فهرست مطالب
Toggleفعل مهم ترین بخش جمله است. انواع فعل از نظر زمان، وجه، گذرا یا لازمبودن، شناسا یا ناشناسبودن، اسنادی یا خاصبودن، امر یا دعاییبودن و منفی یا مثبتبودن قابل بررسیست. در هر کدام از این دستهبندیها انواع فعل وجود دارد که مهمترین و مفصلترین آنها در دستهبندی فعل از نظر زمانی جا میگیرد.
ما در این مقاله ابتدا فعل را از نظر زمان انجام کار بررسی میکنیم و سپس بهسراغ دیگر انواع فعل در فارسی میرویم. اگر میخواهید زیروبم فعل را در بیاورید و با ابعاد مختلف آن آشنا شوید، در این مقاله و مقاله فعل چیست، حتما به پاسخ سوالاتتان میرسید.
انواع فعل
در جدول زیر، انواع فعلهای فارسی را بر اساس زمان، وجه، گذرا بودن، و ساختمان واژه را با مثال برایتان آوردهایم تا با کاربرد فعلها بیشتر آشنا شوید.
| دستهبندی | انواع فعل | مثال | توضیح |
| زمان فعل | ماضی (گذشته) / مضارع (حال) / آینده | رفتم / میروم / خواهم رفت | نشاندهندهٔ زمان انجام کار |
| وجه فعل (امری یا غیرامری) | امری / غیرامری | بیا / آمدی | فعل امری برای دستور یا درخواست بهکار میرود |
| گذرا بودن یا نبودن | گذرا (به مفعول، به متمم، به مفعول و متمم، به مفعول و مسند) / ناگذر / دووجهی | خورد / رفت / شکست | گذرا فعلی است که نیاز به مفعول دارد.فعل ناگذر به مفعول نیاز ندارد و معنای جمله را بهتنهایی کامل میکند. |
| مشخص بودن یا نبودن فاعل | معلوم / مجهول | نوشت / نوشته شد | در فعل معلوم، فاعل مشخص است.در فعل مجهول، انجامدهنده نامعلوم یا حذفشده است |
| داشتن یا نداشتن معنای خاص | تام (خاص) / ربطی (اسنادی) | خورد / بود | فعل ربطی جمله را کامل نمیکند بلکه نهاد را به گزاره پیوند میدهدفعل تام فعلی است که معنای کامل دارد. |
| کامل یا ناقص بودن | کامل / ناقص | برد / میخواهم | فعل ناقص بهتنهایی معنا ندارد و با فعل دیگر میآید (مانند «میخواهم بروم»)اما فعل کامل به تنهایی معنا دارد. |
| ساختمان فعل | ساده / مرکب / پیشوندی / مرکب پیشوندی | خواست / دوست داشت / برخاست / از دست رفت | ساختمان فعل نشاندهندهی تعداد اجزا و نوع ترکیب واژههای سازندهی فعل است. |
اولین نفری باشید که از اخبار و اطلاعیههای مرتبط با پایه تحصیلیتان باخبر میشود!
بن و شناسه فعل چیست؟
پیش از آنکه انواع فعل در زبان فارسی را بررسی کنیم، لازم است دو مفهوم کلیدی را بشناسیم: بن فعل و شناسه فعل.
برای نمونه، فعل «آوردن» را صرف میکنیم:
آوردم، آوردی، آورد، آوردیم، آوردید، آوردند.
در همهی این صیغهها بخش «آورد» بدون تغییر باقی مانده است. این بخش ثابت که معنی اصلی فعل را در خود دارد، بن فعل یا ریشهی فعل نامیده میشود.
اما بخشهای پایانی هر فعل — مانند م، ی، ـ، یم، ید، ند — در هر صیغه فرق میکند و به ما نشان میدهد که فاعل جمله چه کسی است (من، تو، او، ما، شما، یا آنها). این قسمتهای متغیر را شناسه فعل میگویند.
به بیان ساده:
- بن فعل = بخش معنایی و ثابت فعل
- شناسه فعل = بخش متغیری که شخص و شمار را نشان میدهد.
بن ماضی و بن مضارع چیست؟
انواع فعل در زبان فارسی از دو بخش اصلی ساخته میشود که به آنها بن ماضی و بن مضارع میگویند. این دو بن پایههایی هستند که تمام صیغههای مختلف فعل از آنها ساخته میشوند.
برای نمونه، فعل «آوردن» را در نظر بگیرید:
اگر به صیغههای مختلف این فعل نگاه کنیم، میبینیم:
- دسته اول: آوردم، میآوردم، آورده بودم، آورده باشم
- دسته دوم: میآورم، بیاور، بیاورم
در گروه نخست، بخش «آورد» در همهجا ثابت است و پایهی فعلهای گذشته را تشکیل میدهد. به همین دلیل، آن را بن ماضی مینامیم.
در گروه دوم، بخش «آور» مشترک است و زمانهای حال و آینده را میسازد؛ پس آن را بن مضارع میگویند.
بن ماضی معمولاً همان صورت سومشخص مفرد گذشته است؛ یعنی اگر بگوییم «او آورد»، بخش «آورد» همان بن ماضی است.
بن مضارع را هم میتوان با ساختن صیغهی امر و حذف «بـ» از ابتدای آن به دست آورد. برای مثال، امرِ «آوردن» میشود «بیاور»؛ حالا اگر «بـ» را حذف کنیم، بن مضارع «آور» به دست میآید.
