علاوه بر تفاوتهای مغزی، شناختی، رفتاری و هیجانی، یکی دیگر از تفاوتهای بسیار مهم ما با کودکان در
طبیعت کودک این است که مرزها را کنار بگذارد، به خصوص با والدین، بستگان و حتی معلمان. بد
جلسه اول بود. هنوز هیچکدام از شاگردانش را نمیشناخت. وارد کلاس شد و از آنها خواست چند خطی
در کشور ما برای سالهای طولانی، سیستم آموزشی از سنت نمرهدهی پیروی میکرد. اما روند هشتاد و چند
میکلآنژ میگوید: «حقیقت اصلی هنر، نشان دادن سایهای از کمال الهی است». اما امروزه کسب درآمد و تامین
کودکی که تا دیروز عقلش به چشمش بود و گوشش بدهکار نبود، حالا بزرگ شده و توانایی درکوتحلیلش
تلفن زنگ میخورد. دوباره از طرف مسئولان مدرسه است و تنوبدن شما شروع به لرزیدن میکند. تا از
بعضی چیزها عجیبوغریب تاثیر دارند! انگار بهجای یک پله، آدم را چندصدپله به جلو پرتاب میکنند! شبیه نوشدارویی
پایان سال نهم زمان انتخاب رشته و ورود به مقطع سرنوشت ساز متوسطه دوم است. بعضیها دقیقا مطابق
«خلاقیت آزادانهترین شکل بیان خود است.» برای کودکان هیچچیزی بهاندازه اینکه بتوانند خود را آزادانه و بدون هیچ