آموزش کنترل هیجان به کودکان در 4 گام پیوسته

چگونه هیجان کودک را کنترل کنیم؟

یک‌نفر فریاد می‌زند: «دالتونا دارن میان!» همه اهالی شهر در گوشه‌ای پنهان می‌شوند. کاسب‌ها کرکره را پایین می‌دهند و از لای پرده‌ها بیرون را نگاه می‌کنند. ترس‌ولرز تمام شهر را فراگرفته‌است… شاید یاد کارتون قدیمی و تلویزیون‌‌های سیاه‌وسفید دوران بچگی بیفتید، اما چیزی شبیه به آن هر روز در خانه‌های‌مان در جریان است. البته با این تفاوت که نمی‌توانیم و نباید از ابراز هیجانات کودکان فرار کنیم یا کلافه شویم. بنابراین، وظیفه ما است که نشانه‌ های هیجان زدگی افراطی را تشخیص و درکنار آموزش آموزش احساسات به کودک، نحوه کنترل هیجانات را هم به او بیاموزیم. ما نیز در این مقاله قصد داریم به بررسی هیجان‌زدگی و راه های کنترل هیجان در کودکان بپردازیم.

هوش هیجانی و هیجانی شدن کودک یعنی چه؟

به‌اعتقاد روان‌شناسان ما دارای 6 هیجان اصلی هستیم: غم یا ناامیدی، ترس، خشم، خوشحالی، تعجب و نفرت. باقیِ احساسات ما ترکیبی از این هیجانات اولیه یا اصلی هستند. به‌عنوان مثال، از ترکیب غم، خشم و نفرت، احساس افسردگی ایجاد می‌شود. اگر کودک این احساسات اساسی را بشناسد و نحوه مدیریت آن‌ها را بداند یعنی هوش هیجانی بالایی دارد. به‌عنوان مثال، بچه‌هایی که دارای دوست خیالی کودکان هستند و با او صحبت می‌کنند، درک بهتری از احساسات خود دارند و توانایی کنترل عواطف‌شان بیشتر است.

همان‌طور که ضریب هوشی کودکان با افزایش سن و تجربیات محیطی بیشتر می‌شود، هوش هیجانی آن‌ها نیز کم‌کم و از طریق درس‌گرفتن از اشتباهات‌شان افزایش می‌یابد. بنابراین، بروز افراطی احساسات در دوران کودکی کاملا طبیعی است. حالا شاید حساسیت برخی از برخی دیگر بیشتر یا کمتر باشد، اما رشد آن (از آغاز تا تقریبا پایان زندگی) سیری تدریجی و افزایشی دارد. 

چرا برخی از کودکان بیش از حد هیجان زده می شوند؟

عوامل ژنتیکی و محیطی مختلفی در این زمینه تأثیرگذار هستند. شاید سخت‌گیری والدین و عدم تخلیه انرژی عامل بروز این مشکل باشد. شاید هم دلایل ژنتیکی و رشدی مانند اختلال کمبودتوجه-بیش‌فعالی عامل وقوع آن باشند. عوامل زیر جزو مهم‌ترین علل بدتنظیمی هیجانی در کودکان هستند:

  • تجربه رویدادهای دردناک (اصلی‌ترین دلیل بدتنظیمی احساسی)
  • غفلت والدین از ارضای نیازهای کودک
  • آسیب مغزی
  • وراثت‌پذیری
  • استرس و عدم احساس امنیت
  • تعارضات خانوادگی و طلاق والدین
هیجانی شدن کودک چیست؟

نشانه‌های هیجان‌زدگی افراطی کودکان

در موقعیت‌های مختلف جلوه‌های گوناگونی به خود می‌گیرد. مثلا در مدرسه احتمالا با بقیه همسالان درگیر می‌شوند که باید از مقاله تکانشگری کودکان چیست؟ برای درمان آن استفاده کنید. یا شاید در رعایت نوبت هنگام بحث‌های کلاسی مشکل داشته باشند و مدام حرف دیگر همکلاسی‌ها یا معلم را قطع کنند. به‌هر‌حال، آن‌ها یکی یا چندتا از علائم زیر را خواهند داشت:

  • تغییر سریع حالت عاطفی، مثلا از خوشحالی به غمگینی
  • بروز افراطی و انفجاری احساسات، مثلا پرخاشگری‌های شدید و احتمال آسیب‌زدن به خود یا دیگری
  • رفتارهای محتاطانه اطرافیان برای جلوگیری از به‌دل‌گرفتن او
  • انجام کارهای خطرناک قبل از تفکر در مورد پیامدهای آن
  • اعتماد‌به‌نفس کاذب و بیش‌برآورد توانایی‌ها و استعدادها
  • تاحدودی خلاق و پرانرژی
  • دارای الگوی خواب نامنظم و شاید هم کم‌خوابی

کودکان در چه سنی توانایی کنترل هیجانات را به دست می‌آورند؟

تا قبل از 5 سالگی کنترل و درک آن‌ها از عواطف‌شان خیلی کم است. البته باز هم می‌توان تاحدی روی این موضوع کار کرد، اما نباید توقع زیادی از آن‌ها داشت. اما از 5 سالگی به بعد رشد عاطفی آن‌ها سرعت زیادی پیدا می‌کند. مثلا به‌راحتی در مورد احساسات‌شان صحبت می‌کنند و کنترل تکانه بیشتری نسبت به قبل دارند.