در برخی صیغهها، پیش از بن، بخشی به نام جزء پیشین میآید؛ مانند «می» یا «بـ».
بهعنوان نمونه:
- میگفتم: (می = جزء پیشین) + (گفت = بن ماضی) + (ـم = شناسه)
- ببرم: (بـ = جزء پیشین) + (بر = بن مضارع) + (ـم = شناسه)
انواع فعل های زبان فارسی | از نظر زمان
یکی از مهمترین و پردامنهترین تقسیمبندیهای انواع فعل، دستهبندیها زمانی فعل است. بهصورت کلی، زمان فعل در یکی از ۳ دسته زیر قرار میگیرد:
- ماضی (گذشته)
- مضارع (حال و آینده)
- مستقبل (آینده)
هر کدام از این زیردستهها نیز به انواع مختلفی تقسیم میشوند که در جدول زیر آنها را بررسی خواهیم کرد.
| نوع فعل | مثال | توضیح کوتاه |
| ماضی ساده | گفتم / شنیدم | این فعل از ترکیب بنماضی بهاضافه شناسهها ساخته میشود و معمولا برای بیان وقوع فعل در زمان گذشته بهصورت مطلق و بدون استمرار استفاده میشود. |
| ماضی استمراری | میگفتم / میشنیدم | این فعل از اضافه کردن جزء پیشین «می» به اول فعل ماضی ساده ساخته میشود و برای بیان وقوع عملی پرتکرار در گذشته به کار میرود. |
| ماضی بعید (دور) | گفته بودم / شنیده بودم | این فعل از ترکیب صفت مفعولی فعل اصلی (بن ماضی + ه) و صرف ماضی ساده فعل کمکی «بودن» ساخته میشود و معمولا برای اشاره به عملی که قبلتر از عملی دیگر روی داده است، به کار میرود. |
| ماضی نقلی | گفتهام / شنیدهام | این فعل از ترکیب صفت مفعولی فعل اصلی (بن ماضی + ه) و فعل کمکی «است» ساخته میشود و برای بیان عملی در گذشته که هنوز خودش یا نتایجش پابرجاست، کاربرد دارد |
| ماضی التزامی | گفته باشم / شنیده باشم | این فعل از ترکیب صفت مفعولی فعل اصلی (بن ماضی + ه) و مضارع ساده فعل کمکی «باشیدن» ساخته میشود و بیان حالتی از شک، آرزو و ضرورت (التزام) استفاده میشود. |
| ماضی مستمر (ملموس) | داشتم میگفتم / داشتم میشنیدم | این فعل از ترکیب ماضی استمراری فعل اصلی بهاضافه ماضی ساده فعل کمکی «داشتن» ساخته میشود. به این فعل، ماضی ناتمام هم میگویند، زیرا بر کار نیمهتمام دلالت دارد. |
| ماضی نقلی مستمر | میگفتهام / میشنیدهام | این فعل از ترکیب می بهاضافه ماضی نقلی،ساخته میشود و به عملی اشاره دارد که در گذشته چندینوچندبار اتفاق افتاده، اما اثرات آن تا زمان حال تدوام نداشته است. |
| ماضی ملموس نقلی | «داشته میرفته که دوستش میرسد.» | این فعل از ترکیب ماضی نقلی فعل داشتن با ماضی نقلی مستمر فعل اصلی ساخته میشود و برای بیان فعلی در حال انجام که به شکل ماضی نقلی مستمر بیان میشود، کاربرد دارد. |
| ماضی ابعد (دورتر) | گفته بودهام / شنیده بودهام | از ترکیب صفت مفعولی فعل اصلی (بن ماضی + ه) با ماضی نقلی فعل کمکی «بودن» به وجود میآید و برای بیان وقوع فعلی که در گذشتهای دورتر از ماضی بعید روی داده است، استفاده میشود. |
| فعل مضارع ساده | «باید درسهایت را مطالعه کنی» / کن + شناسه «ی» = کنی «او مادرش را خیلی دوست دارد» / دار + شناسه «-َد» = دارد | این فعل از ترکیب بن مضارع با شناسه ساخته میشود و معمولا در فعلهای مرکب و پیشوندی به کار میرود. |
| فعل مضارع اخباری | «من میروم تا شما بیایید.» / اشاره به زمان حال «فردا صبح به کتابخانه میروم.» / اشاره به زمان آینده | از ترکیب جزء پیشین «می» با بن مضارع بهاضافه شناسه ساخته میشود و معمولا به انجام کاری در زمان حال یا آینده اشاره دارد. |
| فعل مضارع التزامی | این فعل از اضافه کردن جزء پیشین «می» به اول فعل ماضی ساده ساخته میشود و برای بیان وقوع عملی پرتکرار در گذشته به کار میرود. | این فعل از ترکیب جزء پیشین «بـ» با بن مضارع بهاضافه شناسه ساخته میشود و برای بیان تردید، آرزو و شرط در حال و آینده به کار میرود. |
| فعل مضارع مستمر (ملموس) | «من دارم میرسم»؛ اما هنوز نرسیده است. «دارم میخورم»؛ یعنی در حال خوردن غذاست. | از ترکیب بن مضارع فعل «داشتن» بهاضافه شناسه با مضارع اخباری فعل اصلی ساخته میشود و برای بیان آغاز یا ادامه یک فعل کاربرد دارد. |
| فعل مستقبل (آینده) | «حتما مسابقه فردا را خواهیم برد». «اگر خوب بازی کنیم، مسابقه فردا را خواهیم برد». | این فعل تنها یک حالت دارد و از ترکیب بن مضارع «خواستن» بهاضافه شناسه با بن ماضی فعل اصلی برای بیان وقوع حتمی یا شرطی فعلی ساخته میشود. |
| فعل امری | دومشخص مفرد مانند «بمان، برو و بخوان». دومشخص جمع مانند «بمانید، بروید، بخوانید». | این فعلها فقط به 2 صورت ذکر شده در مثال میآیند. |
| فعل دعایی | «خداوند شما را سلامت بدارد». «سلامت باشید». | این فعلها در ادبیات امروزی گاهی با ساخت امری و گاهی مضارع التزامی میآیند. |
| فعل لازم (ناگذر) | «او آمد». «کودک خوابید». | این دسته از فعلها بدون نیاز به دیگر اجزای گزاره مانند مفعول، مفهوم خود را منتقل میکنند. |
| فعل متعدی (گذرا) | فعل گذرا به متمم، مانند ترسیدن: «علی از تاریکی میترسد». فعل گذرا به مفعول و متمم مانند نشاندادن: «علی کتابخانه مدرسه را به من نشان داد». تمام فعلهای اسنادی، مانند است: «هوا سرد است». | فعلهایی که به مفعول نیاز دارند و بدون آن ناکاملاند. |
| فعل دو وجهی | «شیشه شکست» / فعل لازم (ناگذر) «او شیشه را شکست» / فعل متعدی (گذرا) | فعلهایی که در یک جمله ناگذر و در جملهای دیگر گذرا هستند. |
| فعل معلوم | رضا و علی مدرک کارشناسی خود را گرفتند. | فعلیست که فاعل آن مشخص باشد. |
| فعل مجهول | مدرک کارشناسی گرفته شد. | وقتی فاعل جمله مشخص نباشد، از فعل مجهول استفاده میکنیم و مفعول جای نهاد را در جملههای مجهول میگیرد. |
| فعل تام (خاص) | رفتن، دویدن، خواندن و پوشیدن | این فعلها بر وقوع کاری یا داشتن حالتی دلالت دارند |
| فعل اسنادی | است، بود، شد، گشت و گردید | از این افعال برای نسبتدادن (ربط دادن) صفت یا حالتی به کسی یا چیزی استفاده میشود. |
پیشنهاد مطالعه: نهاد و گزاره چیست؟
انواع فعل ماضی فارسی
فعل ماضی فارسی حالتهای مختلفی به خود میگیرد:
- ماضی ساده
- ماضی استمراری
- ماضی بعید
- ماضی نقلی
- ماضی التزامی
- ماضی مستمر (ملموس)
- ماضی نقلی مستمر
- ماضی ملموس نقلی
- ماضی ابعد
از ۳ نوع انتهایی، یعنی ماضی نقلی مستمر، ماضی ملموس نقلی و ماضی ابعد (دورتر)، بهندرت در زبان فارسی استفاده میشود. اما بیایید به تعریف و کاربرد همه آنها نگاهی بیندازیم. در مقاله انواع فعل ماضی با جزییات بیشتری درباره این موضوع صحبت کردهایم.
فعل ماضی ساده
این فعل را بهدلیل ساختمان فعلی سادهاش، ماضی ساده مینامند. این فعل از ترکیب بنماضی بهاضافه شناسهها ساخته میشود. از فعل ماضی ساده معمولا برای بیان وقوع فعل در زمان گذشته بهصورت مطلق، یعنی بدون استمرار و فارغ از نزدیکی و دوری آن استفاده میشود. در جدول زیر، نحوه ساخت و صرف فعل ماضی ساده را برایتان آوردهایم:
| شخص | ساخت فعل ماضی ساده | صرف فعل ماضی ساده |
| بن ماضی + شناسه | ||
| اولشخص مفرد | گفت-شنید + ـَم | گفتم / شنیدم |
| دومشخص مفرد | گفت-شنید + -ی | گفتی / شنیدی |
| سومشخص مفرد | گفت-شنید + Ø | گفت / شنید |
| اولشخص جمع | گفت-شنید + -یم | گفتیم / شنیدیم |
| دومشخص جمع | گفت-شنید + -ید | گفتید / شنیدید |
| سومشخص جمع | گفت-شنید + ـَند | گفتند / شنیدند |

فعل ماضی استمراری
اگر به اول فعل ماضی ساده، جزء پیشین «می» را بیفزاییم، به ماضی استمراری تبدیل میشود. فعل ماضی استمراری برای بیان وقوع عملی پرتکرار در گذشته به کار میرود.
بهعنوانمثال:
- «یاد آن روزها بهخیر. پدر بعد از ظهرها که از سر کار میآمد، با خودش خوردنی میآورد».
ساخت و صرف فعل ماضی استمراری را در جدول زیر میبینید:
| شخص | ساخت فعل ماضی استمراری | صرف فعل ماضی استمراری |
| می + ماضی ساده | ||
| اولشخص مفرد | می + گفتم / شنیدم | میگفتم / میشنیدم |
| دومشخص مفرد | می + گفتی / شنیدی | میگفتی / میشنیدی |
| سومشخص مفرد | می + گفت / شنید | میگفت / میشنید |
| اولشخص جمع | می + گفتیم / شنیدیم | میگفتیم / میشنیدیم |
| دومشخص جمع | می + گفتید / شنیدید | میگفتید / میشنیدید |
| سومشخص جمع | می + گفتند / شنیدند | میگفتند / میشنیدند |
فعل ماضی بعید ( دور)
این فعل از ترکیب صفت مفعولی فعل اصلی (بن ماضی + ه) و صرف ماضی ساده فعل کمکی «بودن» ساخته میشود. فعل ماضی بعید را معمولا برای اشاره به عملی که قبلتر از عملی دیگر روی داده است، به کار میبرند.
