فهرست مطالب
Toggleچه حالی پیدا میکنید اگر فرزندتان چند دقیقه در بازگشت از مدرسه به خانه تاخیر کند؟ احتمالا استرس میگیرید و ذهنتان هزار جا میرود: «نکنه تصادف کرده!»؛ «شاید کسی سر راهشو گرفته! هی گفتم خودش برم دنبالش ها!»؛ «وای خدا! حتما گم شده بچهم!» و هزاران اما و اگر دیگر… . البته شما حتما واقعنگریتان را حفظ میکنید و بهدنبال سرنخ برای یافتن حقیقت میگردید؛ مثلا به راننده سرویسش زنگ میزنید و متوجه گیرافتادن او در ترافیک میشوید. این واقعنگری، شما را از استرس نجات میدهد و خیالبافیهایتان را متوقف میکند. برای کودکان اوضاع خیلی متفاوت است. آنها وقتی از چیزی مانند حیوانات میترسند، تازه خیالبافیهایشان پروبال میگیرد و استرسشان دوچندان میشود! اما ترس از حیوانات در کودکان، چگونه و از چه سنی شروع میشود و برای درمان آن چه باید کرد؟
منبع ترس از حیوانات در کودکان
«مواجهه با ابهام و موضوعات ناشناخته برای ما بزرگسالان هم استرسزا است، چه برسد به کودکان!»
کودکان بهمرور نسبت به خود و جهان اطرافشان آگاه و آگاهتر میشوند و خودی را از غیر خودی سریعتر تشخیص میدهند. در طول این فرآیند، احتیاط آنها روز به روز افزایش پیدا میکند؛ مثلا در حدود 6 ماهگی، یکی از ترسهای رایج کودکانه بهنام اضطراب غریبهها شروع میشود. دلیل این اضطراب، به توانایی آنها در تشخیص مادر از افراد غریبه و ناآشنا برمیگردد.
ترس از حیوانات نیز جزو ترس های طبیعی کودکان محسوب میشود که بهمرور زمان و با آشنایی و اطمینان از امنبودن آنها، کاهش مییابد. البته در برخی موارد هم بهمرور افزایش مییابد و تبدیل به فوبیای حیوانات میشود. در فوبیا، ترس کودک از یک حیوان خاص بهقدری زیاد است که حتی فکرکردن به آن حیوان هم باعث برانگیختن احساس اضطراب میشود. برای کسب اطلاعات بیشتر درباره علائم و نحوه درمان فوبیا از مقاله فوبیا در کودکان کمک بگیرید.
اولین نفری باشید که از اخبار و اطلاعیههای مرتبط با پایه تحصیلیتان باخبر میشود!
سن ترس از حیوانات در کودکان
با افزایش قدرت تخیل کودکان در حدود 2-3 سالگی، این ترس نیز شروع به افزایش میکند؛ اما بهمرور و با افزایش سن و درک کودک، قاعدتا باید کاهش پیدا کند.
کودکان سنین 2-5 ساله
در این سنوسال، اکثر بچهها از نزدیکشدن به حیوانات ناآشنا و دارای ظاهری ترسناک استرس میگیرند. البته اگر فرزندتان بعد از آشنایی با حیوانات مختلف (مخصوصا آنهایی که از نظر همه بانمک هستند)، هنوز ابراز ترس میکند، کمکم باید نگران شوید.
کودکان سنین 6-12 ساله
بچههای دبستانی معمولا راحتتر به حیوانات ناشناخته نزدیک میشوند و هنگام نزدیکشدن به آنها کمتر احساس خطر میکنند. بروز علائم فوبیا در این سنوسال بیشتر به چشم میآید، زیرا آنها توان بیشتری برای کنترل احساسات و عواطفشان دارند.
علائم ترس بچه از حیوانات
هرچه تعداد و شدت علائم زیر بیشتر باشد، ترس کودک شدیدتر و احتمال ابتلای او به فوبیای حیوانات بیشتر است:
- ترس افراطی از حیوانات، علیرغم وجود خطر یا تهدید
- تنگی نفس
- گریه کودک
- چسبیدن به والدین از شدت استرس
- بروز علائم پرخاشگری و تکانشگری کودکان
- قایمشدن
- اجتناب از حضور در موقعیتهای موردانتظار برای حضور حیوانات
- ترس شدید از حیوانات، علیرغم وجود علائم عینی تهدید یا خطر
اگر فرزندتان تعداد زیادی از این علائم را با شدت متوسط یا بالا تجربه میکند، حتما باید به یک روانشناس بالینی کودکونوجوان مراجعه کنید.
دلیل ترس از حیوانات در کودکان
اگر ترس کودکان کاملا طبیعی است و به ابهام ناشی از مواجهه با موجودات جدید و ناشناخته مربوط است، پس چرا برخی از آنها با گذشت زمان به فوبیا تبدیل میشوند؟ مگر بعد از آشنایی و اطمینان از بیخطربودن حیوانات، این اضطراب نباید کاهش پیدا کند؟ متاسفانه، حساسیت اضطرابی و برخی عوامل محیطی، باعث تشدید این موضوع میشوند. بیایید به این عوامل نگاهی دقیقتر بیندازیم.
تجربیات ناخوشایند گذشته
مهمترین عامل محیطی تبدیل ترس طبیعی به فوبیا، بروز اتفاقی ناخوشایند در تقابل با حیوانات است.
- مثلا فرزندتان در حیاط خانه بازی میکرده که به یکباره و در اولین تقابلش با گربهها، شاهد جنگودعوای ترسناک آنها بوده است.
تجارب اولیه کودکان در برخورد با حیوانات، بهدلیل خیالپردازی قوی و واقعنگری ضعیف آنها، تاثیر بسیار زیادی بر احساس و شناختشان نسبت به این موضوع میگذارد. این تجارب اولیه، بهواسطه خطای شناختی تعمیم افراطی، باعث ترس کودک از تمام حیوانات میشوند. تعمیم افراطی چیزی شبیه به کلیشههای اجتماعی است؛ مثلا اینکه همه بچههای دهه فلان، بهمانطور رفتار میکنند یا افراد فلان شهر، بهمان ویژگی را دارند.
یادگیری و الگوبرداری از والدین و دیگران
ترس شما از هر چیزی و هر کسی، باعث القای همان ترس در فرزندتان میشود. شاید حتی شما نگرانیتان را بروز نداده باشید، اما فرزندتان آن را از چهره و حالاتتان متوجه شده باشد. خلاصه اینکه رفتارها و احساسات شما، یکی از مهمترین منابع یادگیری فرزندتان درباره ناامنیهای دنیا است.
ترساندن کودک با حیوانات
گاهیاوقات هم والدین بهدلایلی مانند جلوگیری از شیطنت فرزند، از ترس طبیعی او از حیوانات سوءاستفاده میکنند؛ مثلا میگویند: «الان به هاپو میگم بیاد بخورتت ها!» و با این کارها، به نگرانیها و ترسهای او روز به روز اضافه میکنند. بهصورت کلی، هیچوقت از رعبانداختن در دل فرزندتان برای اصلاح حتی بدترین رفتارهای او مثل بد دهنی کودک هم استفاده نکنید.
با ترس کودکان از حیوانات چه کنیم؟
درمان ترس از حیوانات در کودکان ضروری است، زیرا با بزرگترشدن آنها و ریشهدواندن این نگرانی در وجودشان، درمان آن نیز روز به روز سختتر میشود. بهعبارت دیگر، شما باید قبل از تبدیلشدن این موضوع به فوبیا، با استفاده از راهکارهای زیر، جلوی پیشروی آن را بگیرید.
با احساسات و نگرانی های کودک همدلی کنید
اولین قدم برای اصلاح هر رفتاری در فرزند، نشاندادن همدلی و درککردن احساسات او است. وقتی حمایت و پشتیبانی شما را همراه داشته باشد، توان بیشتری برای مواجهه با اضطرابش پیدا میکند. فقط یک نکته: چرایی نگرانیاش را تایید نکنید، بلکه فقط احساساتش را تصدیق کنید، زیرا تایید نگرانی به معنای این است که خطر واقعی است و باید از آن اجتناب کرد. برای کاهش دیگر استرسها مانند ترس از مدرسه در کودکان نیز باید به این قاعده پایبند بمانید.
کودک را کم کم و با احتیاط به حیوانات نزدیک کنید
درهمشکستن تصورات و خیالبافیهای رعبآور کودک درباره حیوانات را نمیتوان یک شبه از بین برد. مثلا اگر او را به یکباره با گربهای تقریبا همقدوهیکل خودش مواجه کنید، شاید حتی باعث افزایش نگرانیاش شوید. بنابراین، باید آهستهوپیوسته او را با حیوانات و ایمنبودن آنها آشنا کنید. مثلا میتوانید:
- ابتدا تصویر حیوانات مختلف را به او نشان و ویژگیهایشان را برایش توضیح دهید،
- سپس عروسک یا مجسمه حیوانات مختلف را برایش بگیرید تا آنها را ورانداز کند،
- او را به باغ وحش ببرید و تفاوت حیوانات خطرناک و ایمن را یادش بدهید.
- در حضور او با حیوانات بازی کنید،
- در نهایت، به او کمک کنید تا به حیوانات نزدیک شود و لمسشان کند.
هرگز از کلمات دارای بار هیجانی منفی استفاده نکنید
دایره واژگان کودکان محدود است و همین کلمات محدود هم بیش از آنکه برای انتقال مفهوم مناسب باشند، به درد انتقال هیجانات میخورند. پس سعی کنید از کلمات و عبارات مثبت یا حداقل خنثی استفاده کنید. مثلا بهجای اینکه بگویید: «وای! نگاه کن! چه سگ گندهای!»، از جملاتی مانند موارد زیر استفاده کنید:
- «چه چشمای قشنگی داره این سگه!»
- «چه حیوون پشمالوی نازی!»
- «چه سگ قشنگی!»
از بازی کمک بگیرید
آرامش و نشاط حین بازی، هر ترسی را برای کودک بیمعنا میکند. مجموعهای از عروسکها یا مجسمههای حیوانات تهیه کنید و از طریق بازیهای وانمودسازی، ویژگیهای خوب و مثبت حیوانات مختلف را برای فرزندتان به تصویر بکشید. پس از افزایش جذابیت بازی برای کودک، نقش حیوان ترسناک او را بازی کنید تا بهمرور ترسش از بین برود. گاهی هم خودتان را روی چهاردستوپا بیندازید و در نقش حیوانی مهربان، با او بازی کنید. از بازیها در زمینههای دیگری مانند بازی درمانی کودکان خجالتی یا جذاب کردن ریاضی با بازی برای کودک هم میتوان کمک گرفت.
صبور باشید
فرزندتان برای درک کامل خطرناکنبودن حیوانات به زمان نیاز دارد. همزمان با قدکشیدن و بزرگترشدن کودک و کوچکتر و بیخطر بهنظررسیدن حیوانات، نگرانیهای فرزندتان نیز بهمرور کاهش مییابد. حتی شاید او با برخی از حیوانات رفیق شود و به مراقبت از موجودات زنده علاقه پیدا کند.
درباره حیوانات و نحوه رفتار با آن ها به کودک بیاموزید
برخی کودکان هم بهدلیل ناآگاهی از شیوه درست رفتار با حیوانات، از نزدیکشدن به آنها اجتناب میکنند. بهصورت کلی، هرچه مرموزبودن و ابهام این مسئله را کمتر کنید، اضطراب فرزندتان نیز کاهش مییابد. بنابراین، اگر نحوه رفتار صحیح با حیوانات مختلف را به او بیاموزید، اعتمادبهنفسش افزایش مییابد و هنگام نزدیکشدن به آنها کمتر احساس اضطراب میکند. بهعنوان مثال، کمتر بچه روستایی را میتوان یافت که از سگها بترسد، زیرا از نحوه رفتارکردن با این موجودات بهخوبی آگاه است. اطلاعات زیر را نیز درباره حیوانات مختلف جمعآوری کنید و به فرزندتان ارائه دهید:
- چه چیزی میخورند؟
- کجا زندگی میکنند؟
- چگونه میخوابند؟
- چگونه از بچههایشان مراقبت میکنند؟
- هدف آنها از انجام برخی رفتارها چیست و چگونه باید زبان بدنشان را متوجه شد؟
- چه زمانی احساس خطر میکنند؟
- چگونه میتوان با آنها صمیمی شد؟
سخن پایانی
ابهام و مرموزبودن حیوانات، باعث ترس و فاصلهگیری کودک از آنها میشود. این ترس معمولا پایدار نمیماند و با افزایش آگاهی فرزندتان از نحوه رفتار با حیوانات و بیخطربودن آنها، بهمرور کاهش مییابد. مهمترین وظیفه شما در این زمینه، پیشگیری از افراطیشدن و تبدیلشدن این ترس به فوبیا در فرزندتان است. برای رسیدن به این هدف، ابتدا باید با احساسات و نگرانیهای فرزندتان همدلی و سپس او را کمکم و بااحتیاط به حیوانات نزدیک کنید. در این بین از راهکارهای دیگری مانند بهکاربردن کلمات و عبارات توصیفی مثبت، کمکگرفتن از اسباببازیها و مجسمههای حیوانی و توضیح درباره ویژگیها و رفتارهای حیوانات مختلف نیز استفاده کنید.
سوالات متداول
- چگونه ترس کودک از حیوانات را برطرف کنیم؟
اکثر این ترسها طبیعی هستند و بهمرور و با افزایش سن کودک از بین میروند، پس عجله نکنید و صبور باشید. برای کمک به فرزند در غلبه سریعتر بر این ترس هم میتوانید از دادن اطلاعات درباره حیوانات و نحوه برخورد با آنها استفاده کنید. - علت فوبیای حیوانات در کودکان چیست؟
داشتن تجربیات ناخوشایندی مانند مورد حمله حیوانات قرارگرفتن، الگوبرداری از والدین و دیگر افراد مهم زندگی و ترساندن کودک با حیوانات و همچنین استفاده از جملاتی مانند «میگم هاپو بیاد بخورتت!»، از مهمترین علل ابتلای کودک به فوبیای حیوان است. - از کجا بفهمیم که ترس بچه به فوبیا تبدیل شده است؟
اگر شدت علائمی مانند تنگی نفس، چسبیدن به والدین، گریه، قایمشدن و اجتناب از حضور در مکانهایی که احتمال حضور حیوانات وجود دارد، روز به روز بیشتر میشود، حتما باید از یک روانشناس بالینی کودکونوجوان کمک بگیرید.