فهرست مطالب
Toggleزبان فارسی بهدلایل مختلفی مثل خجالتیبودن ما ایرانیها یک زبان پرکنایه است. ما با کنایه منظور خود را غیرمستقیم به مخاطب میرسانیم تا به اصطلاح نه سیخ بسوزد و نه کباب! راستی! سیخ مگر میسوزد؟ «نسوختن سیخ و کباب» در اینجا به معنای رسیدن به نتیجه با کمترین هزینه ممکن است. همه کنایهها مثل نسوختن سیخ و کباب به همین صورتاند و در آنها نویسنده منظور خود را در لفافه بیان میکند. در لفافه (پرده) صحبتکردن خودش کنایه دیگریست. همانطور که میبینید، کنایهها در زبان فارسی فرواناند، پس بیایید دقیقتر و با جزئیات بیشتر به بررسی این آرایه ادبی پرکاربرد بپردازیم.
آرایه کنایه چیست
کنایه یعنی عبارتی که علاوهبر معنای ظاهری، معنایی پنهانی هم دارد و منظور نویسنده یا گوینده، آن معنای پنهانیست. مثلا فرض کنید که منتظرید تا کسی کاری برایتان انجام دهد و او به شما میگوید: «اونقدر صبر کن تا علف زیر پات سبز شه».
وقتی این جمله را برای اولینبار میشنویم، تعجب میکنیم و با خودمان میگوییم: «منظورش چه بود؟». عبارتهای کنایی در ظاهر با موقعیت تناسب ندارند و برای درک آنها به کمی تامل نیاز داریم. «سبزشدن علف زیر پای آدم» زمان زیادی میبرد و این میزان از صبوری تقریبا غیرممکن است. گوینده هم قصد رساندن همین پیام را دارد. او میخواهد بگوید محال است که خواسته شما را برآورده سازد. پس همیشه با توجه به موقعیت و معنای ظاهری، میتوان معنای حقیقی را تشخیص داد.
اجزای آرایه کنایه
ادیبان آرایه کنایه را از نظر ساخت به ۲ جزء تقسیم میکنند:
- مکنی به: معنای ظاهری (آشکار)
- مکنی عنه: معنای باطنی (پنهان)
همانطور که بالاتر گفتیم، کنایهها عبارتهایی هستند که یک معنای ظاهری (مکنی عنه) دارند و یک معنای باطنی (مکنی به) که مراد نویسنده یا گوینده آن معنای باطنیست.
تشخیص کنایه
معنای لفظی و کنایی یک عبارت معمولا به یکی از ۳ صورت زیر با هم در ارتباط هستند و از روی این ارتباط میتوان کنایه را تشخیص داد:
- معنای لفظی نمونهای از معنای کناییست.
- معنای لفظی نشانهای از معنای کناییست.
- معنای لفظی بخشی از عملیست که در معنای کنایی مطرح شود.
در ادامه هر کدام از این روشهای تشخیص کنایه را با مثال توضیح میدهیم.
تشخیص معنای کنایی از روی نمونه
وقتی با زدن حرفی یا انجام کاری، رنج و ناراحتی کسی را تشدید میکنیم، مثل این است که روی زخم او نمک پاشیده باشیم. نمک پاشیدن روی زخم کسی یک عبارت کناییست. بیایید معنای ظاهری و باطنی آن را با هم مقایسه کنیم:
- معنای ظاهری: شخصی روی زخم کسی نمک پاشیده است.
- معنای باطنی: شخصی باعث تشدید عذاب کسی دیگر شده است.
در اینجا ارتباط بین معنای ظاهری و باطنی از نوع نمونهایست:
- نمک پاشیدن روی زخم باعث تشدید درد آن زخم میشود، پس این کار نمونهای از تشدید رنج و عذاب است.
تشخیص معنای کنایی از روی نشانه
وقتی میخواهیم از فردی مهماننواز تعریف و تمجید کنیم، میگوییم: «در خانهاش به روی همه باز است». پس معنای ظاهری و باطنی این کنایه به صورت زیر است:
- معنای ظاهری: همه میتوانند به خانه او وارد شوند.
