فهرست مطالب
Toggleمفعول در زبان فارسی بخشی از اجزای جمله است که کاری بر روی آن انجام گرفته یا انجام میگیرد. اما مفعول کجای جمله میآید؟ چه انواعی دارد؟ برای تشخیص مفعول در جمله چه نشانه یا نشانههایی وجود دارد؟ بهترین روش یا روشهای تشخیص مفعول در جمله چیست؟ آیا ممکن است مفعول از جمله حذف شود؟ اگر بله، در چه زمانهایی این اتفاق میافتد و چگونه باید آن را تشخیص داد؟ خوشبختانه، متخصصان دستور زبان فارسی جوابهای واضح و روشنی به این سوالها دادهاند که ما در این مقاله قرار است آنها را برایتان بازگو کنیم.
مفعول و ارتباط آن با فعل گذرا
مفعول ارتباط تنگاتنگی با فعل گذرا دارد. اصلا نمیشود در جملهای مفعول داشته باشیم اما به فعل گذرا (متعدی) ختم نشود. برخی از فعلها برای کاملشدن معنایشان نیازمند مفعولاند. برای ملموستر شدن این مسئله به ۲ جمله زیر دقت کنید:
- «علی آمد».
- «علی آورد».
آیا هنگام شنیدن عبارت اول سوالی در ذهنتان ایجاد میشود؟ در جمله دوم چطور؟ بله؛ جمله اول معنایش کامل است، مگر اینکه آدم کنجکاوی باشیم و مثلا بپرسیم چه زمانی آمد یا با چه وسیله نقلیهای آمد؟! اما با شنیدن عبارت دوم، ناخودآگاه با خودمان میگوییم:
«علی چهچیزی یا چهکسی را آورد؟».
کسی نمیتواند با دستان خالی بیاورد! حتما چیزی همراه خودش دارد. فعلهای اینچنینی را در زبان فارسی «فعل گذرا به مفعول» میگویند. رابطه مفعول با این دسته از فعلها دوطرفه است، زیرا هم آنها به مفعول معنا میدهند و هم حضور مفعول باعث معنادارشدن آنها میشود. پیشنهاد میکنیم درباره انواع فعل هم بخوانید.
مفعول چیست؟
جملهها در کلیترین تقسیمبندی به نهاد و گزاره تقسیم میشوند. مفعول یکی از اجزای گزاره است. وقتی در جمله با فعلهایی سروکار داریم که کاری انجام دادهاند، آن کار مفعول است. پس مفعول بخشی از جمله است که کسی یا چیزی، روی آن عملی انجام داده باشد. مفعول از آن مفاهیمیست که با مثال بهتر در ذهن جا میافتد:
- «زهرا کاشت».
- «علی داشت».
- «رضا برداشت».
آیا متوجه منظورشان میشوید؟ زهرا چهچیزی را کاشت، علی چهچیزی را داشت و رضا چهچیزی را برداشت؟ جملههای بالا بدون مفعولهای زیر تقریبا بیمعنا هستند:
- «زهرا نهال را کاشت».
- «علی کتاب را داشت».
- «رضا خودکار را برداشت».
دقت داشته باشید که در جملههای بالا، مفعول در اختیار فعل است؛ یعنی فعل جملهها تعیینکننده کاریست که روی مفعول صورت گرفته است.
نشانه مفعول چیست؟
مفعول معمولا با نشانهها یا شناسههای زیر در جمله میآید:
- واژه «را» وقتی مفعول جمله معرفه باشد.
- حرف «ی» وقتی مفعول جمله نکره باشد.
- بدون نشانه؛ وقتی مفعول جمله، نوع و ماهیت چیزی را بیان میکند.
- همراه با «را» و «ی» وقتی نویسنده یا گوینده جمله، قصدش تاکید بر مفعول باشد.
واژه «را»؛ مهمترین نشانه مفعول
واژه «را» در فارسی امروزی معمولا همیشه همراه مفعول است، زیرا فعلهای گذرا به مفعول به آن نیاز دارند. مثلا در جمله «فاطمه دید»، ما از خودمان میپرسیم که «فاطمه چهچیزی را یا چهکسی را دید؟». بنابراین، خاصیت جملههای مفعولی این است که نیازمند کلمه «را» باشند و درباره مفعول جمله توضیح دهند. حالا بیایید جمله بالا را با مفعول و «را» کامل کنیم:
- «فاطمه، مادرش را دید».
در متون ادبی گذشته و گاهی جدید با مواردی از «را» مواجه میشویم که بهمعنای «از، به و برای» هستند. در این موارد، «را» نشانه مفعولی نیست. برای مثال:
- «حکیمی را گفتند» / منظور از واژه «را» در این جمله حرف اضافه «به» است، پس نشانه مفعولی نیست.
حرف «ی»؛ نشانه مفعول نکره
وقتی مفعول جمله بهدلایلی مانند ناشناسبودن یا اهمیتنداشتن، بهصورت نکره میآید، حرف «ی» به انتهای آن میچسبد. بهعنوانمثال:
- «صدایی شنیدم و از جا پریدم».
- «دفتری دیدم اما به آن توجهی نکردم».
این قطعه شعر از سهراب سپهری هم پر از مثالهای اینچنینیست:
من الاغی دیدم یونجه را میفهمید/
در چراگاه نصیحت گاوی دیدم سیر/
شاعری دیدم هنگام خطاب به گل سوسن میگفت شما/
من کتابی دیدم واژههایش همه از جنس بلور/
کاغذی دیدم از جنس بهار/
موزهای دیدم دور از سبزه…
مفعول با هر دو نشانه «را» و «ی»
گاهی و بهدلایلی مانند تاکید بر نقش مفعول، «ی» و «را» هر دو در جمله میآیند. مثلا به این بند از شعر سهراب سپهری دقت کنید:
- برهای را دیدم بادباک میخورد.
در اینجا بره نقش مفعول را دارد و «ی» و «را» به آن پیوسته، به زیباییاش افزودهاند.
مفعول بدون نشانه
وقتی مفعول جمله بر ماهیت و نوع چیزی دلالت دارد، معمولا بدون نشانه «را» و «ی» میآید. هنگام صحبت از نوع و ماهیت، تاکیدمان بر مصداق نیست، بلکه بر مفهوم کلی یک موضوع تاکید داریم. به ۲ جمله زیر دقت کنید:
- «صندلی را آوردم».
- «صندلی آوردم».
منظور گوینده از جمله اول با جمله دوم تفاوت دارد. در جمله اول، گوینده به یک صندلی خاص اشاره دارد و میگوید آن صندلی خاص را آورده است. اما در جمله دوم، گوینده به صندلی خاصی اشاره نکرده است. او فقط میگوید چیزی را آورده است که نامش صندلی است؛ حالا این صندلی میتواند هر شکل و نوعی از صندلی باشد.
مفعول کجای جمله قرار میگیرد؟
مفعول معمولا بعد از فاعل و قبل از فعل در جمله میآید. به مثالهای زیر نگاه کنید:
- «من درس فارسی را نمیفهمم».
- «علی امتحان را خوانده بود».
- «حسین مشقش را نوشت».
در جملههای بالا، من، علی و حسین، فاعل (انجامدهندهی کار) و نمیفهمم، خوانده بود و نوشت، فعل هستند. واژههای میان این دو (فارسی، امتحان و مشق) که بعد از آنها نشانه مفعولی «را» قرار گرفته است، مفعول جملهاند. مراقب این نکته هم باشید: گاهی از واژه «را» بهعنوان حرف ربط استفاده میکنیم که اینکار اشتباه است. به مثال زیر دقت کنید:
- «نکتهای که امروز شنیده بودم را در دفتر یادداشتم نوشتم» / غلط
- «نکتهای را که امروز شنیده بودم، در دفتر یادداشتم نوشتم» / صحیح
در جمله بالا واژه «نکته» مفعول جمله است و نشانه مفعولی «را» باید درست بعد از آن بیاید.
حذف مفعول به قرینه
مفعول در جملههای ۲ فعلی، معمولا به قرینه لفظی از جمله حذف میشود. بهعنوانمثال، عبارت زیر در اصل از ۲ جمله «علی ماشین را برداشت» و «علی ماشین را برد» تشکیل شده است که در جمله دوم، مفعول به قرینه لفظی حذف شده است.
- «علی ماشین را برداشت و برد.»
گاهی هم بسته به موقعیت یا شرایط، ممکن است گوینده از بیان مفعول خودداری کنید. مثلا اگر در حال بازی ناموشهرت باشیم و یکنفر سریعتر تمام کرده باشد، احتمالا خبر اتمام وقت را اینگونه به دیگران میرساند:
- «من تمام کردم!»
منظور جمله بالا این است که «من نوشتن اسامی را تمام کردم» اما مفعول جمله در آن به قرینه معنوی حذف شده است.
تشخیص مفعول چگونه است؟
۳ راهکار عمده برای تشخیص مفعول در جمله وجود دارد:
توجه به نشانه مفعولی «را»
نشانه مفعولی «را»، رایجترین روش تشخیص مفعول در جمله است. مفعول در زبان فارسی امروزی معمولا پیش از نشانه «را» میآید و تشخیصدادنش راحت است. بهعنوانمثال:
- «او جواب را میداند» / کلمه پیش از «را»، جواب، مفعول جمله است.
بهصورت کلی در فارسی امروزی، حرف «را» نشانه مفعول است. حتی اگر در یک جمله مفعولی، از واژه «را» استفاده نشده باشد، میتوانیم آن را به جمله اضافه کنیم. برای مثال:
- «امروز جمله زیبایی شنیدم.» / امروز جمله زیبایی را شنیدم.
استفاده از قاعده «چهچیزی را؟» و «چهکسی را؟»
سوالپرسیدن از «چهچیزی را؟ / چهچیزهایی را؟» و «چهکسی را؟ / چهکسانی را؟»، یکیدیگر از روشهای پرکاربرد تشخیص مفعول در جمله است. برای این روش فرمولی هم وجود دارد:
- تشخیص مفعول = «چهچیزی؟» / «چهکسی» + «را» + فعل
برای مثال:
- «حسین گل آورد.» | چهچیزی + را + آورد؟ / گل را
- «او ماهی گرفت.» | چهچیزی را گرفت؟ / ماهی را
- «کودکی دیدم.» | چهکسی را دیدم / کودک را
تشخیص فعل گذرا به مفعول در جمله
اگر یادتان باشد، اول این مقاله کمی درباره فعل گذرا به مفعول صحبت کردیم. هنگام مواجهه با این فعلها همواره با سوال «چهکسی را؟» و «چهچیزی را؟» مواجه میشویم. جواب «چهکسی را؟» و «چهچیزی را» در این جملهها همان مفعول است. به مثالهای زیر نگاه کنید:
- «چیدم.» | چهچیزی را چیدم؟ / گل را چیدم (گل مفعول جمله است.)
- «آوردم.» | چهچیزی را آوردم؟ / علی را آوردم (علی مفعول جمله است)
- «دیدم.» | چهکسی یا چهچیزی را دیدم؟ / محسن را دیدم (محسن مفعول جمله است)
انواع مفعول در زبان فارسی
مفعولها بهصورت کلی به ۲ دسته تقسیم میشود:
- مفعول بیواسطه یا مستقیم
- مفعول با واسطه یا غیرمستقیم
مفعول بی واسطه یا مستقیم چیست؟
همان چیزیست که تا اینجای مقاله دربارهاش صحبت کردیم. این نوع از مفعول بههیچگونه حرف اضافهای نیاز ندارد. همه مثالهایی که تا اینجا آوردیم، نمونههای مفعول بیواسطه هستند. امروزه تنها همین یک نوع از مفعول را داریم و چیزی بهنام مفعول غیرمستقیم در زبان فارسی وجود ندارد.
مفعول با واسطه چیست؟
بعضی از فعلها، گذرا به مفعول و متمم هستند. منظور از مفعول با واسطه کلماتیست که در این فعلها نقش متمم میگیرند. برای مثال:
- «او جنگل را به دوستانش نشان داد.» / در این مثال، جنگل مفعول بیواسطه و دوستانش مفعول با واسطه است.
- «حسن پول را به رضا بخشید.» / در اینجا پول مفعول مستقیم (بیواسطه) و رضا مفعول غیرمستقیم (با واسطه) است.
این جملهها در اکثر موارد برای کاملشدن معنایشان هم به مفعول و هم به متمم نیاز دارند.
مفعول چیست با مثال
حالا که نکات اصلی درباره مفعول را آموختیم، بیایید با چند مثال سخت، سطح تسلطمان را بسنجیم و از روشهای ۳ گانه تشخیص مفعول، کمک بگیریم:
جمله | بازنویسی جمله | تشخیص از طریق روشهای ۳ گانه |
من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم میرود. | من به چشم خویشتن، رفتن جانم را دیدم. | ۱. کلمه پیش از «را» یا رفتن که جانم به آن اضافه شده، مفعول است. ۲. چهچیزی را دیدم؟ / رفتن جانم را دیدم. ۳. دیدم | چهچیزی را؟ / رفتن جانم را. |
به ملازمان سلطان، که رساند این دعا را | چهکسی این دعا را به ملازمان سلطان میرساند. | ۱. دعا قبل از واژه «را» آمده و مفعول است. ۲. چهچیزی را میرساند؟ / دعا را میرساند. ۳. میرساند | چهچیزی را؟ / دعا را |
آنکه رخسار تو را رنگ گل و نسرین داد | کسی که رنگ گل و نسرین را به رخسار تو داد. | ۱. واژه پیش از «را» یعنی رنگ که گلونسرین به آن اضافه شده، مفعول است. ۲. چهچیزی را داد؟ / رنگ گل و نسرین را داد. داد | چهچیزی را؟ / رنگ گل و نسرین را |
آنکس که به دست جام دارد | کسی که جام را به دست دارد. | ۱. جام پیش از کلمه را آمده و مفعول است. ۲. چهچیزی را داد؟ / جام را داد. ۳. داد | چهچیزی را؟ / جام را |
سالها دل طلب جامجم از ما میکرد | دل، سالها جامجم را از ما طلب میکرد. | ۱. جامجم قبل از «را» آمده و مفعول است. ۲. چهچیزی را طلب میکرد؟ / جامجم را طلب میکرد. ۳. طلب میکرد | چهچیزی را؟ / جامجم را |
سعدیا در پای جانان گر به خدمت سر نهی | سعدی اگر سرت را در خدمت پای جانان بگذاری. | ۱. واژه سر که پیش از «را» آمده، مفعول است. ۲. چهچیزی را بگذاری؟ / سر را بگذاری ۳. بگذاری | چهچیزی را؟ / سر را |
از غایت دوستیم دشمن داری | من را از غایت دوستی، دشمن حساب کنی. | ۱. من پیش از «را» آمده پس مفعول است. ۲. چهچیزی را حساب کنی؟ من را ۳. حساب کن | چهچیزی را؟ / من را |
سخن پایانی
مفعول بخشی از گزاره است که مستقیما تحتتاثیر فعل جمله قرار دارد. به فعلهایی که چنین قابلیتی دارند، فعل گذرا به مفعول میگویند. این فعلها برای معنا داشتن به مفعول نیازمندند. مفعول در زبان رایج فارسی امروزی معمولا پیش از «را» میآید؛ بههمیندلیل، به واژه «را» نشانه مفعول میگویند. پس تشخیص مفعول در جمله معمولا کار سختی نیست، زیرا قبل از کلمه «را» قرار میگیرد. اگر هم به نظرتان رسید که یک جمله مفعول دارد، اما «را» ندارد، میتوانید با سوال از «چهچیزی را؟» و «چهکسی را؟»، مفعول جمله را پیدا کنید. بهترین راه برای پیداکردن مفعول در شعرها و نثرهای منظوم، بازنویسی جمله به نثر مرسوم و سپس یافتن مفعول آن است.
سوالات متداول
- مفعول چیست؟
بخشی از جمله است که تحتتاثیر فعل قرار دارد و کاری بر روی انجام گرفته است. معنای جمله بدون مفعول ناقص به نظر میرسد، زیرا مفعول همواره با فعلهای گذرا میآید. این فعلها بدون مفعول معنای درستی منتقل نمیکنند و کامل نیستند. - روش تشخیص مفعول چیست؟
این ۳ روش برای تشخیص مفعول مناسباند: ۱. واژه پیش از نشانه «را» مفعول است؛ ۲. مفعول جمله همیشه در جواب «چهکسی را؟» و «چهچیزی را؟» میآید؛ ۳. اگر فعل جمله پذیرای پرسش از «چهچیزی را؟» و «چهکسی را؟» است، یعنی آن جمله مفعول دارد. - نشانه مفعول چیست؟
واژه «را» مهمترین نشانه مفعولیست و بعد از آن قرار میگیرد. البته کلمه «را» گاهیاوقات در جمله نمیآید و نویسنده بهجای آن از «ی» نکرهساز استفاده میکند. گاهی هم مفعول جمله هیچ نشانهای ندارد. اما در همه جملههای مفعولی میتوان واژه »را» را به جمله افزود. پس اگر کلمهای با «را» همراه نبود، اما اضافهکردن «را» به آن امکانپذیر بود، آن کلمه مفعول جمله است.
یک پاسخ
بسیار کامل و ساده توضیح داده بودید از شما ممنونم