستمر برای بیان آغاز یا ادامه یک فعل کاربرد دارد. برای مثال:
- «من دارم میرسم»؛ اما هنوز نرسیده است.
- «دارم میخورم»؛ یعنی در حال خوردن غذاست.
بیایید نگاهی هم به ساخت و صرف فعل مضارع مستمر بیندازیم:
شخص | ساخت فعل مضارع مستمر | صرف فعل مضارع مستمر | |
بن مضارع داشتن (دار) + شناسه | صرف فعل مضارع اخباری | ||
اولشخص مفرد | دار + ـَم + میگویم | بگویم | |
دومشخص مفرد | دار + ی + میگویی | داری میگویی | |
سومشخص مفرد | دار + ـَد + میگوید | دارد میگوید | |
اولشخص جمع | دار + یم + میگوییم | داریم میگوییم | |
دومشخص جمع | دار + ید + میگویید | دارید میگویید | |
سومشخص جمع | دار + ـَند + میگویند | دارند میگویند |
انواع فعل آینده
فعل آینده تنها یک حالت دارد و از ترکیب بن مضارع «خواستن» بهاضافه شناسه با بن ماضی فعل اصلی ساخته میشود. از این فعل برای بیان وقوع حتمی یا شرطی فعلی در آینده استفاده میشود. برای مثال:
- «حتما مسابقه فردا را خواهیم برد».
- «اگر خوب بازی کنیم، مسابقه فردا را خواهیم برد».
ساخت و صرف فعل آینده بهاینصورت است:
شخص | ساخت فعل آینده | صرف فعل آینده | |
بن مضارع خواستن + شناسه | بن ماضی فعل اصلی | ||
اولشخص مفرد | خواه + ـَم + گفت | خواهم گفت | |
دومشخص مفرد | خواه + -ی + گفت | خواهی گفت | |
سومشخص مفرد | خواه + ـَد + گفت | خواهد گفت | |
اولشخص جمع | خواه + یم + گفت | خواهیم گفت | |
دومشخص جمع | خواه + ید + گفت | خواهید گفت | |
سومشخص جمع | خواه + ـَند + گفت | خواهند گفت |
جهت دریافت آخرین اخبار و اطلاعیههای مرتبط با پایه تحصیلیتان شماره تماس خود را وارد نمایید
فعل امری و دعایی
فعلها گاهی صورت امری و دعایی به خود میگیرند که در ادامه نگاهی به آنها میاندازیم.
فعل امری
فعلهای امری فقط به 2 صورت زیر میآیند:
- دومشخص مفرد مانند بمان، برو و بخوان.
- دومشخص جمع مانند بمانید، بروید، بخوانید.
نکته: دومشخص مفرد فعل امری فقط مختص همین نوع فعل است، اما دومشخص جمع فعل امری در مضارع التزامی هم به کار میرود. بهعنوانمثال:
- شما بروید (فعل امر). بهتر است شما بروید (مضارع التزامی)
فعل دعایی
فعلهای دعایی در ادبیات امروزی گاهی با ساخت امری و گاهی مضارع التزامی میآیند، مانند:
- «خداوند شما را سلامت بدارد».
- «سلامت باشید».
در زبان قدیم پارسی، برای ساختن فعل دعایی از ترکیب «ـاد» بهاضافه بن مضارع استفاده میکردند. گاهی از جزء پیشین «بـ» هم به ابتدای فعل دعایی افزوده میشد. برای مثال:
- کن + اد = کناد / خدا رحمت کناد.
- بـ + آمرز + اد = بیامرزاد / خدا بیامرزاد.
باد و مباد نیز از بن مضارع مصدر «بودن» ساخته میشوند و امروزه معمولا برای فعل دعایی استفاده میشوند، مانند «مبارک باد / مبارک بادا».
فعل لازم و متعدی (ناگذر و گذرا)
فعلها را از لحاظ ضرورت نیاز به مفعول، متمم و مسند به فعل لازم و متعدی تقسیم میکنند.
فعل لازم (ناگذر)
این دسته از فعلها بدون نیاز به دیگر اجزای گزاره مانند مفعول، مفهوم خود را منتقل میکنند. برای مثال:
- «او آمد».