چگونه هیجانی شدن کودک را کنترل کنیم؟

احساسات کودکان گاهی مانند یک موسیقی‌ آرامش‌بخش یا موج‌های ساحل دریا در روزی آرام و آفتابی می‌ماند. گاهی دیگر، همه‌چیز شبیه یک روز طوفانی می‌شود و رفتار و گفتار و افکار کودک را مختل می‌کند. در چنین زمان‌هایی، احساس درماندگی دارند و از روی نگرانی و استرس همه‌چیز را بدتر می‌کنند. اگر کنترل احساسات را به آن‌ها آموزش ندهیم، بدتنظیمی عاطفی به الگو تبدیل می‌شود و روال زندگی کودکان را دچار فروپاشی می‌کند. شیوه کنترل هیجانات دارای 4 گام اساسی است که باید به شیوه زیر آموزش داده‌شود.

علت هیجانی شدن کودک

1. نام گذاری و شناسایی هیجانات اصلی

قبل از هر چیز، نام هیجانات مختلف را به کودک آموزش دهید. آیا از اینکه شما اسبا‌ب‌بازیش را گرفته‌اید عصبانی است؟ آیا با مشکل اضطراب امتحان در دانش آموزان مواجه شده‌است؟ آیا کنکور در حال نزدیک‌شدن است و ذهنش را درگیر کرده‌است؟ همه این موارد، در سنین مربوط به خودشان استرس قابل‌ملاحظه‌ای ایجاد می‌کنند. آموزش نام‌گذاری و شناسایی این احساسات به او در برقراری ارتباط با دیگران کمک می‌کند. در زیر مثال‌هایی از احساسات منفی از کمترین شدت تا بیشترین آن را بیان می‌کنیم:

  • غمگین: ناامید، بی‌‌انگیزه، کسل، ناراحت و در شدت زیاد، افسرده
  • مضطرب: خجالت‌کشیدن، نگرانی، عصبی، آشفته و در شدیدترین حالت، وحشت‌زده
  • درمانده: آزرده‌خاطر، کلافه، پریشان، پرخاشگر و در شدیدترین حالت، تکانشگری

شما می‌توانید به‌ راه‌وروش و با کلمات خانوادگی خودتان هم این احساسات را به فرزندتان آموزش دهید. آن‌چه اهمیت دارد، آموزش نام‌گذاری و شناسایی هیجانات به کودکان است تا در هنگام تجربه آن‌ها بتوانند با شما یا دیگران ارتباط برقرار کنند.

2. ابراز احساسات به شیوه سازنده و مثبت

بعد از اینکه فرزندتان توان شناسایی عواطفش را به‌دست‌آورد، ابراز سالم و سازنده آن‌ها راحت‌تر خواهد بود. احساسات شدید لزوما بد یا خطرناک نیستند و به رفتارهای تکانشگرانه منجر نمی‌شوند. گزینه‌های زیر در مدیریت احساسات بچه‌ها و کنترل خشم در نوجوانان موثر هستند:

  • صحبت کردن با پدر و مادر، خواهر و برادر یا معلم و مربی درباره ناراحتی
  • تنفس عمیق و شکمی، استفاده از تکنیک‌های آرام‌سازی ذهنی-عضلانی و گاهی هم استفاده از تکنیک حواس‌پرتی
  • انجام کارها و فعالیت‌های مورد علاقه مانند توپ‌بازی، حل پازل، بازی با لگو
  • و از همه‌ مهم‌تر، تخلیه انرژی با بازی‌های جسمانی مانند دویدن، گرگم‌به‌هوا، قایم باشک یا حتی از طریق همکاری کودکان در خانه

این روش‌ها و روش‌های دیگری که به ذهن خودتان می‌رسد و یا حتی با همفکری فرزندتان کشف می‌کنید، تمرکز را از تجربه شدید عواطف به یک فعالیت مثبت یا حداقل خنثی تغییر جهت می‌دهد.

علائم عدم کنترل هیجان در کودکان

3. اصلاح باورهای نادرست و ناکارآمد

عواطف ما کاملا ناشی از رویدادهای محیطی نیستند و افکار ما نیز بر شدت تجربه آن‌ها تاثیرگذار هستند. در هنگام پریشانی، پردازش مغزی همه ما و خصوصا کودکان تاحدودی سریع، ناخودآگاه و ناکارآمد است. باورهای ناکارآمد هم احساسات منفی را به‌همراه دارد. بنابراین، باید به آن‌ها در اصلاح این باورها کمک کنیم. وقتی احساسات شدید فروکش کرد، در مسیر اصلاح افکار استرس‌زا راهنمای‌شان باشید. جهت‌دهی به افکار از دو بخش تشکیل می‌شود:

1. شناسایی افکار

اول باید برداشتش از موقعیت و شرایط را درک کند. شاید او این‌گونه فکر می‌کند: «من هیچ‌وقت نمی‌تونم این پازلو حل کنم!» یا «من حتما توو امتحان ریاضی میفتم.» در شناسایی این افکار به فرزندتان کمک کنید و از او بخواهید به‌جای پرخاشگری و دعوا، آن‌ها را با صدای بلند بیان کند.

2.ارزیابی درستی یا نادرستی افکار

اگر چیزی درست باشد پس حتما شواهدی برایش وجود دارد. در این‌ مواقع به فرزندتان کمک کنید تا افکار غلط و اغراق‌آمیز خود را ببینند و به اشتباه‌بودن‌شان پی ببرند. «من همیشه … .» یا «من در فلان زمینه بدترین هستم.» البته نباید به‌صورت مستقیم با افکار کودک چالش کنید. در عوض، سوالات زیر را از او بپرسید تا خودش درستی یا نادرستی آن‌ها را ارزیابی کند:

  • آیا اتفاقی افتاده که اینجوری فکر می‌کنی؟
  • شواهد اصلیت درباره این موضوع چیه؟
  • به‌نظرت انتظاراتت از خودت زیاد نیست؟
  • دوستای دیگه‌ت هم همینجوری فکر می‌کنن؟ نظر اونا چیه؟
  • راهی واسه بهبود شرایط وجود داره یا نه؟
  • واسه بهبود اضاع چیکار میشه کرد؟

4. تمرین خودکنترلی هیجانی

دقیقا شبیه تمرین مسائل ریاضی یا یادگیری یک مهارت خاص، کنترل عواطف و احساسات نیز از طریق تمرین بهبود می‌یابد. در اینجا به‌صورت خلاصه نحوه تمرین کنترل هیجانات را بیان می‌کنیم.

  1. احساسات اصلی را با فرزند خود مرور کنید و سپس کلمات عاطفی دیگری نام ببرید و از کودک در مورد ارتباطش با هیجانات اصلی (غم، ترس، خوشحالی، تعجب، نفرت، خشم) و شدت‌وضعف آن سوال بپرسید.
  2. به کمک یکدیگر، لیستی از روش‌های سالم کنترل و برخورد مثبت و سازنده با هیجانات تهیه کنید.
  3. افکار فرزندتان درباره رویدادهای مختلف را بررسی و درباره درستی و نادرستی آن‌ها گفت‌وگو کنید.
آموزش مدیریت هیجانات به کودکان

سخن پایانی

کنترل هیجانات به دلایل رشدی و محیطی برای کودکان سخت است. آن‌ها حتی از عواطف و احساسات‌شان آگاهی ندارند، چه برسد به اینکه توان مدیریت آن‌ها را داشته باشند. به‌مرور و با افزایش مهارت‌های کلامی و شناختی فرزندتان، کنترل هیجانات را به او بیاموزید. برای رسیدن به این هدف، قبل از هر چیز باید نام و ویژگی‌های احساسات مختلف را برایش توضیح دهید تا آن‌ها را بشناسد. در مرحله بعد، برای بهبود مدیریت عاطفی، روش‌هایی مانند صحبت‌کردن درباره مشکلات، تنفس عمیق و آموزش کار گروهی در مدرسه را به او بیاموزید. آن‌ها گاهی هم باورهای غلطی درباره موقعیت‌ها دارند. نحوه اصلاح این باورها را به فرزندتان بیاموزید. نکته آخر: این مهارت‌ها را به‌صورت روزانه تمرین کنید تا کودک به تنظیم احساسات تسلط پیدا کند.

سوالات متداول

  1. راه‌های کنترل هیجان در کودکان چیست؟
    شناسایی و نام‌گذاری احساسات و روش‌های مدیریت آن‌ مانند صحبت‌کردن با والدین درباره ناراحتی، تنفس عمیق، انجام کارهای موردعلاقه و پرداختن به فعالیت‌های هنری مانند نقاشی از راه‌های موثر کنترل عواطف هستند.
  2. هوش هیجانی کودک چیست؟
    هرچه کودکان شناخت بیشتری از ریشه عواطف و احساسات ‌خودشان داشته باشند و هنگام بروز آن‌ها واکنش بهتر و موثرتری ابراز کنند، هوش هیجانی بالاتری دارند.
  3. کودکان در چند سالگی به کنترل هیجانات دست پیدا می‌کنند؟
    از 5 سالگی به بعد کنترل بیشتری بر عواطف‌شان خواهند داشت. در این سن، آن‌ها بهتر در مورد احساسات‌شان صحبت می‌کنند و واکنش‌های موثرتری نسبت به عواطف‌شان دارند.

به این مطلب امتیاز دهید

اشتراک گذاری مطلب :

جهت دریافت آخرین اخبار و اطلاعیه‌های مرتبط با پایه تحصیلیتان شماره تماس خود را وارد نمایید

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *