فهرست مطالب
Toggleجذابیت اکثر حاضرجوابیهای ما در دوران کودکی به استفاده از آرایه سجع برمیگردد؛ مثلا وقتی در جواب «به توچه؟» میگفتیم «تربچه!» یا وقتی در جواب «راست میگی؟» میگفتیم «کاسهت رو بیار ماست بگیر!»، به نوعی در حال استفاده از این آرایه ادبی بودیم. سجع در نثر معادل قافیه در شعر است. ما در اینجا با سوال «سجع چیست» شروع میکنیم، سپس به سراغ انواع سجع و روش تشخیص آنها میرویم، از فرق سجع و جناس میگوییم و سپس مثال میزنیم و با حل تمرین، سطح یادگیری خود را میسنجیم.
سجع چیست؟
وقتی واژههای پایانی دو عبارت یا دو جمله قرینه، یک یا هر دو شرط زیر را داشته باشند، از آرایه سجع استفاده شده است:
- در واج آخر مشترک باشند.
- با یکدیگر هموزن باشند.
به نثر مُسَجَّع زیر دقت کنید:
- در رعایت دلها کوش و عیب کسان میپوش!
عبارت بالا از دو جمله قرینه تشکیل شده است که با کلمه «و» از یکدیگر جدا شدهاند:
- در رعایت دلها کوش.
- عیب کسان میپوش.
با کمی دقت متوجه اشتراک واجهای پایانی این دو جمله در مصوت «و» و صامت «ش» میشویم. اشتراک این دو جمله در حرف پایانی «شین» هم برای ساختن آرایه سجع کافی بود، اما اشتراک در بیش از یک واج باعث زیبایی بیشتر کلام شده است.
نکاتی در باب آرایه سجع
آرایه سجع اگرچه کاملا ساده و دلنشین است، اما مثل دیگر آرایههای ادبی برای بهکارگیری درست آن باید به نکاتی توجه کرد:
۱. سجع در پایان جمله های قرینه می آید
کلمات دارای سجع باید حتما در پایان جملات بیایند؛ برای مثال:
«هر که با بزرگان ستیزد، خون خود ریزد».
واژههای پایانی در دو جمله قرینه بالا در واجهای پایانی با یکدیگر مشترک دارند، پس این دو جمله مسجع هستند. عبارت «ریختن خون خود» در اینجا کنایه از به کشتن دادن خود است.
۲. کلمات مسجع پیش از کلمات تکراری میآیند
اگر در پایان دو جمله، کلمات تکراری وجود داشته باشد، سجع پیش از آنها میآید. به مثال زیر دقت کنید:
«چه جای ملامت است که در دیده من شایسته کرامت است».
دو جمله قرینه بالا با فعل «است» به پایان رسیدهاند، پس برای یافتن سجع باید به کلمات قبلتر نگاه کنیم. در اینجا واژههای پیش از «است» در واجهای پایانی با هم مشترکاند، پس آرایه سجع داریم.
۳. حذف به قرینه تاثیری بر سجع ندارد
گاهی در جملات مسجع، فعل به قرینه لفظی حذف میشود؛ به عنوان مثال:
«که یار موافق بود و ارادت صادق».
در اینجا فعل بود در پایان جمله دوم به قرینه لفظی در جمله اول حذف شده است. در این موقعیتها باید وجود آن فعل را فرض کرده، سپس کلمات پایانی جملهها را با هم مقایسه کنیم.
۴. حواستان به فعلهای فریبدهنده باشد
اگر اشتراک دو فعل تنها در شناسهها باشد یا تفاوتشان تنها در پیشوندهای «می، بـ و نـ» باشد، نمیتوان آنها را به عنوان واژههای سجع قبول کرد. برای مثال:
- «خون در روی مالیدم تا در چشم شما سرخروی باشم».
- «صحبتی و فصاحتی داشت که کس نداشت».
فعلهای پایانی جمله اول (مالیدم و باشم)، تنها در شناسه «ـَم» با یکدیگر مشترکاند، پس سجع به حساب نمیآید. تفاوت فعلهای جمله دوم (داشت و نداشت) تنها در پیشوند «نـ» است، پس در اینجا هم سجع نداریم.
اولین نفری باشید که از اخبار و اطلاعیههای مرتبط با پایه تحصیلیتان باخبر میشود!
انواع سجع
در تعریف سجع گفتیم که هر گاه واژههای پایانی هموزن و/یا همواج باشند، آرایه سجع داریم. باتوجه به این دو ویژگی، ۳ نوع سجع وجود دارد:
- سجع متوازن: دو واژه پایانی، فقط هموزناند: «ملک بیدین باطل است و دین بیملک ضایع».
- سجع مُطَرَّف: دو واژه پایانی، فقط همواجاند: «ذوالفقار علی در نیام است و زبان سعدی در کام».
- سجع متوازی: دو واژه پایانی، هموزن و همواجاند: «اندک اندک خیلی شود و قطره قطره سیلی».
در ادامه هر ۳ نوع سجع را با مثال توضیح میدهیم.
