فهرست مطالب
Toggleفرض کنید در بازار هستید و لباسی را برای خرید انتخاب کردهاید، اما هنوز کمی مرددید و در ذهنتان حساب و کتاب میکنید که فروشنده به شما میگوید: «چگونه پرداخت میکنید!». شما هم در جواب میگویید: «من نقد دارم». واژه نقد دو معنای رایج دارد: ۱. اسکناس؛ ۲. انتقاد (زیر سوال بردن چیزی). هر دو معنای واژه نقد به جمله شما میخورد و میتواند جای کلمه نقد بیاید: ۱. «من اسکناس دارم»؛ ۲. «من انتقاد دارم». استفاده از کلمات اینچنینی در نظم و نثر باعث پدیدآیی یکی از زیباترین آرایه های ادبی به نام آرایه ایهام میشود که در این مقاله با مثالهای فراوان و جزئیات کامل به توضیح آن میپردازیم.
ایهام چیست
هر گاه واژه یا ترکیبی از واژگان که دو یا چند معنا دارند، به طرزی طنازانه و رندانه در کلام به کار روند که هر دو معنای آنها قابل برداشت باشد، آرایه ایهام پدید میآید. به بیت زیبا و البته سوزناک زیر نگاه کنید:
- «غرق خون بود و نمیمرد ز حسرت فرهاد / گفتم افسانه شیرین و به خوابش کردم»
در بیت بالا علاوه بر تلمیح، ایهام هم وجود دارد، زیرا واژه شیرین دو معنای متداول دارد:
- «خوشمزه یا دلنشین»
- «معشوق فرهاد»
هر دوی این معانی از بیت بالا قابل برداشتاند:
- افسانهای دلنشین برای فرهاد تعریف کردم تا خوابش ببرد.
- افسانه شیرین (مشعوق) را برای فرهاد بازگو کردم تا به خواب برود.
یک مثال دیگر هم ببینیم:
- «گفت اگر بر آستانم آب خواهی زد ز اشک / هم به مژگانت بروب آن خاکِ در، گفتم به چشم»
عبارت «به چشم» دو معنا دارد:
- «به وسیله چشمها»
- «بله، حتما این کار را انجام میدهم!»
هر دوی این معانی نیز از بیت بالا قابل برداشت است. او میگوید با مژههایت خاک در را جارو کن و من هم میگویم:
- «با چشمهایم جارو میکنم».
- «چشم! حتما انجام میدهم».
اولین نفری باشید که از اخبار و اطلاعیههای مرتبط با پایه تحصیلیتان باخبر میشود!
انواع ایهام
آرایه ایهام از آن آرایههای پر نکته و رمزیست که انواع متفاوتی دارد. یادگیری این انواع اگرچه ضروری نیست، اما در تشخیص ایهام به شما کمک میکند.
ایهام تناسب
ایهام تناسب به معنای آوردن کلمهایست که دو معنا دارد:
- معنای اول، معنای موردنظر شاعر یا نویسنده است.
- معنای دوم با واژه یا واژگانی دیگر در بیت یا جمله مراعات نظیر (تناسب) دارد.
به مثال زیر نگاه کنید:
- «ذرهای مهر ندیدم ز تو ای ماه ولی / این گنه جرم نجوم و ستم افلاک است»
واژه مهر دو معنا دارد:
- محبت
- خورشید
منظور شاعر همان معنای اول (محبت) است، زیرا معنای دوم به جمله نمیخورد؛ اما همین معنای دوم، با کلمات «ماه»، «نجوم» و «افلاک» مراعات نظیر و تناسب دارد، پس واژه مهر در اینجا باعث پدیدآیی آرایه ایهام تناسب شده است. واژه ماه در مصراع اول بیت بالا استعاره از معشوق است. مثالی دیگر هم بزنیم:
- «هر که تماشای روی چون قمرت کرد / سینه سپر کرد پیش تیر ملامت»
واژه تیر معانی مختلفی دارد:
- تیر جنگی
- ماه تیر
- سیاره عطارد
منظور شاعر در بیت بالا تیر جنگیست، اما این واژه در معنای دوم و سوم خود با قمر تناسب دارد و ایهام تناسب میسازد. در مصراع اول شاعر بین روی یار و قمر (ماه) تشبیه برقرار کرده است.
ایهام کنایی
هر گاه یک عبارت یا ترکیب واژگانی را بتوان در معنای تحتالفظی آن و هم در معنای کناییاش در نظر گرفت، آرایه ایهام کنایی به وجود میآید:
- «چشم تو کاو جز دل سیاه ندارد / دل برد از مردم و نگاه ندارد»
«دل سیاه» در بیت بالا دو معنی دارد:
- معنای ظاهری: درون سیاه
- معنای کنایی: دل سخت و سنگ
هر دوی این معانی از بیت بالا قابل برداشت هستند، پس در اینجا ایهام داریم. علاوه بر این، چون معنای دوم یک معنای کناییست، به آن ایهام کنایی گفته میشود. «دل بردن از مردم» در بیت دوم نیز کنایه از شیفته خود کردن است.
ایهام از نوع تضاد
در ایهام از نوع تضاد، کلمه دارای ایهام با یکی دیگر از واژههای عبارت یا بیت دارای تضاد است. به عبارت زیر از سعدی دقت کنید:
- «همه کس را دندان به ترشی کند گردد، مگر قاضیان را که به شیرینی»
شیرینی در اینجا دو معنی دارد که هر دو نیز از عبارت قابل برداشت هستند:
- خوراکی شیرین
- رشوه گرفتن
هر دوی این معانی از عبارت بالا قابل برداشت هستند، پس ایهام داریم. علاوه بر این، چون واژه شیرین با واژه ترش در تضاد است، ایهام تضاد پدید آمده است.
ایهام ناشی از روابط دستور زبانی
گاهی با جابهجایی نقشهای دستوری یا جای درنگ در جمله، نوعی ایهام در جمله به وجود میآید. جمله معروف این نوع ایهام را همهمان بلدیم:
- «بخشش، لازم نیست اعدامش کنید!»
- «بخشش لازم نیست، اعدامش کنید!»
اگر جای مکث یا ویرگول در عبارت بالا مشخص نباشد، در خواندن آن دچار ایهام دستور زبانی میشویم.
ایهام در تلفظ (دوگانهخوانی)
برخی از کلمات یا عبارتها را میتوان به دو یا چند شکل تلفظ کرد، به طوری که معنای جدیدی از آنها برداشت شود:
- «پیرانه سرم عشق جوانی به سر افتاد»
معنای اول: سرِ پیری، عشق جوانی (یک جوان) به سرم افتاد (در اینجا بر هجای دوم تاکید میشود).
معنای دوم: سرِ پیری، عشق دوران جوانی به سرم افتاد (در اینجا «یای نکره» را که در هجای آخر است، با تاکید بیشتری تلفظ میکنیم).
روش تشخیص آرایه ایهام
همانطور که در مثالهای پیشین بارها و بارها با یکدیگر مرور کردیم، برای یافتن ایهام در شعر یا نثر باید به صورت زیر عمل کنیم:
- واژهها دو یا چندمعنایی متن را پیدا میکنیم و معانیشان را گوشهای مینویسیم.
- آن معانی را یک به یک در بیت یا عبارت جایگذاری میکنیم. اگر دو معنا پس از جایگذاری قابل پذیرش بودند، آرایه ایهام داریم.
حالا بیایید یکبار دیگر با هم مثال حل کنیم:
- «ای دمت عیسی، دم از دوری مزن / من غلام آنکه دوراندیش نیست»
یک، دو، سه و اگر لازم است، پنجاه بار بیت را بخوانید تا کلمهی دومعنایی را بیابید. سختترین کار برای تشخیص ایهام، یافتن واژههای ایهام برانگیز است. در بیت بالا واژه دوراندیش دو معنا دارد:
- آیندهنگری
- کسی که در فکر جداییست
با اینکه دو معنا از زمین تا آسمان با یکدیگر فاصله دارند، اما حضرت مولانا بهگونهای بیت را آراسته که هر دو معنا از متن قابل برداشتند!!! پس در اینجا واژه دوراندیش ایهام دارد. همچنین واژه دم دوبار و هر بار در معنایی متفاوت آمده است، پس جناس هم داریم.
فهرست پرکاربردترین واژههای ایهام برانگیز
همانطور که در قسمت قبل اشاره کردیم، یافتن واژههای دومعنایی سختترین مرحله برای تشخیص ایهام است. برای همین ما در ادامه، فهرستی از پرکاربردترین واژههای ایهام برانگیز در شعر و نثر را با معانی آنها برایتان بیان میکنیم. حتما نگاهی مروری به آنها بیندازید تا با مشاهدهشان در متن، ایهام را با سرعت و دقت بالاتری تشخیص دهید. دقت داشته باشید که این واژهها ایهام برانگیزند، اما مساوی با ایهام نیستند؛ یعنی ممکن است این واژهها در عبارتی بیایند، اما فقط یکی از معانی آنها متناسب با آن عبارت باشد.
واژه ایهام برانگیز | معنای اول | معانی دیگر |
شیرین | ۱. طعم شیرینی | ۲. معشوق فرهاد۳. هر چیز دلنشین |
شکر | ۱. نام مادهای شیرین | ۲. یکی از معشوقههای خسروپرویز |
روان | ۱. جاری و ساری | ۲. روح و روان |
هوا | ۱. آرزو و میل | ۲. علاقه قلبی۳. گاز اطراف زمین |
بو | ۱. عطر و بوی خوش | ۲. آرزو و امل |
روی | ۱. چاره | ۲. چهره |
گلستان | ۱. باغ پر از گل | ۲. یکی از کتابهای سعدی |
داغ | ۱. هوای گرم | ۲. سوگ و ماتم۳. نشان، نماد یا برچسب چیزی |
عهد | ۱. پیمان | ۲. دوره و زمانه |
نابرادر | ۱. برادر ناتنی | ۲. انسان نامرد |
مهر | ۱. محبت | ۲. خورشید |
شکسته | ۱. خرد شده | ۲. اصطلاحی موسیقی |
ضحاک | ۱. پادشاه ماردوش شاهنامه | ۲. به عربی یعنی خندان |
رود | ۱. رودخانه | ۲. نام یک ساز۳. فرزند |
پست | ۱. کمارزش و ناچیز | ۲. مقام۳. کمارتفاع |
باز | ۱. نوعی پرنده | ۲. مخالف بسته۳. دوباره |
کمر | ۱. قسمت میانی بدن | ۲. پایه یا دامنه کوه۳. کمربند |
چنگ | ۱. گرفتن چیزی به صورت چنگالی | ۲. نوعی ساز |
تیغ | ۱. شمشیر | ۲. بلندی و قله کوه |
دستان | ۱. دستها | ۲. لقب زال۳. فریب و فسون |
مردم | ۱. آدمها | ۲. مردمک چشم |
آهو | ۱. حیوان آهو | ۲. عیب |
راه | ۱. مسیر | ۲. نام یکی از گوشههای موسیقی |
عزیز | ۱. دوستداشتنی | ۲. لقب صدراعظم در مصر باستان |
عشاق | ۱. عاشقان | ۲. پرده موسیقی |
بینوا | ۱. بیچاره | ۲. بیصدا و ناله |
صبر | ۱. بردباری | ۲. نام گیاهی تلخ |
گشت | ۱. شدن | ۲. جستوجوکردن۳. گردش کردن |
شاهد | ۱. مشاهدهگر | ۲. زیبارو |
ولایت | ۱. دیار و سرزمین | ۲. سرپرستی |
شانه | ۱. وسیله شانهکردن موها | ۲. کتف |
قلب | ۱. دل | ۲. مرکز۳. سکته |
شور | ۱. پر نمک | ۲. شور و هیجان |
زخم | ۱. ضربه زدن | ۲. جراحت |
خداوند | ۱. خدا و الله | ۲. صاحب۳. پادشاه |
لب | ۱. کناره | ۲. بخش بیرونی دهان |
دستور | ۱. فرمان | ۲. وزیر |
وزن | ۱. اعتبار | ۲. آهنگ و موسیقی |
فضا | ۱. محیط اطراف | ۲. جو زمین و بالاتر از آن |
پیاده | ۱. مقابل سواره | ۲. یکی از نقشهای شطرنج |
تند | ۱. سریع | ۲. خشم۳. مزه تند |
نظامی | ۱. عضو نیروهای مسلح | ۲. نظامی گنجوی شاعر |
دوش | ۱. دیشب | ۲. شانه |
سهم | ۱. بهره و نصیب | ۲. تیر۳. ترس |
نوا | ۱. سر و سامان | ۲. صدا۳. یکی از دستگاههای موسیقی |
کنار | ۱. پهلو | ۲. ساحل |
ارکان | ۱. اندامها | ۲. عناصر چهارگانه |
خاموش | ۱. جای بینور | ۲. ساکت و بیصدا |
چادر | ۱. خیمه | ۲. نوعی پوشش زنانه |
قرار | ۱. آرامش | ۲. وعده دیدار |
گرم | ۱. پر حرارت | ۲. صمیمی |
سخن پایانی
برخی واژههای زبان فارسی دارای دو یا چند معنا هستند که راه را برای خلق ابهام در شعر و نثر برای شاعران باز میکند. وقتی شاعر یا نویسنده یکی از واژه ایهامبرانگیز را بهگونهای در متن به کار بگیرد که هر دو معنای آن واژه از جمله قابل برداشت باشند، آرایه ایهام پدید میآید. این آرایه زیبایی کلام را چندین برابر میکند و گاهی مثل مصراع «شاید به خواب شیرین، فرهاد رفته باشد»، در ادبیات فارسی ماندگار میشود. برای تشخیص سریع و صحیح این آرایه باید واژگان ایهامبرانگیز را به خوبی مطالعه کنید تا آنها را به راحتی در جمله تشخیص دهید. پس حتما این واژهها را مرور و یادداشت کنید و هرازگاهی نگاهی به آنها بیندازید.
سوالات متداول
- آرایه ایهام چیست؟
وقتی یک واژه در شعر یا نثر دارای دو یا چند معنا باشد و گوینده با ظرافت، هر دو معنا را قابل برداشت از متن جلوه دهد، آرایه ایهام پدید میآید. - انواع ایهام چه هستند؟
ایهام تناسب، ایهام کنایی، ایهام تضاد، ایهام ترجمه، ایهام تلفظ دوگانه و ایهام دستور زبانی از رایجترین انواع ایهام در ادبیات فارسی هستند. - تشخیص ایهام چگونه است؟
برای تشخیص ایهام ابتدا باید به دنبال واژههای دو یا چندمعنایی بگردیم و سپس هر کدام از معانی را به صورت جداگانه در متن بگذاریم. اگر هر دو معنا از متن قابل برداشت بود، آرایه ایهام داریم.