فهرست مطالب
Toggleشما چگونه یک فرزند قوی و توانمند تربیت میکنید؟ اصلا وقتی میگوییم یک فرزند قدرتمند، منظورمان چیست؟ فرزندان قدرتمند، با امنیتی که درون خودشان احساس میکنند، رشد مییابند. آنها یاد میگیرند که منفعل نباشند، برای زندگی خودشان تصمیمهای سازندهای بگیرند و کارهای مثبت انجام دهند. در مورد جهان اطرافشان نقادانه تفکر میکنند، احساساتشان را بروز میدهند و به احساسات و تفکرات دیگران احترام میگذارند. فرزندان قوی احساس خوبی نسبت به خودشان دارند، با نگرش «من میتوانم» پرورش مییابند و مسیر مستقل شدن کودک را با موفقیت پشت سر میگذارند. در این مطلب توصیههایی برای پروش فرزندی قدرتمند برایتان در نظر گرفتهایم.
چگونه فرزند قوی تربیت کنیم؟
همه ما به دنبال قوی بودن در مقابل مشکلات زندگی هستیم یا به دنبال پرورش فرزندان قدرتمند هستیم که در برابر چالشها، مشکلات و شکستهای زندگی توان مقاومت داشته باشند. اما قوی و قدرتمند شدن کودکان راه و روشهای خاص خودش را دارد. برخی از والدین تصور میکنند با سختگیری زیاد، توقعات بالا یا تنبیه و تشویق مداوم میتوانند از کودک خود یک فرد قوی بسازند. در حالیکه کوچکترین عدم تعادل در گفتار و رفتار شما و مداومت در آن، میتواند فرزندتان را به سمت شکنندگی سوق بدهد. بنابراین در ادامه به صورت مفصل راهکارهای تربیت فرزندان قوی را توضیح دادهایم.
تشویق به دنبال کردن علایق
فرزندتان را تشویق کنید تا یکی از علایقش را دنبال کند. اگر فرزند شما در فعالیتی که به آن علاقه دارد حضور و مشارکت فعالانهای داشته باشد، فرصت غلبه بر چالشها را پیدا میکند؛ موضوعی که میتواند موجب تقویت عزت نفس و پرورش تاب آوری شود و ارزشهای درونی را نسبت به ظاهر، برتری بخشد. دنبال کردن یک علاقه میتواند فعالیتهای متنوعی مانند بازی کردن بسکتبال یا نواختن یک ساز باشد.
ایفای نقش در تصمیم گیری ها
به او اجازه دهید در تصمیمگیریها نقش داشته باشد. هر زمان که ممکن بود به او اجازه دهید برای زندگی خودش تصمیمات سازنده بگیرد. با تعیین حدود مناسب، اجازه دهید لباسهایش را خودش انتخاب کند. بگذارید خودش فعالیت یا کلاس بعد از مدرسهاش را انتخاب کند و تعداد این فعالیتها نیز به انتخاب خودش باشد (به شرط آنکه با موقعیت سایر اعضای خانواده نیز مطابقت داشته باشد). به خاطر داشته باشید او فعالیت مورد علاقهاش را از امتحان کردن کارهای مختلف و پی بردن به اینکه چه کاری را دوست دارد و چه کارهایی را دوست ندارد، پیدا خواهد کرد. ممکن است فرزند شما مدتی نسبت به یک فعالیت احساس تعهد پیدا کند (مثلا یک ترم حضور در یک رشته ورزشی) اما وقتی آن دوره تمام شد، هیچ اشکالی ندارد که کاری متفاوت را نیز امتحان کند.
ارزش گذاری در زندگی
مهمترین ارزشهای خانواده خود را شناسایی کنید و برای انتقال این ارزشها، روشهایی را خصوصا به کمک مثال در نظر داشته باشید. چه لحظاتی در طول روز وجود دارند که شما میتوانید در آنها، الگوی این ارزشها برای فرزندتان باشید؟، دوست دارید فرزندتان همزمان با اینکه بزرگ میشود چه ویژگیها و نقاط قوتی را درون خود پرورش دهد؟ این سوالها را ابتدا از خود بپرسید و ببینید این ویژگیها و ارزشها چقدر در زندگی شخصی، راه و روش فرزندپروری شما انعکاس یافته است.
مسئولیت پذیری در مقابل مشکلات شخصی
فرندتان را تشویق کنید به جای آنکه دیگران مشکلاتش را برطرف کنند، خودش مسائلش را حل کند. زمانی که والدین برطرف کردن مشکلات را بر عهده بگیرند، فرزندان نمیتوانند مهارتهای مقابلهای لازم برای مدیریت موقعیتهای مختلف را در وجود خود پرورش دهند و به مشکلاتی مانند ترس از شکست در کودکان دچار میشوند. از فرزندتان بخواهید مثلا ۳ راهکاری که ممکن است برای حل یک موقعیت چالش برانگیز از آنها استفاده کند را در نظر بگیرد، سپس از او در مورد پیامدهای احتمالی هریک سوال بپرسید. به او اجازه دهید تصمیم بگیرد که میخواهد چه کاری را انجام دهد و از او بخواهید دلایل این انتخابش را نیز توضیح دهد. حتی اگر با تصمیمش مخالف هستید، با این کار به او اجازه میدهید نسبت به زندگیاش احساس کنترل داشته باشد. ضمن اینکه به او یاد دهید هر تصمیمی که بگیرد، خودش نسبت به آن تصمیم مسئول است.
تشویق به ریسک کردن
یکی از نکات فرزند پروری کودک بااراده این است که او را تشویق کنید خطرات و ریسکهای جسمانی را بپذیرد. محققان معتقدند کودکانی که از خطر کردن اجتناب میکنند، نسبت به کودکانی که با چالشها مواجه و درگیر میشوند، از عزت نفس پایینتری برخوردارند. فرزند خود را تشویق کنید که از دایره امن خود بیرون بیاید، برای مثال اگر کودکی از راندن دوچرخه بر روی سراشیبی میترسد، او را تشویق کنید یک تپه کوچک پیدا کند تا بتواند در مرحله اول بر آن تسلط پیدا کند یا کودکان را مشتاق به علم آموزی کنید. بسیار مهم است که حتی به کودکان غیر ورزشکار نیز کمک کنیم تا از همان سنین کم مهارتهای جسمانی و اعتماد به نفس را در وجود خود پرورش دهند.
آموزش همکاری و کار گروهی
فرزندان را به کار کردن با هم تشویق کنید. کودکانی که در مدرسه با یکدیگر همکاری دارند و یا مشکلاتشان را با هم حل میکنند، عملکرد بهتری در ریسکپذیری و مواجهه با چالشها دارند. این کودکان احساس موفقیت و شایستگی بالایی را ابراز میکنند؛ احساساتی که بهبود چشمگیری در عزت نفس آنها ایجاد میکند. فرزندانتان را به انجام کارهای گروهی و یا عضویت در سازمانهایی که بر مبنای کار گروهی هستند، تشویق کنید.
دوست داشتن بی قید و شرط
اجازه دهید فرزندتان بداند به خاطر آن کسی که هست دوستش دارید. فرزندتان را به خوردن غذاهای سالم تشویق کنید اما در مورد آنچه که میخورد زیاد از حد وسواس نشان ندهید. به نظراتش، چه در مورد غذا و چه در مورد موضوعات دیگر، گوش دهید و به خاطر منحصر به فرد بودنش از او قدردانی کنید؛ این کار به او کمک میکند به همان شخصی تبدیل شود که میخواهد باشد. پیش از اظهار نظر در مورد ظاهرش، در مورد ایدهها و تفکراتش به او نظر دهید. او برای شناخت و تأیید دنیای درون خودش و همچنین جوانی که به زودی به آن تبدیل خواهد شد، به شما نیاز دارد.
فرصت دادن برای بروز احساسات
به فرزند قدرتمندتان اجازه مخالفت با شما و عصبانی شدن بدهید. پرورش یک فرزند قدرتمند به معنای زندگی کردن با چنین فرزندی است. او نیاز دارد بتواند در مقابل شما بایستد و صحبتهایش شنیده شود؛ در این صورت میتواند در آینده نیز با همکلاسیها، معلم و مدیر خود همینقدر مقتدرانه رفتار کند. کودکان برای ابراز واضح مخالفتشان نیاز به راهنمایی و هدایت ما دارند. آنها احتیاج دارند حمایت شوند تا از عقیدهی خودشان به خاطر حفظ یک توازن نادرست، دست نکشند. به کودکان خود کمک کنید تا برای نحوهی ابراز احساساتشان، و شخصی که میخواهند احساسات خود را به او ابراز کنند، انتخابهای سنجیدهای داشته باشند. قطعا همه مایل به چنین کاری نیستند، مخصوصا کودکان خجالتی، با این وجود شما میتوانید در پرورش این مهارت به آنها کمک کنید.
شناسایی خشونت
برای پرورش فرزندی قدرتمند لازم نیست چشمان خود را به روی همه اشتباهات او ببندید بلکه باید خشونتهای فرزندتان را گوشزد کنید. با فرزندان خود در مورد خشونتهای احتمالی موجود در روابط (مثلا سخنچینی، شایعه پراکنی و محرومسازی) و همچنین خشونتهای جسمانی (مثل کتک زدن و دعوا کردن) صحبت کنید. اما تصور نکنید همه بچهها بدجنس هستند و اگر شاهد گروه گروه شدن کودکان بودید، از اینکه بگویید «کودک اند دیگر» جدا اجتناب کنید. در عوض در مورد نقاط قوت روابط فرزندان و احساس انصافی که در این روابط وجود دارد حرف بزنید. همچنین به آنها کمک کنید تا احساسات قوی و شدید خود همچون خشم را شناسایی کرده و به جای استفاده از آن برای تغییر روابطشان، از روشهای مثبتتر و مستقیمتری استفاده کنند.
وقت گذاشتن برای بچه ها
برنامه منظمی برای گوش دادن به صحبتهای فرزندتان داشته باشید. با چیدن برنامهای مستمر و از پیش تعیین شده، او میداند که شما در زمانهای مشخصی مثل زمان رانندگی یا پیادهروی، در دسترس و پذیرای شنیدن صحبتهای او هستید؛ ضمن اینکه خودتان هم فرصت راهیابی به دنیای درونش را پیدا میکنید. اجازه دهید با بازگو کردن تجاربش برای شما ذهنش بازتر شود، اما قصد نداشته باشید که مشکلاتش را برطرف کنید. پاسخی که از درون او سر برمیآورد، همان پاسخی است که در نهایت با آن زندگی خواهد کرد. با گوش دادن به آنها از بروز افسردگی در نوجوانان جلوگیری میکنید.
تمرین خوب شنیدن
بیش از آنکه صحبت کنید به حرفهای فرزندتان گوش دهید. زمانی که با فرزندتان حرف میزنیم آنچه که آنها تجربه میکنند این است که گویی تنها ماییم که صحبت میکنیم و نه تنها دیگر به حرفهایمان گوش نمیدهند بلکه تفکر کردن و بازخورد نشان دادن را نیز متوقف میکنند. اما زمانی که به صحبتهایشان گوش میدهیم، در مورد آنچه که میگویند فکر میکنند و تمایل دارند بازخورد بیشتری بگیرند. اگر انتظار داریم که فرزندمان در مورد مسائل مهم با ما صحبت کنید، میبایست به دیگر صحبتهایش در مورد مسائلی که حتی ممکن است برای ما بیمعنی به نظر برسند نیز، گوش دهیم.
محدود کردن رسانه ها و وسایل الکترونیکی
وجود رسانهها و شبکههای اجتماعی متعدد یکی از چالش های پرورش فرزند بااراده است. زمانی که فرزندتان کوچک است قرار گرفتن او در معرض رسانه و فرهنگهای عامه را محدود کنید. این کار به فرزندتان فرصت میدهد تا نظرات شخصی، خلاقیت و تخیلی که از تجارب مستقیم و دسته اولش بدست آورده را پرورش دهد. همزمان که او بزرگ میشود، شروع میکند به دریافت پیامهای رسانهای؛ پس اگر از همان ابتدا قوانین و برنامههای مشخصی داشته باشید به فرزندتان کمک میکنید تا زمانی که بزرگتر میشود کنترل بیشتری در این موارد داشته باشد.
کنترل اثرات رسانه ها
به او کمک کنید پیامهای دریافتی از رسانه را پردازش کند. به او کمک کنید تا تمرکزش را روی مسائلی همچون ویژگیهای ظاهری و مصرف گرایی، که از موضوعات غالب رسانهها هستند، نگذارد. زمانی که به فرزندتان کمک میکنید پیامهایی که از رسانهها دریافت میکند را پردازش و تحلیل کند و نظرات شخصی خودش را توسعه دهد، او را برای مقاومت بیشتر در برابر کلیشههای فراگیر رسانهای آماده میکنید. به او کمک کنید تا تصویر کلیتری از رفتارها را ببیند. برای مثال با اینکه ممکن است برای او خیلی جذاب باشد تا شبیه شخصیت محبوبش لباس بپوشد، اما همین رفتار میتواند او را به موضوعاتی مرتبط کند که اصلا متوجه آنها نشده است. با صدای بلند نسبت به الگوهایی که از آنها تاثیر گرفته اظهار نظر کنید: «این کیفهای کوچکی از وسایلتان آویزان میکنید به آدم این احساس را میدهد که همه فرزندان، حتی فرزندان خردسال نیز، همیشه مشغول خرید کردن هستند».