برای مثال:
- «او پیش از ما به مهمانی رسیده بود».
ساخت و صرف فعل ماضی بعید بهاینصورت است:
| شخص | ساخت فعل ماضی بعید | صرف فعل ماضی بعید | |
| صفت مفعولی (بن ماضی + ه) | صرف ماضی ساده فعل کمکی بودن | ||
| اولشخص مفرد | گفت + ه (گفته) | بودم | گفته بودم |
| دومشخص مفرد | گفت + ه (گفته) | بودی | گفته بودی |
| سومشخص مفرد | گفت + ه (گفته) | بود | گفته بود |
| اولشخص جمع | گفت + ه (گفته) | بودیم | گفته بودیم |
| دومشخص جمع | گفت + ه (گفته) | بودید | گفته بودید |
| سومشخص جمع | گفت + ه (گفته) | بودند | گفته بودند |
فعل ماضی ابعد ( دورتر)
از ترکیب صفت مفعولی فعل اصلی (بن ماضی + ه) با ماضی نقلی فعل کمکی «بودن» به وجود میآید. از فعل ماضی ابعد برای بیان وقوع فعلی که در گذشتهای دورتر از ماضی بعید روی داده است، استفاده میشود.
برای مثال:
- «سالها پیش آن وسیله را خریده بودهام و بعد از چندین سال استفاده، پارسال آن را به برادرم داده بودم.»
ساخت و صرف فعل ماضی ابعد را در جدول زیر مرور میکنیم:
| شخص | ساخت فعل ماضی ابعد | صرف فعل ماضی ابعد | |
| صفت مفعولی (بن ماضی + ه) | صرف ماضی نقلی فعل کمکی «بودن» | ||
| اولشخص مفرد | گفت + ه (گفته) | بودهام | گفته بودهام |
| دومشخص مفرد | گفت + ه (گفته) | بودهای | گفته بودهای |
| سومشخص مفرد | گفت + ه (گفته) | بوده است | گفته بوده است |
| اولشخص جمع | گفت + ه (گفته) | بودهایم | گفته بودهایم |
| دومشخص جمع | گفت + ه (گفته) | بودهایم | گفته بودهاید |
| سومشخص جمع | گفت + ه (گفته) | بودهاند | گفته بودهاند |

فعل ماضی التزامی
ماضی التزامی از ترکیب صفت مفعولی فعل اصلی (بن ماضی + ه) و مضارع ساده فعل کمکی «باشیدن» ساخته میشود. از این فعل برای بیان حالتی از شک، آرزو و ضرورت (التزام) استفاده میشود.
برای مثال:
- «شاید وامش را گرفته باشد» / شک و تردید
- «امیدوارم وامش را گرفته باشد» / آرزو
- « باید وامش را گرفته باشد» / ضرورت
ساخت و صرف فعل ماضی التزامی در زبان فارسی بهاینشکل است:
| شخص | ساخت فعل ماضی التزامی | صرف فعل ماضی التزامی | |
| صفت مفعولی (بن ماضی + ه) | صرف مضارع ساده فعل کمکی «باشیدن» | ||
| اولشخص مفرد | گفت + ه (گفته) | باشم | گفته باشم |
| دومشخص مفرد | گفت + ه (گفته) | باشی | گفته باشی |
| سومشخص مفرد | گفت + ه (گفته) | باشد | گفته باشد |
| اولشخص جمع | گفت + ه (گفته) | باشیم | گفته باشیم |
| دومشخص جمع | گفت + ه (گفته) | باشید | گفته باشید |
| سومشخص جمع | گفت + ه (گفته) | باشند | گفته باشند |
فعل ماضی نقلی
از ترکیب صفت مفعولی فعل اصلی (بن ماضی + ه) و فعل کمکی «است» ساخته میشود. فعل ماضی نقلی معمولا برای بیان عملی در گذشته که هنوز خودش یا نتایجش پابرجاست، کاربرد دارد.
مثلا:
- «رضا از این شهر رفته است».
نحوه ساخت و صرف فعل ماضی نقلی را در جدول زیر برایتان آوردهایم:
| شخص | ساخت فعل ماضی نقلی | صرف فعل ماضی نقلی | |
| صفت مفعولی (بن ماضی + ه) | صرف ماضی ساده فعل کمکی است | ||
| اولشخص مفرد | گفت + ه (گفته) | ام | گفتهام |
| دومشخص مفرد | گفت + ه (گفته) | ای | گفتهای |
| سومشخص مفرد | گفت + ه (گفته) | است | گفته است |
| اولشخص جمع | گفت + ه (گفته) | ایم | گفتهایم |
| دومشخص جمع | گفت + ه (گفته) | اید | گفتهاید |
| سومشخص جمع | گفت + ه (گفته) | اند | گفتهاند |
فعل ماضی نقلی مستمر
از ترکیب می بهاضافه ماضی نقلی، فعل ماضی نقلی مستمر ساخته میشود. ماضی نقلی مستمر به عملی اشاره دارد که در گذشته چندینوچندبار اتفاق افتاده، اما اثرات آن تا زمان حال تدوام نداشته است.
برای مثال:
«قدیمیها این ضربالمثل را زیاد به کار میبردهاند».
نحوه ساخت و صرف فعل ماضی نقلی بهاینصورت است
| شخص | ساخت فعل ماضی نقلی مستمر | صرف فعل ماضی نقلی مستمر | |
| می | صرف فعل ماضی نقلی | ||
| اولشخص مفرد | می + گفتهام | میگفتهام | |
| دومشخص مفرد | می + گفتهای | میگفتهای | |
| سومشخص مفرد | می + گفته است | میگفته است | |
| اولشخص جمع | می + گفتهایم | میگفتهایم | |
| دومشخص جمع | می + گفتهاید | میگفتهاید | |
| سومشخص جمع | می + گفتهاند | میگفتهاند | |
فعل ماضی مستمر (ملموس)
ماضی مستمر از ترکیب ماضی استمراری فعل اصلی بهاضافه ماضی ساده فعل کمکی «داشتن» ساخته میشود. به فعل ماضی مستمر، ماضی ناتمام هم میگویند، زیرا بر کار نیمهتمام دلالت دارد.
برای مثال:
- «داشتم میخوابیدم که علی آمد».
ساخت و صرف فعل ماضی مستمر در زبان فارسی بهاینشکل است:
| شخص | ساخت فعل ماضی مستمر | صرف فعل ماضی مستمر | |
| صرف ماضی ساده فعل کمکی «داشتن» | ماضی استمراری فعل اصلی | ||
| اولشخص مفرد | داشتم + میگفتم | داشتم میگفتم | |
| دومشخص مفرد | داشتی + میگفتی | داشتی میگفتی | |
| سومشخص مفرد | داشت + میگفت | داشت میگفت | |
| اولشخص جمع | داشتیم + میگفتیم | داشتیم میگفتیم | |
| دومشخص جمع | داشتید + میگفتید | داشتید میگفتید | |
| سومشخص جمع | داشتند + میگفتند | داشتند میگفتند | |

فعل ماضی ملموس نقلی
ماضی ملموس از ترکیب ماضی نقلی فعل داشتن با ماضی نقلی مستمر فعل اصلی ساخته میشود. ماضی ملموس نقلی برای بیان فعلی در حال انجام که به شکل ماضی نقلی مستمر بیان میشود، کاربرد دارد. برای مثال:
- «داشته میرفته که دوستش میرسد.»
انواع فعل مضارع فارسی
فعلهای مضارع یکی از انواع فعل در فارسی است که برای اشاره به زمان حال یا آینده استفاده میشوند و ۳ نوع دارند:
- فعل مضارع اخباری
- فعل مضارع التزامی
- فعل مضارع مستمر (ملموس)
همانطور که میبینید، تعداد حالتهای فعل مضارع از ماضی خیلیکمتر است. بیایید به آنها هم نگاهی اجمالی بیندازیم.
فعل مضارع ساده
مضارع ساده را بهدلیل سادهبودن ساختمانش به این نام میخوانند. این فعل از ترکیب بن مضارع با شناسه ساخته میشود و معمولا در فعلهای مرکب و پیشوندی به کار میرود.
برای مثال:
- «باید درسهایت را مطالعه کنی» / کن + شناسه «ی» = کنی
- «او مادرش را خیلی دوست دارد» / دار + شناسه «-َد» = دارد
ساخت و صرف فعل مضارع ساده به همین سادگیست:
| شخص | ساخت فعل مضارع ساده | صرف فعل مضارع ساده | |
| بن مضارع | شناسه | ||
| اولشخص مفرد | دار + ـَم | دارم | |
| دومشخص مفرد | دار + ی | داری | |
| سومشخص مفرد | دارد + ـَد | دارد | |
| اولشخص جمع | دار + یم | داریم | |
| دومشخص جمع | دار + ید | دارید | |
| سومشخص جمع | دار + ـَند | دارند | |
فعل مضارع اخباری
از ترکیب جزء پیشین «می» با بن مضارع بهاضافه شناسه ساخته میشود. مضارع اخباری معمولا به انجام کاری در زمان حال یا آینده اشاره دارد.
برای مثال:
- «من میروم تا شما بیایید.» / اشاره به زمان حال
- «فردا صبح به کتابخانه میروم.» / اشاره به زمان آینده
ساخت و صرف فعل مضارع اخباری بهاینصورت است:
| شخص | ساخت فعل مضارع اخباری | صرف فعل مضارع اخباری | |
| می | بن مضارع + شناسه | ||
| اولشخص مفرد | می + گوی + ـَم | میگویم | |
| دومشخص مفرد | می + گوی + ی | میگویی | |
| سومشخص مفرد | می + گوی + ـَد | میگوید | |
| اولشخص جمع | می + گوی + یم | میگوییم | |
| دومشخص جمع | می + گوی + ید | میگویید | |
| سومشخص جمع | می + گوی + ـَند | میگویند | |
فعل مضارع التزامی
مضارع التزامی از ترکیب جزء پیشین «بـ» با بن مضارع بهاضافه شناسه ساخته میشود. این فعل هنگام بیان تردید، آرزو و شرط در حال و آینده به کار میرود.