- «علی نشست».
- «کودک خوابید».
این فعلها بهتنهایی معنایشان کامل است و به چیز دیگری نیاز ندارند.
فعل متعدی (گذرا)
فعلهای متعدی به مفعول نیاز دارند و بدون آن ناکاملاند.
به مثال روبهرو نگاه کنید: «علی آورد».
فعل «آوردن» معنایش ناقص است و همیشه برای کامل شدن به مفعول نیاز دارد. مثلا در اینجا باید بدانیم که علی چهچیزی را آورد. علاوهبر فعل گذرا به مفعول، فعلها را باتوجه نیازشان به دیگر اجزای جمله هم دستهبندی میکنند:
- فعل گذرا به متمم، مانند ترسیدن: «علی از تاریکی میترسد».
- فعل گذرا به مفعول و متمم مانند نشاندادن: «علی کتابخانه مدرسه را به من نشان داد».
- تمام فعلهای اسنادی، مانند است: «هوا سرد است».
فعل دو وجهی
به فعلهایی که در یک جمله ناگذر و در جملهای دیگر گذرا هستند، فعل دووجهی میگویند. برای مثال:
- «شیشه شکست» / فعل لازم (ناگذر)
- «او شیشه را شکست» / فعل متعدی (گذرا)
فعل معلوم و مجهول
فعلها را از نظر معلوم یا مجهولبودن فاعل به ۲ دسته فعل معلوم و فعل مجهول تقسیم میکنند:
فعل معلوم
فعلیست که فاعل آن مشخص باشد، مانند:
- «رضا و علی مدرک کارشناسی خود را گرفتند».
- «آنها حسین را در خیابان دیدند».
فعل مجهول
وقتی فاعل جمله مشخص نباشد، از فعل مجهول استفاده میکنیم. اگر بخواهیم ۲ مثال بیانشده در قسمت فعل معلوم را بهصورت مجهول بیاوریم، میگوییم:
- «مدرک کارشناسی گرفته شد».
- «علی دیده شد».
همانطور که میبینید، مفعول جای نهاد را در جملههای مجهول گرفته است.
فعل تام و اسنادی
فعلها را از جهت دلالت بر انجام کار یا نسبتدادن چیزی به چیزی دیگر به ۲ دسته فعل تام و فعل اسنادی تقسیم میکنند.
فعل تام (خاص)
اکثر فعلهای فارسی در این طبقه قرار میگیرند. این فعلها بر وقوع کاری یا داشتن حالتی دلالت دارند، مانند رفتن، دویدن، خواندن و پوشیدن.
فعل اسنادی چیست؟
این فعلها بهخودیخود معنایی ندارند و از آنها برای نسبتدادن (ربطدادن) صفت یا حالتی به کسی یا چیزی استفاده میشود. فعلهایی مانند «است، بود، شد، گشت و گردید»، فعل اسنادی هستند.
وجه فعل
فعلها را بهلحاظ نوع جملهای که میسازند به ۳ دسته تقسیم میکنند:
- وجه اِخباری: انتقال یک پیام یا خبر، مانند «حمید آمد».
- وجه التزامی: بیان چیزی با تردید، آرزو یا شرط، مانند «کاش بیاید».
- وجه امری: گفتن دستوری یا دستورالعملوار، مانند «زود به خانه بیا».
سخن پایانی
انواع فعل را از جوانب مختلف بررسی کردیم. مهمترین بعد فعل، زمان آن است و از بین زمانهای گذشته، حال و آینده، حالتهای فعل گذشته بیشتر است. ما در این مقاله انواع دستهبندیهای فعل را بهصورت خلاصه و در حد آشنایی کلی توضیح دادیم، اما هر کدام از این دستهبندیها جزئیات زیادی دارند که از حوصله این مقاله خارج است. برای مطالعه این جزئیات، باید به مقالههای اختصاصی هر کدام از آنها مراجعه کنید. بهعنوانمثال، ما در این مقاله مبحث فعل لازم و متعدی را در حد یکخط تعریف کردیم، اما آنها را در مقاله فعل لازم و فعل متعدی که لینکش در متن مقاله آمده است، مفصل توضیح دادهایم.