اعتباربخشی به تجربه های خود و فرزندمان
تلاش و تقلای او را تأیید کنید اما دیدگاه شخصی خودتان را نیز حفظ کنید. ما باید درد و رنجی که فرزندمان تجربه میکنند را بپذیریم تا آنها احساس کنند که شنیده شدهاند و با آنها همدلی شده است. اما برای حفظ آرامشمان، نیاز داریم به تجارب آنها از دیدگاه خودمان نیز نگاه کنیم و بدون هیچگونه فرافکنی به صحبتهای کودکان گوش کنیم. تجربه فرزندتان متفاوت از تجارب گذشته شماست، حتی اگر از بیرون شبیه هم به نظر برسند. گذشته از همه اینها فرزندتان دارایی ارزشمندی دارد که شما آن را ندارید؛ او شما را دارد.
تفریح کردن با خانواده
پرورش فرزندی قدرتمند و مقتدر میتواند بسیار هیجانانگیز و انرژی بخش باشد. فعالیتهایی را پیدا کنید که هر دوی شما از آن لذت میبرید و آنها را به صورت منظم و پیوسته انجام دهید. ممکن است هردوی شما به آشپزی و یا درست کردن صبحانه با یکدیگر علاقه داشته باشید یا کارهای خانه را با مشارکت هم انجام دهید یا بازی هایی برای پرورش خلاقیت کودکان را با هم انجام دهید. مهم این است که سعی کنید هر چقدر که او بزرگتر هم شد، این ارتباط را حفظ کنید. اگر روزگار برایتان سخت و پیچیده شود، قدردان پیوند ویژهای که بین شما وجود دارد خواهید بود.
اولین نفری باشید که از اخبار و اطلاعیههای مرتبط با پایه تحصیلیتان باخبر میشود!
سخن پایانی
نباید فراموش کنیم یک فرزند قدرتمند نیز مثل همه انسانها، زمانهایی دچار احساس ناامنی و یا عدم اعتماد به نفس میشود، اما این احساسات باعث توقف او نمیشود چرا که یاد گرفته است با وجود مشکلات نیز دست از کار و تلاش برندارد. فرزندان قدرتمند برای رهبری یک زندگی کامل و ارزشمند پرورش داده میشوند.
سوالات متداول
- تربیت کودک قوی چه اهمیتی دارد؟
کودکانی که از مصادیق قوی بودن مانند استقلال، اراده، تلاش، مسئولیتپذیری، ناامید نشدن و شجاعت متناسب با سن خود برخوردار هستند، در آینده در زندگی فردی و اجتماعی خود عملکرد بهتری دارند، تابآوری بالاتری در مشکلات زندگی دارند و میتوانند با خلاقیت و پشتکار خود چالشها را حل و فصل کنند. - چگونه میتوان کودکانی قدرتمند تربیت کرد؟
پرورش فرزندی قدرتمند از راه تشویق، سرزنش، تنبیه، پاداش، محبت، همدلی، ایجاد مسئولیت و استقلال در زمان مناسب و به میزان مناسب امکانپذیر است. در عین حال فراموش نکنید که کودکان به آنچه والدین هستند تبدیل میشوند نه به انچه والدین از کودک درخواست میکنند. - در مقابل یک دندگی کودکان مقتدر چه باید کرد؟
کودکانی که قدرتمند هستند معمولا برخی ویژگیهای اخلاقی را نشان میدهند که برای والدین چالشبرانگیز است. مثلا روی حرف خود پافشاری میکنند یا خواستههای بیش از اندازه دارند. در چنین مواقعی ابتدا به یاد بیاورید که هر ویژگی خوبی میتواند مانند یک شمشیر دو لبه باشد و قدرمند بودن کودکان نیز از این قاعده مستثنی نیست، در مرحله بعد سعی کنید از راه گفتگو و قاطعیت بدون تحقیر و سرزنش، کودک را با خود همراه و همنظر کنید.