- معنای باطنی: او فردی مهماننواز است.
رابطه معنای ظاهری و باطنی این کنایه از نوع نشانهایست، زیرا:
- باز بودنِ درِ خانه به روی همگان نشانه مهماننوازیست.
تشخیص معنای کنایی از روی بخشی از عمل
وقتی از کسی ناراحتایم و به او میگوییم: «نذار دهنم رو باز کنم»، از عبارتی کنایی برای توصیف رفتار او استفاده کردهایم. معنای ظاهری و باطنی کنایه ما به این صورت است:
- معنای ظاهری: باز کردن دهان.
- معنای باطنی: حرف زدن و گفتن چیزی ناخوشایند.
رابطه معنای ظاهری و باطنی این کنایه از نوع بخشی از عمل است، زیرا:
- باز کردن دهان بخشی از عمل حرف زدن است.
انواع کنایه
کنایهها را از ۳ بعد تقسیمبندی میکنند:
- نقش دستوری مکنی عنه
- شفافیت (وضوح) معنا
- انتقال معنا
در ادامه هر کدام از این انواع کنایه را با مثال توضیح میدهیم.
انواع کنایه از نظر نقش دستوری مکنی عنه
همانطور که گفتیم، معنای باطنی کنایه را مکنی عنه میگویند. کنایهها براساس نقش مکنه عنه به ۳ نوع زیر تقسیم میشوند:
کنایه از موصوف (اسم)
گاهی مکنی عنه، یک اسم یا موصوف است. برای مثال در بیت زیر، منظور فردوسی از آزادگان، ایرانیان است:
- به دژ در شد آن شاه آزادگان / ابا پیر گودرز کشوادگان
این نوع از کنایه به ندرت در زبان فارسی کاربرد دارد.
کنایه از صفت
گاهی مکنی عنه یک صفت است:
- بلغمیمزاج = ضعیف، دمدمی و با نوسانهای خلقی زیاد
- روی زرد = حال بد
- روی سرخ و گلگون = حال خوب
- ریشسفید محله = فرد خردمند و باتجربه محله
ضعیف، بدحالی، خوشحالی و خردمندی در کنایههای بالا همه صفت هستند.
کنایه از فعل (مصدر)
اکثر کنایههای زبان فارسی از این نوعاند:
- دامن کسی را گرفتن: کنایه از متوسلشدن به کسی
- سپر انداختن = کنایه از تسلیمشدن
- دل بردن = کنایه از عاشقکردن
- رخت بر بستن = کنایه از مهاجرتکردن از جایی
- چشم به راه بودن = کنایه از انتظار کشیدن
در همه مثالهای بالا، کنایهها به صورت عبارتهای فعلی آمدهاند.
انواع کنایه از نظر شفافیت (وضوح)
متخصصان آرایههای علم بیان، کنایهها را از نظر سادگی و پیچیدگی در درک معنای آنها به ۴ دسته تقسیم میکنند:
- کنایه تلویحی
- کنایه رمزی
- کنایه ایمایی
- کنایه تعریضی
کنایه از نوع تلویح
وقتی واسطه میان معنای اول و دوم متعدد و برای رسیدن به درک معنای آن نیاز به صغریکبری چیدن باشد، کنایه از نوع تلویحیست. برای مثال:
- خاموششدن اجاق کسی
در ایران باستان، در هر خانهای آتش یا اجاقی روشن بود که پدر و سپس پسران خانواده نقش نگهداری و حفظ آن را بر عهده داشتند. به همین دلیل، اگر خانوادهای پسردار نمیشد، میگفتند اجاق آن خانواده خاموش شده است. پس خاموششدن اجاق کسی بهمعنای پسردارنشدن آن فرد است. همانطور که میبینید، برای فهم معنای این کنایه ابتدا باید اطلاعات تاریخی یا عمومی خاصی داشته باشیم. یک مثال دیگر:
- چماننده چرمه هنگام گرد / چراننده کرکس اندر نبرد
کرکسها مردارخوار هستند. پس «چراننده کرکس اندر نبرد» کسیست که تعداد زیادی از افراد دشمن را کشته و به کرکس بیابان سپرده است.
کنایه از نوع رمز
در کنایههای رمزی، واسطههای میان معنای ظاهری و باطنی کم اما دیرفهم است، زیرا به صورت رمزی بیان شده است. مثلا وقتی میگوییم:
- «فلانی دیرگیره ولی شیرگیره»،
شیرگرفتن نوعی رمز است و به فردی اشاره دارد که معمولا موفقیتهای بزرگی کسب میکند. یا وقتی میگوییم:
- «فلانی خردهشیشه دارد»،
خردهشیشه نوعی بیان رمزی صاف و صادق نبودن است. در واقع میخواهیم بگوییم که او آدم مورد اعتمادی نیست.
کنایه از نوع ایما
در این نوع از کنایهها، نشانهای از مقصود اصلی گوینده وجود دارد و درک معنای پنهانی از روی معنای ظاهری با کمترین تلاش صورت میگیرد. به مثالهای زیر دقت کنید:
- از نفس افتادن: کنایه از خستهشدن
- دست کسی را گرفتن: کنایه از کمککردن به کسی
همانطور که میبینید، «از نفس افتادن» و «گرفتن دست دیگری»، ارتباط بسیار نزدیکی با معنای پنهانی خود یعنی خستهشدن و کمکرساندن دارند.
کنایه از نوع تعریض
این نوع کنایهها را باعنوان نیش و کنایه، زخم زبان یا گوشهزدن میشناسیم. مثلا اگر خطاب به کسی که هنر و چیز خاصی ندارد، بگوییم:
- «جیب خالی، پز عالی»،
کنایه ما از نوع تعریض است.
انواع کنایه از نظر انتقال معنا
کنایهها از نظر سرعت آنها در انتقال معنا به ۲ دسته زیر تقسیم میشوند:
- قریب (نزدیک)
- بعید (دور)
کنایه از نوع قریب
در این دست از کنایهها، معنای باطنی کاملا همخوان با معنای ظاهریست و به سرعت به مخاطب منتقل میشود. برای مثال:
- هزار فرسنگ فاصله داشتن: کنایه از فاصله زیاد داشتن
کنایه از نوع بعید
کنایههای بعید مثل کنایههای تلویحی، به مقدمهچینی برای رسیدن به درک معنای نویسنده یا گوینده نیاز دارد. به مثالهای زیر دقت کنید:
- نان به نرخِ روز خوردن: کنایه از رفتار منفعتطلبانه
- سر کیسه را شل کردن: کنایه از هزینه کردن
همه ما نان را به نرخ روز میخوریم و حواسمان هست که چیزی را گرانتر از قیمت روز آن نخریم. اما در اینجا منظور چیز دیگریست. گوینده منظورش افرادیست که همهچیز را بر مبنای ارزش مادیشان قضاوت میکنند و به اصول اخلاقی و انسانی پایبند نیستند.
سماق مکیدن کنایه از چیست
سماق به شکل پودر استفاده میشود و مکیدن آن تقریبا غیرممکن است، زیرا تا در دهان قرار بگیرد، خیلی زود جذب سیستم گوارش میشود. همین مسئله باعث شده است تا سماق مکیدن به انجام دادن کاری بیهوده و تلف کردن وقت نیز اطلاق شود.
مهره مار داشتن کنایه از چیست
مهره مار سنگی در دم مار است. در فرهنگ ایرانی این باور وجود دارد که هر کسی صاحب مهره مار باشد، به راحتی میتواند دیگران را جذب و علاقهمند به خود سازد. برای همین وقتی میگوییم «فلانی مهره مار دارد»، منظورمان این است که او در علاقهمندسازی دیگران به خود استعداد و توانایی خاصی دارد.
آرایه کنایه با مثال
حالا که با تعریف، ساختمان، نحوه تشخیص و انواع کنایه آشنا شدیم، چند مثال با هم میبینیم و حل میکنیم.
مثال کنایه در شعر
در کدام یک از بیتهای زیر کنایههای بیشتری دیده میشود؟
- من آن روز آستان بوسیدم و بار سفر بستم / که سر در خانه جان کرد عشق خانه پردازت
در این بیت چهار کنایه وجود دارد:
- آستان بوسیدن: کنایه و نشانهای از خداحافظی کردن است. ما در پایان زیارت، با بوسیدن صحن و آستان از مکان مقدس خارج میشویم.
- بار سفر بستن: کنایه و نشانهای از آمادهشدن برای سفر است. بستن چمدان یا بار خود، آخرین گامِ آمادهشدن برای سفر است.
- سر در خانه کسی کردن: کنایه و نمونهای از ورود به حریم خصوصی دیگران است.
- خانهپردازی: کنایه و نمونهای از تصاحبکردن یا صاحب جایی شدن است. پرداختن و زدودن یک خانه از آثار صاحب او، آخرین مرحله به دست آوردن مالکیت آن خانه است.
مثال دوم: تشخیص کنایه
در کدام گزینه از آرایه کنایه استفاده نشده است؟
- دور من را خط بکش.
- شکمت را صابون نزن.
- تو دل این کار را نداری.
- روی من را زمین انداخت.
خطکشیدن دور اسم کسی نشانه خارجشدن او از فهرست است. صابوننزدن شکم از کنایههای بعید است و بهمعنای دلخوشنکردن برای رسیدن به خواسته است. دل کاری را نداشتن به معنای جرئت انجام کاری را نداشتن است. روی کسی را زمین انداختن نیز به معنای خواسته کسی را نپذیرفتن است. در جمله سوم فقط با تغییر کلمه دل به جرئت میتوان جمله را معنا کرد، پس در اینجا از عبارت کنایی استفاده نشده است.
مثال سوم تشخیص کنایه
در بیت زیر از کدام آرایه استفاده شده است؟
«چو دست از همه حیلتی در گسست / حلال است بردن به شمشیر دست»
گسستن دست از چیزی در مصراع اول به معنای بیبهره ماندن از آن است. در مصراع دوم نیز دست بردن به شمشمیر کنایه از وارد جنگ شدن است. پس در بیت بالا از آرایه کنایه استفاده شده است.
سخن پایانی
آرایه کنایه به عبارتهایی اشاره دارد که علاوه بر معنای ظاهری، معنای دیگری هم دارند و مراد گوینده یا نویسنده آن معنای دوم است. معنای باطنی (دوم) به نحوی با معنای اولیه ارتباط دارد و از روی این ارتباط میتوان به معنای باطنی پی برد. گاهی این ارتباط زیاد و آشکار و گاهی دیگر پنهان و تلویحیست، اما حتما رابطهای بین آنها وجود دارد و بهترین راه تشخیص کنایه پیداکردن همین رابطه است. راه دوم تشخیص کنایه، خواندن متنهای ادبیست، زیرا این متنها پر از آرایههای ادبی ازجمله کنایهاند.
سوالات متداول
- آرایه کنایه چیست؟
عبارتهایی که علاوهبر معنای ظاهری، معنای دیگری هم دارند که منظور نویسنده یا گوینده آن معنای دیگر است؛ مثلا وقتی میگوییم «بمان تا علف زیر پایت سبز شود»، منظورمان عملی نبودن چیزیست و انتظار را بیهوده میدانیم. - نحوه تشخیص کنایه چگونه است؟
بین معنای ظاهری و معنای باطنی کنایه همیشه رابطه وجود دارد. این رابطه گاهی بهصورت نشانهای، گاهی نمونهای و گاهی بخشی از عمل نهاییست و بهترین راه تشخیص کنایه پیدا کردن این رابطه است. ما در متن مقاله روش صحیح انجام این کار را با مثال توضیح دادهایم. - انواع کنایه چه هستند؟
کنایهها از نظر نقش دستوری مکنی عنه، انتقال معنا و وضوح (شفافیت) به انواع مختلفی تقسیم میشوند که ما همه آنها را در متن مقاله با ذکر مثال توضیح دادهایم.