سجع متوازن
در سجع متوازن، دو واژه اگرچه در ظاهر کاملا متفاوتاند اما وزن یکسانی دارد:
«مال از برای آسایش عمر است نه از بهرِ گرد کردن مال».
عمر و مال اگرچه در واجهای پایانی مشترک نیستند اما هموزناند. واژههای هموزن دارای ۲ ویژگی زیرند:
- تعداد هجاهای یکسانی دارند. عمر و مال هر دو تکهجایی هستند.
- زمان تلفظ هجاهایشان یکسان است؛ به این صورت که همه حروف صامت (ب، پ، ت و…) و مصوتهای کوتاه (ـَ، ـِ، ـُ) به یک واحد زمانی و همه مصوتهای بلند (آ، او، ای) به دو واحد زمانی برای تلفظ شدن نیاز دارند. واژه عمر از چهار واحد زمانی و واژه مال نیز از ۴ واحد زمانی تشکیل شده است.
سجع مطرف
در سجع مطرف، واج یا واجهای پایانی دو کلمه آخر یکساناند اما هموزن نیستند:
«هر نفسی که فرو میرود، ممد حیات است و چون برمیآید، مفرّح ذات».
حیات دو هجا، اما ذات یک هجا دارد، پس این دو کلمه هموزن نیستند. این دو کلمه فقط در واجهای پایانی شبیه یکدیگرند، پس سجع مطرف داریم.
سجع متوازی
کلمات پایانی در سجع متوازی، هم واجهای یکسانی دارند و هم از نظر وزن با هم برابرند:
«اختران رخشان به پرتو روشنی او تابنده و چرخ گردان به خواست و فرمان او پاینده».
کلمات «تابنده» و «پاینده»، هم دارای واجهای یکسانی هستند و هم وزن برابری دارند.
تشخیص سجع
برای تشخیص عبارتهای مسجع به شیوه زیر عمل میکنیم:
- ابتدا باید دو جمله یا عبارت قرینه هم و بدون فاصله از یکدیگر پیدا کنیم.
- واژههای پایانی غیرتکراری را پیدا میکنیم. اگر این واژهها در حرف یا حرفهای آخر یا وزن مشترک باشند، آرایه سجع وجود دارد.
برای مثال به این جمله دقت کنید: «توانگری به هنر است نه به مال و بزرگی به عقل است نه به سال».
در مثال بالا دو جمله یا عبارت قرینه وجود دارد که با یکدیگر ارتباط معنایی دارند و بدون فاصله (پشت سر هم) آمدهاند. کلمات پایانی این دو عبارت (مال و سال)، هم در واجهای پایانی یکساناند و هم وزنشان برابر است، پس در اینجا آرایه سجع به کار رفته است.
ترصیع و موازنه
ترصیع و موازنه را بچههای علوم انسانی باید بدانند، پس اگر ریاضی یا تجربی میخوانید، دانستن این دو آرایه به جز برای اطلاعات عمومی به کارتان نمیآید. گاهی در دو مصراع شعر یا دو جمله از نثر، همه کلمهها یک به یک دارای سجع هستند. باتوجه به سجع بین این کلمهها از چه نوعی باشد، ترصیع یا موازنه داریم:
موازنه
اگر سجع بین کلمهها از نوع متوازن یا برخی متوازن و برخی متوازی باشد، به آن موازنه میگویند:
«ز گرز تو خورشید گریان شود / ز تیغ تو ناهید بریان شود»
در بیت بالا، همه کلمات دو مصرع به صورت متقابل با یکدیگر دارای سجع هستند. باتوجه به اینکه «گرز و تیغ» و «خورشید و بهرام» فقط هموزن هستند و سجع متوازن دارند، فردوسی در بیت بالا از موازنه استفاده کرده است. در بیت بالا، فردوسی از آرایههای دیگری هم استفاده کرده است؛ برای مثال:
- گریه کردن که یک صفت انسانیست به خورشید نسبت داده شده است، پس آرایه تشخیص داریم.
- گریان شدن خورشید از ترس گرز رستم، امری غیرممکن است، پس آرایه اغراق داریم.
- ارتباط معنایی بین واژههای «گرز – تیغ» و «خورشید – ناهید»، آرایه مراعات نظیر زیبایی پدید آورده است.
ترصیع
اگر سجع بین تمام واژهها از نوع متوازی باشد، به آن ترصیع میگویند:
«برگ بیبرگی بود ما را نوال / مرگ بیمرگی بود ما را حلال»
همه کلمات دو مصراع بالا دو به دو مسجع هستند و سجع بین آنها از نوع متوازیست، پس در اینجا مولانا از آرایه ترصیع استفاده کرده است.
مثال برای سجع
حالا که آرایه سجع را با جزئیات کامل بررسی کردیم، بیایید با حل چند مثال آموختههایمان را بسنجیم و خطاها یا بدفهمیهای احتمالی را اصلاح کنیم.
مثال اول: تشخیص طرفین سجع
در عبارت زیر، کدام واژهها طرفین سجع نیستند؟
«در همان بحبوحه بخور بخور که منظره فنا و زوال غاز خدا بیامرز، مرا به یاد بیثباتی فلک بوقلمون و شقاوت مردم دون و مکر و فریب جهان پتیاره و وقاحت این مصطفای بدقواره انداخته بود، باز صدای تلفن بلند شد. بیرون جستم و فورا برگشتم».
- جستم / برگشتم
- پتیاره / بدقواره
- بوقلمون / دون
- فنا / خدا
یکی از شرطهای سجع آمدن واژههای مسجع در پایان دو عبارت یا دو جمله است. کلمات «جستم و برگشتم» در پایان دو جمله آمدهاند. واژههای «پتیاره و بدقواره» و «بوقلمون و دون» اگرچه در پایان دو جمله نیامدهاند، اما به دو عبارتِ مجزایِ پشت سر هم تعلق دارند. واژههای «فنا و خدا»، نه متعلق به دو جمله مجزایاند و نه به دو عبارت مستقل تعلق دارند؛ آنها هر دو از اجزای یک عبارت واحدند و نمیتوانند طرفین سجع باشند.
مثال دوم: تشخیص کلمات دارای سجع
در عبارت زیر، کلمات دارای سجع را پیدا کنید:
«به حکم ضرورت سخن گفتیم و تفرّجکنان بیرون رفتیم در فصل ربیعی که صولتِ بَرد آرمیده بود و اَوان دولت وَرد رسیده».
در عبارت بالا، چهار جمله پیوسته داریم که دو به دو با یکدیگر مسجعاند:
- «به حکم ضرورت سخن گفتیم و تفرجکنان بیرون رفتیم»
- «در فصل ربیعی که صولت برد آرمیده بود و اوان دولت ورد رسیده [بود]»
در دو جمله قرینه ابتدایی کلمات گفتیم و رفتیم و در جمله بعدی نیز واژههای آرمیده و رسیده با یکدیگر سجع دارند.
مثال سوم: تشخیص آرایه سجع
در کدام عبارت از آرایه سجع استفاده شده است؟
- دل او در پردههای گمراهی نهان و حق از او رویگردان.
- بیخویشتن نشسته بود، خواجهوار و پای به گرد کرده.
- خون در روی مالیدم تا در چشم شما سرخروی باشم.
- اطفال شاخ را به قدوم موسمِ ربیعِ کلاهِ شکوفه بر سر نهاد.
در عبارت اول، واژههای «نهان و رویگردان» در پایان جملهها آمدهاند و با هم سجع دارند. پردههای گمراهی نیز اضافه تشبیهیست، پس تشبیه هم داریم. در عبارت دوم، نشسته و کرده میتوانستند با یکدیگر سجع تشکیل دهند، اگر خواجهوار بین آنها فاصله نینداخته بود. در عبارت سوم، واژههای «مالیدم و باشم» تنها در شناسه با هم تفاوت دارند و سجع ندارند. عبارت چهارم نیز تنها از یک جمله تشکیل شده است و امکان تشکیل سجع وجود ندارد.
سخن پایانی
هر گاه واژههای پایانی دو عبارت در واج یا واجهای آخر مشترک باشند یا وزن یکسانی داشته باشند، بین آن دو کلمه سجع برقرار است و آن دو جمله را مسجع میگویند. سجع در نثر مثل قافیه در نظم است و تنها بر اساس کلمههای پایانی دو عبارت پیوسته سنجیده میشود. مهمترین نکته در یادگیری سجع و تشخیص آن در جمله، توانایی تشخیص دو عبارت مجزا و پیوسته است. حتما به نکاتی که در توضیح سجع گفتیم هم دقت داشته باشید، زیرا بدون آنها ممکن است در تشخیص به خطا بیفتید. انواع سجع نیز در تشخیص آن به شما کمک میکند. حل تمرین و مثال را هم حتما در برنامه داشته باشید تا به تسلط کامل بر این آرایه ادبی برسید.
سوالات متداول
- آرایه سجع چیست؟
وقتی واژههای پایانی دو جمله یا عبارت پیوسته هموزن و/یا همواج باشند، بین آن دو کلمه سجع برقرار است و به آن دو جمله مسجع میگویند؛ مثلا در عبارت «سر عشق نهفتنی است نه گفتنی»، حروف پایانی واژههای «نهفتنی و گفتنی» با هم سجع دارند. - انواع سجع چه هستند؟
سجعها به ۳ نوع تقسیم میشوند:
۱. متوازن (کلمات هموزن)
۲. مطرف (کلمات همواج) و
۳. متوازی (کلمات هموزن و همواج). در متن مقاله هر سه مورد را با مثال توضیح دادهایم. - در تشخیص سجع چگونه عمل کنیم؟
ابتدا دو عبارت یا جمله پیوسته را پیدا کنید و سپس به سراغ واژههای پایانی غیر تکراری بروید. اگر این دو واژه در وزن یا واج یا واجهای آخر یکسان بودند، آن دو کلمه با یکدیگر سجع دارند.