آرایه تلمیح چیست و تلمیح های معروف چه هستند؟

تلمیح چیست و چه انواعی دارد؟

چشم‌ها حرف می‌زنند، اما گوشه‌ی چشم‌ها اشاره می‌کنند. تلمیح مثل اشاره کردن به چیزی با گوشه چشم است، مثل وقتی که متوجه حضور کسی نشده‌ایم و دوستمان با گوشه چشمش به او اشاره می‌کند. در تلمیح هم شاعر به جای بیان مستقیم منظور خود، با اشاره به داستان یا رویداد معروف و خاصی منظور خود را می‌رساند. داستان یا عبارتی که مشهور است و در محافل و مجالس زیاد به آن اشاره می‌شود. ما در این مقاله می‌خواهیم ابتدا آرایه ادبی تلمیح را تعریف کنیم و سپس از نمونه‌های پرکاربرد تلمیح در ادبیات فارسی مثال بزنیم. 

تلمیح چیست؟

از لحاظ ادبی هر گاه شاعر یا نویسنده در متن ادبی خود به داستان، آیه، ضرب‌المثل، حدیث، شعر یا رویدادی تاریخی و معروف اشاره کند، از آرایه تلمیح بهره برده است. در تلمیح، شاعر یا نویسنده به طور مستقیم مطلبی را از جایی تکرار نمی‌کند، بلکه از آشنایی یک داستان برای بیان زیباتر و جذاب‌تر منظور خود کمک می‌گیرد. به مثال زیر دقت کنید:

  • «اسب‌ها پیرند / عشق تنهاست و از پنجره‌ای کوتاه / به بیابان‌های بی‌مجنون می‌نگرد»

شاعر در حال به تصویر کشیدن دنیایی بدون عشق است و برای این‌کار از آرایه تشخیص و استعاره هم کمک گرفته است. دنیایی که به برهوتی بی‌مجنون می‌ماند. شاعر در اینجا اشاره‌ای غیر مستقیم و زیبا به «داستان لیلی و مجنون» هم کرده است. یک مثال دیگر هم بزنیم و سپس به سراغ نمونه‌های پرکاربرد تلمیح برویم:

  • «پدرم روضه رضوان به دو گندم بفروخت / ناخلف باشم اگر من به جوی نفروشم»

حافظ در اینجا با اشاره به داستان «حضرت آدم و حوا» و رانده‌‌شدن آن‌ها از بهشت، به زیبایی هر چه تمام‌تر مسئله نیایش عاشقانه پروردگار را بیان کرده است.    

تلمیح چیست با مثال

اولین نفری باشید که از اخبار و اطلاعیه‌های مرتبط با پایه تحصیلیتان باخبر می‌شود!

آشنایی با تلمیح‌ های معروف و مهم

آگاهی از نمونه‌های پرکاربرد تلمیح در فرهنگ ما ایرانی‌ها بهترین راه تشخیص تلمیح است. از برخی داستان‌ها، آیه‌ها، حدیث‌ها و ضرب‌المثل‌ها در اشعار شاعران به وفور استفاده شده است که در اینجا به آن‌ها اشاره می‌کنیم.

تلمیح به داستان های پیامبران

شاعران و نویسندگان با داستان‌های پیامبران که در قرآن کریم و احادیث به تفصیل آمده‌اند، تلمیح‌های زیاد و زیبایی ساخته‌اند. مطالعه فهرست زیر به شما در تشخیص بسیاری از تلمیح‌های مربوط به داستان‌های پیامبران کمک می‌کند.  

پیامبرموضوع تلمیحمثال 



حضرت آدم (ع)
اشاره به اینکه همه آدم‌ها از نسل آدم و حوا هستنداز خمستان جرعه‌ای بر خاک ریخت
جنبشی در آدم و حوا نهاد
فریب‌خوردن و رانده‌شدن از بهشتنه من از پرده تقوی به در افتادم و بس
پدرم نیز بهشت ابد از دست بهشت (بهشت و بهشت، جناس تام دارند)
ماجرای هابیل و قابیلگر بدی این فهم مر قابیل را
کی نهادی بر سر او هابیل را






حضرت سلیمان (ع)
اشاره به اینکه باد در فرمان او بودحافظ از دولت عشق تو سلیمانی شد
یعنی از وصل تواش نیست به جز باد به دست
قدرت و موهبت نگین انگشتری گر انگشت سلیمانی نباشد
چه خاصیت دهد نقش نگینی
هدیه مورچه به حضرتبرد هر کسی بار در خورد زور
گران است پای ملخ پیش مور
آگاهی حضرت از زبان پرندگانچون ندیدی شبی سلیمان را
تو چه دانی زبان مرغان را؟
اشاره به توانایی‌های آصف (وزیر خردمند حضرت سلیمان) دوش از جنابِ آصف، پیکِ بشارت آمد
کز حضرت سلیمان، عشرت اشارت آمد





حضرت نوع (ع)
عمر طولانی حضرتدور از تو عمر نوح به دردم نمی‌خورد
طوفانم و شکوه به دردم نمی‌خورد
طوفان و عذاب سخت کافرانحافظ از دست مده دولت این کشتی نوح
ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت (طوفان حوادث، اضافه تشبیهی و تشبیه زیبایی ساخته است)
ساخت کشتی و نجات مومنانیار مردان خدا باش که در کشتی نوح
هست خاکی که به آبی نخرد طوفان را
اشاره به پسر ناخلف حضرت نوحپسر نوح با بدان بنشست
خاندان نبوتش گم شد
حضرت صالح (ع)بیرون آوردن شتر از کوهناقه صالح چو جسم صالحان
شد کمینی در هلاک طالحان
حضرت ابراهیم (ع)بت شکندگر به روی کسم دیده بر نمی‌باشد
خلیل من همه بت‌های آزری بشکست
گلستان کردن آتشیا رب این آتش که در جان من است
سرد کن آن‌سان که کردی بر خلیل
جان بخشیدن به پرنده مردهمردی تذرو کشته را پرواز داده
اسلام را در خامشی آواز داده
قربانی کردن اسماعیلهمچو اسماعیل پیشش سر بنه
شاد و خندان پیش تیغش جان بده
حضرت یوسف (ع)افتادن در چاهعزیز مصر به رغم برادران غیور
ز قعر چاه برآمد به اوج ماه رسید
بریدن دست به جای ترنجگرش ببینی و دست از ترنج بشناسی
روا بود که ملامت کنی زلیخا را
تهمت زلیخا و زندان‌شدن یوسفماه کنعانی من مسند مصر آن تو شد
وقت آن است که بدرود کنی زندان را
یعقوب و بوی پیراهن یوسفیوسف گم‌گشته باز آید به کنعان غم مخور
کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور
چهره زیبای یوسفاز خلق شنیدم که تویی یوسف ثانی
چون نیک بدیدم به حقیقت به از آنی
حضرت خضراشاره به معجزه او که هر جا پا می‌گذاشت، سبزه می‌رویید؛ برای همین به او خضر(سبز) و فرخنده‌پی می‌گفتندآیین طریق از نفس پیر مغان یافت
آن خضر که فرخنده‌پی‌اش نام نهادند
جست‌وجوی آب زندگانی یا چشمه حیاتلب‌های تو خضر اگر بدیدی
گفتی: لب چشمه حیات است
حضرت موسی (ع)وادی ایمن و کوه طورچو رسی به طور سینا، ارنی بگو و بگذر
تو صدای دوست بشنو نه جواب لن ترانی
دامادی حضرت شعیبشبان وادی ایمن گهی رسد به مراد
که چند سال به جان خدمت شعیب کند
معجزات عصای موسیبه هر شب چون عصا و روز ماریم
پی فرعون سرکش اژدهاییم
پرستش گوساله سامری در غیبت موسیبانگ گاوی چه صدا بازدهد؟ عشوه مَخر
سامری کیست که دست از یدِ بیضا ببرد؟
قارون و گنجشاحوال گنج قارون کایام داد بر باددر گوش دل فروخوان تا زر نهان ندارد
حضرت عیسی (ع)زنده کردن مردهطبیب عشق مسیحا دم است و مشفق لیک
چو درد در تو نبیند که را دوا بکند
صحبت کردن حضرت عیسی در گهوارهغنچه شد چون مریم آبستن ز افسون بهار
بوی گل چون عیسی از گهواره آمد در زبان
مشهور به روح‌ اللهعیسی آن روح که این صورت جسم
بود بر گنج الهیش طلسم
حضرت محمد (ص)آفریده شدن خلقت به یمن وجود حضرتبهر این خاتم شدست او که به جود
مثل او نه بود و نه خواهند بود
یتیم و بی‌سواد بودن حضرتنگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت
به غمزه مسئله‌آموز صد مدرس شد
ماجرای معراج پیامبرشبی بر نشست از فلک برگذشت
به تمکین و جاه از ملک در گذشت
ماجرای شق‌القمراین شکوهی که به رخسار تو داده است خدا
بیم آن است کند شق چو قمر آینه را
تلمیح‌های معروف چه هستند؟

تلمیح به عشاق مشهور

عشاقموضوع تلمیحمثال
لیلی و مجنوننماد عشق ناکامترسم نکند لیلی هرگز به وفا میلی
تا خون دل مجنون از دیده نپالاید
شیرین و فرهادعشق فرهاد به شیرینشهرۀ شهر مشو تا ننهم سر در کوه
شور شیرین منما تا نکنی فرهادم
کندن کوه بیستون توسط فرهادبیستون کندن فرهاد نه کاری‌ست شگفت
شور شیرین به سر هر که فتد کوه‌کن است (شور و شیرین با هم مراعات نظیر دارند)
وامق و عذراعاشق و معشوق با ریشه یونانیکسی ملامت وامق کند به نادانی
حبیب من، که ندیدست روی عذرا را
بیژن و منیژهعاشق و معشوق اسطوره‌ایثریا چون منیژه بر سر چاه
دو چشم من بدو چون چشم بیژن
محمود و ایازمحمود غزنوی عاشق یکی از غلامان خود به نام ایاز بودبار دل مجنون و خم طره لیلی
رخساره محمود و کف پای ایاز است
ویس و رامیناولین منظومه عاشقانه که سروده اسعد گرگانی‌سترامین چو اختیار غم عشق ویس کرد
یک‌بارگی جدا ز کلاه و کمر فتاد
مهر و وفادو عاشق و مشعوق دیگر در ادب پارسیسر و زر و دل و جانم فدای آن یاری
که حق صحبت مهر و وفا نگه دارد (مهر و وفا ایهام دارند)

تلمیح به آیه‌های پرکاربرد

آیهموضوع تلمیحمثال
إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمانَةَ عَلَى السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَها وَ أَشْفَقْنَ مِنْها وَ حَمَلَهَا الْإِنْسانُ إِنَّهُ كانَ ظَلُوماً جَهُولاما امانت را بر آسمانها و زمین و کوه‌ها عرضه داشتیم، آنها از حمل آن سر برتافتند، و از آن هراسیدند؛ امّا انسان آن را بر دوش کشید؛ او بسیار ظالم و جاهل بود!
آسمان بار امانت نتوانست کشید
قرعه کار به نام من دیوانه زدند
لَئِن شَكَرْتُمْ لَأَزِيْدَنَّكُمْاگر مرا سپاس گویید، بر نعمت شما می‌افزایمشود نعمت ز شکر نعمت افزون
أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ قالُوا بَلىآیا من پروردگار شما نیستم؟ گفتند: «آری»لاف نخستین «بلی» می‌زنم
روز نخستین که تو گویی:«الست»
إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَاز خداییم و به سوی او باز می‌گردیمما ز بالاییم و بالا می‌رویم
ما ز دریاییم و دریا می‌رویم
لَيسَ لِلإِنسانِ إِلّا ما سَعىٰبرای انسان بهره‌ای جز سعی و کوشش او نیستبخور تا توانی به بازوی خویش
که سعیت بود در ترازوی خویش
وَ ما مِن دابّةٍ في الأرضِ إلّا عَلَي الله رِزقُهاخداوند رزق همه بندگان را مقدر کرده استما آبروی فقر و قناعت نمی‌بریم
با پادشه بگو که روزی مقدرست

کلُّ شَيْءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ

هر چیزی جز ذات او فناپذیر است
چه جاي شكر شكايت ز نقش نیک و بد است
چو بر صحيفه ي هستي رقم نخواهد ماند
لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْ‌ءٌهیچ‌کس مثل و مانند او نیستنتوان وصف تو گفتن که تو در فهم نگنجی
نتوان شبه تو گفتن که تو در وهم نیایی
تُعِزُّ مَنْ تَشاءُ وَ تُذِلُّ مَنْ تَشاءُهر که را خواهی بر تخت عزت نشانی و هر که را خواهی خوار گردانیهمه بیشی تو بکاهی
همه کمّی تو فزایی
آیه‌های دارای تلمیح

تلمیح به احادیث و جملات پر کاربرد

حدیثموضوع تلمیحمثال
المُلکَ یَبقَی مَعَ الکُفرِ وَ لا یَبقَی مَعَ الظُّلمِحکومت با کفر پایدار می‌ماند اما با ظلم نهبا کفر توان ملک نگه داشت ولی
با ظلم و ستمگری نمی‌پاید ملک
و قد سُئلَ : أينَ اللّه؟: عِندَ المُنْكَسِرةِ قُلوبُهُمشخصی از پیامبر پرسید خدا کجاست؟ پیامبر فرمودند:‌ نزد شکسته‌دلانبشکن دل بی‌نوای ما را ای عشق
این ساز شکسته‌اش خوش‌آهنگ‌تر است (در این بیت از آرایه حسن تعلیل هم استفاده شده است)
حاسِبوا أنْفُسَكُم قَبلَ أنْ تُحاسَبوابه حساب خود برسید قبل از اینکه به حسابتان برسندهر که داد از خویشتن بدهد، از داور مستغنی باشد
اُطلُبوا العِلمَ مِنَ المَهدِ إلَى اللَّحْدِاز گهواره تا گور به دنبال دانش باشچنین گفت پیغمبر راستگوی
ز گهواره تا گور دانش بجوی
شَرَف المکانِ بِالمکینِارزش هر جایگاه به کسی‌ست که در آن جایگاه قرار داردهیچ گودالی چنین رفیع ندیده بودم / در حضیض هم می توان عزیز بود

انواع تلمیح

تلمیح‌ها را بر اساس میزان پیچیدگی‌شان به دو نوع تقسیم می‌کنند:

  • تلمیح ساده: ربط دادن داستان یا مفهوم اصلی به موقعیت کنونی
  • تلمیح پیچیده: افزودن معنا یا حس و حالی نو با استفاده از داستان‌ها و مثل‌های معروف

تلمیح ساده

در تلمیح ساده، شاعر با زبانی نرم و خیال‌انگیز به اصل داستان، حدیث، ضرب‌المثل و… اشاره می‌کند و گاهی نیز از آن برای توصیف شرایط کنونی بهره می‌برد. به هر حال، شاعر یا نویسنده در تلمیح ساده چیز چندانی به داستان یا مفهوم اصلی اضافه نمی‌کند. به مثال زیر دقت کنید:

  • «ما به فلک بوده‌ایم، یار ملک بوده‌ایم / باز همانجا رویم، جمله که آن شهر ماست»

حضرت مولانا در بیت بالا به داستان آفریده شدن انسان در بهشت اشاره می‌کند و سپس از بازگشت دوباره ما به سوی حق می‌گوید. در این بیت تقریبا چیز خاصی به داستان اصلی اضافه نشده است.

تلمیح پیچیده

وقتی شاعر برای انتقال زیباتر مفهومی بدیع و تازه از داستان‌ها یا عبارت‌های معروف کمک می‌گیرد، تلمیحی خاص، ماندنی و دل‌نشین می‌آفریند که ممکن است خودش تبدیل به تلمیحی دیگر شود:  

  • «برد هر کسی بار در خورد زور / گران است پای ملخ پیش مور»

در اینجا شاعر با اشاره‌ای ظریف به هدیه مورچه‌ها به حضرت سلیمان، از ظرفیت و توان محدود موجودات صحبت می‌کند. 

سخن پایانی

تلمیح یکی از آرایه‌های زیبا و پرکاربرد زبان فارسی‌ست. شاعر یا نویسنده در آرایه تلمیح از داستان‌ها و عبارت‌های پرکاربرد برای رساندن زیباتر و خلاقانه‌تر منظور خود بهره می‌برد. موضوعاتی مثل داستان‌های پیامبران، عشاق معروف ایرانی، آیه‌های پرکاربرد و احادیث و عبارت‌هایی که ورد زبان عموم جامعه هستند، از موضوعات رایج شاعران برای آرایه تلمیح هستند. ما این موضوعات و تلمیح‌های معروف حاصل از آن‌ها را در متن مقاله تا حدودی زیادی پوشش داده‌ایم. آگاهی از این موضوعات برای تشخیص تلمیح ضروری‌ست، پس حتما آن‌ها را مطالعه کنید. 

سوالات متداول

  1. تفاوت تضمین و تلمیح در چیست؟
    در تلمیح شاعر یا نویسنده به صورت گذرا اشاره‌ای به داستان یا عبارتی خاص می‌‌کند، اما در تضمین، دقیقا همان عبارت، بیت، مصراع یا جمله در متن آورده می‌شود. 
  2. تلمیح چیست؟
    وقتی شاعر برای بیان زیباتر و هنرمندانه‌تر منظور خود از داستان، ضرب‌المثل، آیه، حدیث یا عبارت پرتکرار خاصی استفاده می‌کند به آن تلمیح می‌گویند.
  3. تلمیح را چگونه تشخیص دهیم؟
    بهترین راهکار روش تشخیص، آگاهی از داستان‌ها، آیات، احادیث و عبارت‌های پرکاربرد در شعر شاعران و متن نویسندگان است. برای راحتی شما، ما در متن مقاله با جزئیات زیاد و مثال‌های فراوان به بررسی تلمیح‌‌های رایج در زبان فارسی پرداخته‌ایم.

به این مطلب امتیاز دهید

اشتراک گذاری مطلب :

اولین نفری باشید که از اخبار و اطلاعیه‌های مرتبط با پایه تحصیلیتان باخبر می‌شود!

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *