اگر به دلیل نگرانی درباره امنیت فرزندتان، نداشتن وقت، بیحوصلگی یا اهداف ریز و درشت درسی، به کاهش
ما اغلب اوقات بر رشد فکری و جسمی فرزندانمان تمرکز میکنیم، در حالی که رشد عاطفی کودکان برای
ذهن ما همیشه در پی مطابقتدادن اطلاعات جدید با اطلاعات قدیمیتر و ساختاریافتهتر است؛ یعنی هنگام مواجهه با
طبیعت کودک این است که مرزها را کنار بگذارد، به خصوص با والدین، بستگان و حتی معلمان. بد
جلسه اول بود. هنوز هیچکدام از شاگردانش را نمیشناخت. وارد کلاس شد و از آنها خواست چند خطی
تلفن زنگ میخورد. دوباره از طرف مسئولان مدرسه است و تنوبدن شما شروع به لرزیدن میکند. تا از
هر چیزی به چیزی بزرگتر از خود اتکا دارد و حول مدار آن میچرخد: ماه به دور زمین،
کودکان لجباز اغلب به گونهای رفتار میکنند که والدین دچار استرس، واکنشهای ناگهانی یا عصبانیت شوند. در چنین
گاهیاوقات گرههای کوری در کار و زندگیمان میافتد که به هر دری میزنیم و هرچقدر هم فکر میکنیم،
اگر بشنوید نوجوانی از مدرسه فرار کرده، اولین فکری که درباره او به سراغتان میآید چیست؟ احتمالا قبل