برای مثال:
- «شاید امشب به مهمانی بروم» / بیان تردید
- «کاش امشب به مهمانی بروم» / بیان آرزو
- «اگر دیر بروم، به مهمانی نمیرسم» / بیان شرط
ساخت و صرف فعل مضارع التزامی را در جدول زیر میبینیم:
| شخص | ساخت فعل مضارع التزامی | صرف فعل مضارع التزامی | |
| بـ | بن مضارع + شناسه | ||
| اولشخص مفرد | بـ + گوی + ـَم | بگویم | |
| دومشخص مفرد | بـ + گوی + ی | بگویی | |
| سومشخص مفرد | بـ + گوی + ـَد | بگوید | |
| اولشخص جمع | بـ + گوی + یم | بگوییم | |
| دومشخص جمع | بـ + گوی + ید | بگویید | |
| سومشخص جمع | بـ + گوی + ـَند | بگویند | |

فعل مضارع مستمر
از ترکیب بن مضارع فعل «داشتن» بهاضافه شناسه با مضارع اخباری فعل اصلی ساخته میشود. فعل مضارع مستمر برای بیان آغاز یا ادامه یک فعل کاربرد دارد.
برای مثال:
- «من دارم میرسم»؛ اما هنوز نرسیده است.
- «دارم میخورم»؛ یعنی در حال خوردن غذاست.
بیایید نگاهی هم به ساخت و صرف فعل مضارع مستمر بیندازیم:
| شخص | ساخت فعل مضارع مستمر | صرف فعل مضارع مستمر | |
| بن مضارع داشتن (دار) + شناسه | صرف فعل مضارع اخباری | ||
| اولشخص مفرد | دار + ـَم + میگویم | بگویم | |
| دومشخص مفرد | دار + ی + میگویی | داری میگویی | |
| سومشخص مفرد | دار + ـَد + میگوید | دارد میگوید | |
| اولشخص جمع | دار + یم + میگوییم | داریم میگوییم | |
| دومشخص جمع | دار + ید + میگویید | دارید میگویید | |
| سومشخص جمع | دار + ـَند + میگویند | دارند میگویند | |
انواع فعل آینده
فعل آینده تنها یک حالت دارد و از ترکیب بن مضارع «خواستن» بهاضافه شناسه با بن ماضی فعل اصلی ساخته میشود. از این فعل برای بیان وقوع حتمی یا شرطی فعلی در آینده استفاده میشود. برای مثال:
- «حتما مسابقه فردا را خواهیم برد».
- «اگر خوب بازی کنیم، مسابقه فردا را خواهیم برد».
ساخت و صرف فعل آینده بهاینصورت است:
| شخص | ساخت فعل آینده | صرف فعل آینده | |
| بن مضارع خواستن + شناسه | بن ماضی فعل اصلی | ||
| اولشخص مفرد | خواه + ـَم + گفت | خواهم گفت | |
| دومشخص مفرد | خواه + -ی + گفت | خواهی گفت | |
| سومشخص مفرد | خواه + ـَد + گفت | خواهد گفت | |
| اولشخص جمع | خواه + یم + گفت | خواهیم گفت | |
| دومشخص جمع | خواه + ید + گفت | خواهید گفت | |
| سومشخص جمع | خواه + ـَند + گفت | خواهند گفت | |
انواع فعل در فارسی دسته بندی های دیگری هم دارد که در ادامه به بررسی کامل آن ها می پردازیم.
فعل امری و دعایی
فعلهای امری فقط به 2 صورت زیر میآیند:
- دومشخص مفرد مانند بمان، برو و بخوان.
- دومشخص جمع مانند بمانید، بروید، بخوانید.
نکته: دومشخص مفرد فعل امری فقط مختص همین نوع فعل است، اما دومشخص جمع فعل امری در مضارع التزامی هم به کار میرود.
بهعنوانمثال:
- شما بروید (فعل امر).
- بهتر است شما بروید (مضارع التزامی)
فعل دعایی
فعلهای دعایی در ادبیات امروزی گاهی با ساخت امری و گاهی مضارع التزامی میآیند، مانند:
- «خداوند شما را سلامت بدارد».
- «سلامت باشید».
در زبان قدیم پارسی، برای ساختن فعل دعایی از ترکیب «ـاد» بهاضافه بن مضارع استفاده میکردند. گاهی از جزء پیشین «بـ» هم به ابتدای فعل دعایی افزوده میشد. برای مثال:
- کن + اد = کناد / خدا رحمت کناد.
- بـ + آمرز + اد = بیامرزاد / خدا بیامرزاد.
باد و مباد نیز از بن مضارع مصدر «بودن» ساخته میشوند و امروزه معمولا برای فعل دعایی استفاده میشوند، مانند «مبارک باد / مبارک بادا».
پیشنهاد مطالعه: مصدر چیست؟

فعل لازم و متعدی (ناگذر و گذرا)
فعلها را از لحاظ ضرورت نیاز به مفعول، متمم و مسند به فعل لازم و متعدی تقسیم میکنند.
فعل لازم (ناگذر)
این دسته از فعلها بدون نیاز به دیگر اجزای گزاره مانند مفعول، مفهوم خود را منتقل میکنند. برای مثال:
- «او آمد».
- «علی نشست».
- «کودک خوابید».
این فعلها بهتنهایی معنایشان کامل است و به چیز دیگری نیاز ندارند.
فعل متعدی (گذرا)
فعلهای متعدی به مفعول نیاز دارند و بدون آن ناکاملاند.
به مثال روبهرو نگاه کنید: «علی آورد».
فعل «آوردن» معنایش ناقص است و همیشه برای کامل شدن به مفعول نیاز دارد. مثلا در اینجا باید بدانیم که علی چهچیزی را آورد. علاوهبر فعل گذرا به مفعول، فعلها را باتوجه نیازشان به دیگر اجزای جمله هم دستهبندی میکنند:
- فعل گذرا به متمم، مانند ترسیدن: «علی از تاریکی میترسد».
- فعل گذرا به مفعول و متمم مانند نشاندادن: «علی کتابخانه مدرسه را به من نشان داد».
- تمام فعلهای اسنادی، مانند است: «هوا سرد است».
فعل دو وجهی
به فعلهایی که در یک جمله ناگذر و در جملهای دیگر گذرا هستند، فعل دووجهی میگویند. برای مثال:
- «شیشه شکست» / فعل لازم (ناگذر)
- «او شیشه را شکست» / فعل متعدی (گذرا)
فعل معلوم و مجهول
فعلها را از نظر معلوم یا مجهولبودن فاعل به ۲ دسته فعل معلوم و فعل مجهول تقسیم میکنند:
فعل معلوم
فعلیست که فاعل آن مشخص باشد، مانند:
- «رضا و علی مدرک کارشناسی خود را گرفتند».
- «آنها حسین را در خیابان دیدند».
فعل مجهول
وقتی فاعل جمله مشخص نباشد، از فعل مجهول استفاده میکنیم. اگر بخواهیم ۲ مثال بیانشده در قسمت فعل معلوم را بهصورت مجهول بیاوریم، میگوییم:
- «مدرک کارشناسی گرفته شد».
- «علی دیده شد».
همانطور که میبینید، مفعول جای نهاد را در جملههای مجهول گرفته است.

فعل تام و اسنادی
فعلها را از جهت دلالت بر انجام کار یا نسبتدادن چیزی به چیزی دیگر به ۲ دسته فعل تام و فعل اسنادی تقسیم میکنند.
فعل تام (خاص)
اکثر فعلهای فارسی در این طبقه قرار میگیرند. این فعلها بر وقوع کاری یا داشتن حالتی دلالت دارند، مانند رفتن، دویدن، خواندن و پوشیدن.
فعل اسنادی
این فعلها بهخودیخود معنایی ندارند و از آنها برای نسبتدادن (ربطدادن) صفت یا حالتی به کسی یا چیزی استفاده میشود. فعلهایی مانند «است، بود، شد، گشت و گردید»، فعل اسنادی هستند.
وجه فعل
فعلها را بهلحاظ نوع جملهای که میسازند به ۳ دسته تقسیم میکنند:
- وجه اِخباری: انتقال یک پیام یا خبر، مانند «حمید آمد».
- وجه التزامی: بیان چیزی با تردید، آرزو یا شرط، مانند «کاش بیاید».
- وجه امری: گفتن دستوری یا دستورالعملوار، مانند «زود به خانه بیا».
انواع فعل از نظر ساخت
انواع فعل در فارسی از نظر ساختمان به سه دسته فعل ساده، پیشوندی و مرکب تقسیم میشوند.
فعل ساده
فعل ساده فعلی است که از یک بن مشخص ساخته میشود و قابل تجزیه نیست. مثلا: بردن، رفتن، آمدن، خوردن.
فعل پیشوندی
برخی فعلها از یک پیشوند به اضافه یک فعل که از یک بن اصلی تشکیل شده ساخته میشوند؛ بهصورتی که افزودن پیشوند معنی فعل اصلی را تغییر میدهد.
مثلا: باز آمدن که فعل پیشوندی آمدن است و به معنای بازگشتن است.
فعل مرکب
فعل مرکب از ترکیب یک اسم یا صفت با یک فعل ساخته میشود. مثلا: آسوده + شدن: آسودن
سخن پایانی
انواع فعل در فارسی را از جوانب مختلف بررسی کردیم. مهمترین بعد فعل، زمان آن است و از بین زمانهای گذشته، حال و آینده، حالتهای فعل گذشته بیشتر است. ما در این مقاله دستهبندیهای انواع فعل در فارسی را بهصورت خلاصه و در حد آشنایی کلی توضیح دادیم، اما هر کدام از این دستهبندیها جزئیات زیادی دارند که از حوصله این مقاله خارج است. برای مطالعه این جزئیات، باید به مقالههای اختصاصی هر کدام از آنها مراجعه کنید. بهعنوانمثال، ما در این مقاله مبحث فعل لازم و متعدی را در حد یکخط تعریف کردیم، اما آنها را در مقاله فعل لازم و فعل متعدی که لینکش در متن مقاله آمده است، مفصل توضیح دادهایم.
سوالات متداول
- انواع فعل از نظر انجام زمان کار را نام ببرید.
ماضی (گذشته)، مضارع (حال و آینده)، مستقبل (آینده) - انواع فعل ماضی فارسی را نام ببرید.
فعل ماضی فارسی انواع مختلفی دارد که عبارتاند از: ماضی ساده، ماضی استمراری، ماضی بعید، ماضی نقلی، ماضی التزامی، ماضی مستمر (ملموس)، ماضی نقلی مستمر،ماضی ملموس نقلی، ماضی ابعد - انواع فعل مضارع فارسی را نام ببرید.
فعلهای مضارع برای اشاره به زمان حال یا آینده استفاده میشوند و ۳ نوع دارند: فعل مضارع اخباری، فعل مضارع التزامي، فعل مضارع مستمر (ملموس) - انواع فعل مستقبل (آینده) را نام ببرید.
فعل آینده تنها یک حالت دارد و از ترکیب بن مضارع «خواستن» بهاضافه شناسه با بن ماضی فعل اصلی ساخته میشود.
41 پاسخ
ممنون عالی بود
سلام وقت بخیر یه سوال داشتم بروید جزء فعلهای امری حساب میشه؟
بله، «بروید» صورت امری فعل «رفتن» است و برای دستور دادن یا خواهش کردن به کار میرود.
فرق فعل معلوم و مجهول چیه؟
در فعل معلوم، فاعل مشخص است مثل «معلم درس داد». در فعل مجهول، فاعل مشخص نیست یا حذف شده است، مثل «درس داده شد».
جدول انواع فعلهای فارسی رو از کجا باید پیدا کنم؟
جدول انواع فعل در فارسی معمولاً شامل تقسیمبندی بر اساس زمان (ماضی، مضارع، آینده) و نوع ساخت (ساده، پیشوندی، مرکب) است. در مقاله بهصورت خلاصه آورده شده تا یادگیری راحتتر شود.
ماضی ابعد یعنی چی؟ این یکی رو تا حالا نشنیده بودم!
ماضی ابعد یکی از زمانهای نادر در فارسی است که برای اشاره به گذشتهای دورتر از ماضی بعید استفاده میشود، مثل «گفته بودهام».
برای یادگیری انواع فعل فارسی، از کجا شروع کنم؟
بهتر است ابتدا زمانهای فعل (ماضی، مضارع، آینده) را یاد بگیرید، سپس سراغ ساختارهای ساده، مرکب و پیشوندی بروید. تمرین با جدول انواع فعلهای فارسی بسیار مؤثر است.
وجه فعل یعنی چی؟
وجه فعل نشاندهنده حالت فعل از نظر بیان است. سه وجه اصلی داریم: اخباری (بیان خبر)، التزامی (آرزو، شرط، شک) و امری (دستور).
فعل آینده چطور ساخته میشه؟
فعل آینده از ترکیب بن مضارع «خواستن» با بن ماضی فعل اصلی ساخته میشود، مثل «خواهم رفت»، «خواهی گفت».
چرا زمان ماضی اینقدر نوع داره؟
با سلام
چون هر نوع از ماضی برای زمان و حالت متفاوتی در گذشته بهکار میرود، مثلاً کاری که ادامهدار بوده، نتیجهدار بوده یا قبل از کار دیگری انجام شده است.
فرق فعل پیشوندی با مرکب چیه؟
در فعل پیشوندی، پیشوندی به بن فعل اضافه میشود، مثل «بازگشتن». ولی در فعل مرکب، اسم یا صفت با فعل ترکیب میشود، مثل «ناراحت شدن».
داشت میگفت» چه نوع فعلیه؟
وقت بخیر
«داشت میگفت» ماضی استمراری همراه با فعل کمکی است و عملی را نشان میدهد که در گذشته در حال انجام بوده است.
فعل «رفته بودم» از چه نوعیه؟
«رفته بودم» از نوع ماضی بعید است. این نوع برای بیان عملی استفاده میشود که قبل از گذشتهای دیگر انجام شده است.
فرق «ماضی استمراری» با «ماضی نقلی» چیه؟
ماضی استمراری برای کارهایی است که در گذشته مدتی ادامه داشتهاند، مثل «مینوشتم». ماضی نقلی برای کارهایی است که در گذشته انجام شده ولی اثرش هنوز باقی است، مثل «نوشتهام».
فعل لازم یعنی چی؟
با سلام ممنون از سوال خوبتون
فعل لازم فعلی است که بدون مفعول هم معنای کاملی دارد، مثل «او خوابید» یا «او آمد».
فعل متعدی چی هست و چطور تشخیص بدیم؟
وقت بخیر فعل متعدی به مفعول نیاز دارد تا معنا کامل شود؛ مثلاً «علی کتاب را خواند». اگر مفعول را حذف کنید، جمله ناقص میشود.
بن ماضی و بن مضارع دقیقاً یعنی چی؟
بن ماضی بخشی از فعل است که در زمان گذشته ثابت میماند، مثل «نوشت» در «نوشتن». بن مضارع هم بخشی است که در زمان حال یا آینده ثابت است، مثل «نویس» در «مینویسم».
دقیقاً منظور از «انواع فعل» چیه؟ مثلاً «انواع فعل ماضی» یعنی چی؟
با سلا وقت بخیر
منظور از انواع فعل، دستهبندی فعلها از نظر زمان، ساخت، وجه و کاربرد است. برای مثال، انواع فعل ماضی شامل ماضی ساده، ماضی استمراری، ماضی نقلی، ماضی بعید و ماضی التزامی میشود.
فعل اسنادی هم نوعی از فعل حساب میشه؟
با سلام !
بله، فعل اسنادی برای نسبت دادن حالت یا ویژگی به فاعل بهکار میرود، مثل «است»، «بود»، «شد».
مضارع التزامی یعنی چی و کی استفاده میشه؟
مضارع التزامی برای بیان آرزو، شک یا شرط استفاده میشود. با افزودن «بـ» به بن مضارع ساخته میشود، مثل «بگویند»، «بروید».
فعل مرکب یعنی چی؟
با سلام وقت بخیر
فعل مرکب از ترکیب یک اسم یا صفت با فعل ساخته میشود، مثل «تصمیم گرفتن» یا «خسته شدن».
فعل «میروم» از چه نوعیه؟
با سلام وقت بخیر
«میروم» از نوع مضارع اخباری است. برای بیان عملی در زمان حال یا آینده نزدیک بهکار میرود.