فعل فعل لازم و متعدی | فعل گذرا و ناگذر | + روش تشخیص در جمله

آموزش فعل لازم و متعدی یا ناگذر و گذرا با مثال

ما همین که اراده رفتن از جایی به جایی دیگر بکنیم، بدون نیاز به چیزی دیگر، راهمان را می‌گیریم و می‌رویم. برای همین، فعل‌هایی مانند «رفتن» را لازم یا ناگذر می‌نامیم. در نقطه مقابل، برای انجام برخی کارها، همواره پای چیز سومی در میان است که باید از آن گذر کنیم تا فعل به سرانجام برسد. مثل خوردن که همواره به چیزی برای خورده‌شدن نیاز دارد. این‌دسته از انواع فعل را در دستور زبان فارسی به‌عنوان فعل متعدی یا گذرا می‌شناسیم. حالا که با این تعریف‌های مفهومی ذهنتان کمی گرم شد، بیایید به‌سراغ بحث‌های دستوری و زبان‌شناختی درباره لازم و متعدی یا ناگذر و گذرا در زبان فارسی برویم.

پیشنهاد مطالعه: فعل چیست؟

فعل لازم و متعدی چیست؟

در گذشته به تمام فعل‌ها، به‌جز فعل‌های نیازمند مفعول، فعل لازم گفته می‌شد. در نقطه مقابل، فقط افعالی را که برای کامل‌شدن معنایشان نیازمند مفعول بودند، فعل متعدی می‌نامیدند.  

قدیم‌ترها کسی از اصطلاح ناگذر استفاده نمی‌کرد، اما این اصطلاح بعد از اضافه‌شدن، باز هم تا مدت‌ها همان معنای فعل لازم را می‌داد. فعل گذرا هم شرایط مشابهی داشت و هنگام اضافه‌شدن به دایره واژگان دستورنویسان، تا مدت‌ها به‌معنای فعل متعدی بود.

امروزه اما تعاریف و مصداق‌ها تغییر کرده‌اند:

  • فعل لازم (ناگذر): فعلی‌ست که برای کامل‌شدن معنایش تنها نیازمند نهاد است.
  • فعل متعدی (گذرا): هر فعلی را که برای کامل‌شدن معنایش به  «مفعول»، «متمم»، «مسند» یا ترکیبی از «مفعول و متمم»، «مسند و متمم» و «مفعول و مسند» نیاز داشته باشد،‌ فعل متعدی (گذرا) می‌گویند.
 فعل لازم و متعدی چیست؟

اولین نفری باشید که از اخبار و اطلاعیه‌های مرتبط با پایه تحصیلیتان باخبر می‌شود!

فعل لازم یا فعل ناگذر 

فعل‌های ناگذر یا لازم از فاعل (نهاد) خود گذر نمی‌کنند؛ یعنی به‌محض آمدن فاعل، معنایشان کامل می‌شود. به‌‌عنوان‌مثال:

  • «آمد».

آیا همین‌مقدار که بدانیم چه‌کسی آمده است، کفایت نمی‌کند؟ مثلا همین‌که بدانیم «علی آمد»، کافی نیست؟ آیا علی به وسیله خاصی برای آمدن نیاز دارد؟ قطعا علی انتخاب‌های زیادی برای آمدن دارد،‌ اما هیچ‌کدام آن‌ها به فعل جمله ارتباطی ندارند، بلکه فقط چند وسیله نقلیه به‌اضافه پای پیاده هستند که علی می‌تواند از بین آن‌ها انتخاب کند. علی چه‌چیزی را می‌تواند انتخاب کند؟ اگر خبر آمدن علی را با فعل انتخاب‌کردن برسانیم، قضیه متفاوت می‌شود:

  • «علی انتخاب کرد.»

انتخاب‌کردن در اینجا با علی کامل نمی‌شود و چیز بیشتری می‌طلبد. علی حتما چیزی را انتخاب کرده است، پس علی نمی‌تواند فعل انتخاب‌کردن را کامل کند، مگر اینکه مفعول بگیرد:

  • علی اتوبوس را برای آمدن انتخاب کرد. 

تغییرات در تعریف فعل لازم یا ناگذر از گذشته تا کنون

اکثریت زبان‌دانان قدیم، نهاد را با فاعل یکی می‌گرفتند. همین مسئله باعث می‌شد تا برخی از آن‌ها، فعل جمله‌های اسنادی را جزو فعل‌های ناگذر در نظر بگیرند. آن‌ها «مسند و فعل ربطی» را به‌عنوان فعل جمله در نظر می‌گرفتند و آن را ناگذر می‌خواندند. برای مثال:

  • «هوا تاریک شد».

همایونفرخ در کتاب «دستور زبان فارسی جامع» ، تاریک‌شدن یا تاریک شد را فعل در نظر گرفته و آن را فعل ناگذر نامیده است. اگر مقاله مسند و مسند الیه را مطالعه کرده باشید، حتما می‌دانید که امروزه اجزای جمله بالا را از زاویه دیگری تعریف و نام‌گذاری می‌کنیم. در فارسی امروز، نهادها به ۲ دسته تقسیم می‌شوند:

  • فاعل 
  • مسندالیه

امروزه فعل‌های تمام جمله‌های دارای مسندالیه یا همان‌ جمله‌های اسنادی، جزو فعل‌های گذرا به متمم دسته‌بندی می‌شوند.   درباره اینکه متمم چیست نیز مطالعه کنید.

آیا افعال اسنادی جزو افعال لازم‌اند یا متعدی؟

فعل متعدی یا فعل گذرا

این فعل‌ها برای کامل‌شدن معنایشان به‌چیزی بیش از نهاد نیاز دارند. در مثال قسمت قبل برای فعل لازم، از فعل «آمدن» استفاده کردیم. حالا فرض کنید، کسی آمده باشد و آورده باشد:

  • «علی آمد و آورد».

علی می‌تواند دست‌خالی یا حتی شاید با پای برهنه آمده باشد، اما آیا علی می‌تواند دست‌خالی آورده باشد؟! فعل آوردن همیشه به‌چیزی برای کامل‌شدن نیاز دارد. این‌دسته از فعل‌ها را فعل گذرا یا متعدی می‌نامند. به این فعل‌ها گذرا گفته می‌شود چون آن‌ها برخلاف فعل‌های ناگذر، برای عملی‌شدن باید از نهاد بگذرند و به جزئی دیگر به‌نام مفعول، متمم یا مسند برسند.  

تغییرات در تعریف فعل متعدی یا گذرا از گذشته تا کنون

بسیاری از دستورنویسان قدیمی، فعل متعدی را با فعل نیازمند مفعول یکی می‌گرفتند. در واقع هر فعلی که معنای آن با آمدن مفعول کامل می‌شد، فعل متعدی نام می‌گرفت و بقیه افعال یا در دسته‌بندی افعال لازم قرار می‌گرفتند یا به آن‌ها توجهی نمی‌شد. غلامرضا ارژنگ، جزو اولین کسانی‌ست که در کتاب «دستور زبان فارسی امروز»، بین فعل‌های گذرا و متعدی تمایز قائل می‌شود.

از نظر او، تعریف فعل گذرا با تعریف سنتی فعل متعدی (فعل نیازمند مفعول) یکسان نیست. فعل گذرا از نظر او فعلی‌ست که برای کامل‌شدن معنایش به‌چیزی غیر از نهاد نیاز داشته باشد. از این منظر، علاوه‌بر فعل‌های مفعول‌خواه، فعل‌های نیازمند مسند و متمم هم جزو فعل‌های گذرا هستند، زیرا حضور مسند و متمم برای کامل‌شدن معنایشان ضروری‌ست. 

انواع فعل متعدی

فعل‌های گذرا را برحسب نیازشان به دیگر اجزای جمله به انواع زیر تقسیم می‌کنند:

  • گذرا به مفعول
  • گذرا به متمم
  • گذرا به مسند
  • گذرا به مفعول و متمم
  • گذرا به متمم و مسند
  • گذرا به مفعول و مسند

برخی از فعل‌های هم دووجهی هستند؛ یعنی گاهی به‌صورت گذرا و گاهی ناگذر در جمله می‌آیند. در ادامه به‌ بررسی جزئیات هر کدام از آن‌ها می‌پردازیم.

فعل متعدی چه انواعی دارد؟
  • فعل گذرا به مفعول: «معلم کتاب را برداشت».
  • فعل گذرا به متمم: «علی از معلم پرسید».
  • فعل گذرا به مسند: «معلم خسته بود».
  • فعل گذرا به مفعول و متمم: «معلم دانش‌آموزان را از امتحان ترساند». 
  • فعل گذرا به مفعول و مسند: «همه دانش‌آموزان معلمشان را فردی مهربان می‌نامیدند».
  • فعل گذرا به مسند و متمم: «همه به معلمشان مهربان می‌گفتند».

فعل گذرا به مفعول

فعل‌هایی را که برای کامل‌شدن معنایشان علاوه‌بر نهاد به مفعول نیاز دارند، فعل گذرا به مفعول می‌‌گویند. برای مثال:

  • «علی رضا را دید».

اگر رضا را از جمله بالا حذف کنیم، معنای جمله نا‌قص می‌شود، زیرا دیدن همواره به چیزی برای دیده‌شدن نیاز دارد. نوشتن، شنیدن، خواندن، خریدن و خوردن از دیگر فعل‌های متعدی یا گذرا به مفعول هستند. فعل‌های گذرا به مفعول را می‌توان به ۲ دسته تقسیم کرد:

  1. فعل‌های گذرا به مفعولی که صورت ناگذر ندارند (فعل‌های گذرا به مفعول اختصاصی).
  2. فعل‌های های گذرا به مفعولی که صورت ناگذر دارند (فعل‌های دووجهی).

فعل های اختصاصی گذرا به مفعول

  • برخی از فعل‌های گذرا همیشه و در همه موقعیت‌های گذرا هستند. فعل‌هایی مانند خوردن، آراستن، چیدن و برگزیدن جزو این گروه هستند. 
  • برخی از فعل‌های گذرا، صورت ناگذر هم دارند اما از مصدری دیگر؛ مانند: کشتن (گذرا) / مردن (ناگذر)، انداختن (گذرا) / افتادن (ناگذر)، آوردن (گذرا) / آمدن (ناگذر).
  • فعل‌های ناگذری که با تغییر در ساختمانشان گذرا می‌شوند، مانند افزودن «اندن» به بن مضارع فعل: دویدن = دو + اندن = دواندن.
  • برخی از فعل‌ها بدون تغییر در ساختمانشان، با تفاوت معنایی به صورت ناگذر هم به کار می‌روند، مانند بریدن: ترمز ماشین برید / زهرا پارچه را برید. 
  • فعل‌های گذرایی که با تغییر ترکیب، دوباره گذرا شده‌اند، مانند: شناختن که با افزودن «اندن» به آن، فعل گذرای شناساندن ساخته می‌شود. 
  • تغییر ترکیب فعل‌های ناگذر مرکب از «شدن، گشتن و گردیدن» به «کردن، نمودن، ساختن و فرمودن»، باعث تبدیل آن‌ها به فعل گذرا می‌شود، مانند: «کتاب مطالعه شد» / «علی کتاب را مطالعه کرد».
نحوه تبدیل فعل ناگذر به فعل گذرا به مفعول

فعل های دو وجهی

به فعل‌هایی که بدون تغییر معنایی و ظاهری، گاهی به‌صورت گذرا و گاهی به‌ صورت ناگذر به کار می‌روند، فعل دووجهی گفته می‌شود. مثلا پرسیدن از «چه‌کسی را؟» و «چه‌چیزی را؟» بعد از شنیدن جمله «گل پژمرد» توجیهی ندارد، اما وقتی می‌گوییم «آفتاب پژمرد»، سوال از «چه‌چیزی را؟» منطقی‌ست. فعل شکست در ۲ جمله زیر هم همین حالت را دارد:

  • «آینه شکست» / «علی آینه را شکست». اولین «شکست» ناگذر و دومی گذراست. 

از دیگر فعل‌های دووجهی که دستورنویسان به آن‌ها اشاره کرده‌اند، می‌توان موارد زیر را نام برد:‌ افروختن، زادن، فزودن، گرفتن، آزردن، گسستن، تاختن، نمودن، ماندن، گداختن، سوختن، پوئیدن، ریختن، روئیدن، گشودن، رستن و کشیدن. 

فعل گذرا به متمم

نشانه «را»، همیشه همراه فعل‌های مفعول‌خواه است. برخی از فعل‌ها نشانه‌های دائمی دیگری دارند که در دستور زبان فارسی به آن‌ها حرف اضافه می‌گویند. به‌عنوان‌مثال، عمل جنگیدن، همیشه «با» کسی‌ست و حالت ترسیدن، همیشه «از» چیزی‌ست. به فعل‌هایی که همواره با یک حرف اضافه همراه‌اند و نبود آن حرف اضافه و کلمه بعد از آن (متمم)، معنای جمله را ناقص می‌کند، فعل گذرا به متمم (متمم اجباری) می‌گویند. فعل‌های گذرا به متمم معمولا با یکی از حرف‌های اضافه «به»، «با» و «از» همراه‌اند. 

فعل های گذرا به متمم همراه با حرف اضافه «به»

آموختن، نازیدن، نگریستن (نگاه‌کردن)، بخشیدن، فروختن، رسیدن، سپردن، چسبیدن، پیوستن، اندیشیدن، گفتن، پرداختن و دادن، از نمونه‌ فعل‌های گذرا به متممی هستند که همواره با حرف اضافه «به» می‌آیند.

فعل های گذرا به متمم همراه با حرف اضافه «از»

ترسیدن، رنجیدن، برگشتن، پرسیدن، بازماندن، ناراحت‌‌شدن، استعفادادن، اجتناب‌کردن (خودداری یا پرهیزکردن) و گریختن (فرارکردن)  از جمله‌ فعل‌های گذرا به متممی هستند که همواره با حرف اضافه «از» می‌آیند.

فعل های گذرا به متمم همراه با حرف اضافه «با»

جنگیدن، کنارآمدن، موافقت‌کردن، سازگارشدن، صحبت‌کردن (گفت‌وگوکردن)، ترکیب‌کردن (مخلوط‌کردن)، آمیختن و مبارزه‌کردن، از فعل‌های گذرا به متمم همراه با حرف اضافه «با» هستند. 

انواع فعل‌های گذرا به مفعول

فعل گذرا به مسند

همه جمله‌های اسنادی علاوه‌بر نهاد (مسندٌالیه) و فعل، به جزء سومی به‌نام مسند برای کامل‌شدن نیاز دارند. برای همین، به فعل‌های جمله‌های اسنادی، فعل‌های گذرا به مسند می‌گویند. به‌عنوان‌مثال:

  • «زندگی شیرین است».

در اینجا اگر صفت «شیرین» را از جمله حذف کنیم، جمله بی‌معنا می‌شود. 

فعل گذرا به مفعول و متمم

بعضی فعل‌ها برای کامل‌شدن معنایشان، هم به مفعول و هم به متمم نیاز دارند. به‌عنوان‌مثال، فعل «گرفتن» چنین خاصیتی دارد:

  • «رضا کتابش را از دوستش گرفت». 

کاستن، افزودن، خواستن، رساندن، کشاندن و فروختن از دیگر فعل‌های گذرا به مفعول و متمم هستند. 

نکته: با اضافه‌کردن «اندن» به برخی از فعل‌های گذرا به مفعول یا متمم، می‌توان آن‌ها را به فعل‌های گذرا به مفعول و متمم تبدیل کرد. برای مثال: 

  • آموختن (به) / آموزاندن (را، به) | پریدن (از) / پراندن (را، از)
  • شناختن (را) / شناساندن (را، به) | خوردن (را) / خوراندن (را، به)

فعل گذرا به مفعول و مسند

برخی از جمله‌های ۴ جزئی برای کامل‌شدن معنایشان به مفعول و مسند نیاز دارند. به فعل‌های این جمله‌ها، فعل‌های گذرا به مفعول و مسند می‌گویند. پنداشتن، نامیدن، به‌حساب‌آوردن، گردانیدن و هم‌معناهای این ۴ فعل، از مهم‌ترین فعل‌های گذرا به مفعول و مسند هستند. مثال:

  • همه او را فردی راستگو می‌پنداشتند. 

فعل گذرا به متمم و مسند

این مورد بیش از آنکه به فعل وابسته باشد، به ساختار و کلمات به‌کاررفته در جمله وابسته است. به‌عنوان‌مثال، فعل «است» که جزو افعال گذرا به مسند محسوب می‌شود، در برخی جملات، هم به متمم و هم به مسند نیاز دارد. برای مثال:

  • لیوان پر از آب است. 
  • همه به او قهرمان می‌گفتند.
نحوه تبدیل فعل ناگذر به فعل گذرا به مفعول

تشخیص فعل لازم و متعدی

یکی از چالش‌هایی که اکثر دانش‌آموزان در زمینه فعل لازم و متعدی با آن مواجه‌اند، نحوه تشخیص و تفکیک فعل لازم از متعدی است. بنابراین، لازم است این مسئله را نیز به دقت بررسی کنیم.

تشخیص فعل لازم یا ناگذر

بهترین چاره برای تشخیص فعل‌های لازم، رد کردن دیگر گزینه‌هاست؛ یعنی اگر فعلی گذرا به مفعول، متمم یا مسند نباشد، آن فعل، لازم یا ناگذر است. پس پیش‌زمینه تشخیص فعل‌های لازم، توانایی شناسایی فعل‌های متعدی یا گذراست.

تشخیص فعل متعدی یا گذرا 

همان‌طور که دیدیم، فعل‌های متعدی یا گذرا انواعی دارند و نحوه تشخیص هر کدام از آن‌ها با دیگری متفاوت است. پس باید هر کدام آن‌ها را جداگانه بررسی کنیم:

تشخیص فعل گذرا به مفعول

فعل‌های گذرا به مفعول همواره با سوال از «چه‌کسی را؟» و «چه‌چیزی را؟» همراه‌اند؛ یعنی اگر بعد از شنیدن فعلی، پرسش از «چه‌کسی را؟» و «چه‌چیزی را؟» منطقی باشد، آن فعل را گذرا به مفعول می‌نامیم. روش‌های دیگری هم برای تشخیص فعل گذرا به مفعول وجود دارد که در مقاله مفعول چیست، درباره آن‌ها صحبت کرده‌ایم. 

تشخیص فعل گذرا به مسند

این فعل‌ها را افعال اسنادی یا ربطی می‌گویند. شناخت این فعل‌ها بهترین راه برای تشخیص فعل‌های گذرا به مسند است. «است، بود، شد، گشت و گردید» از مهم‌ترین فعل‌های گذرا به مسند هستند. در مقاله فعل اسنادی چیست، بیشتر درباره این افعال و انواع آن‌ها صحبت کرده‌ایم.

تشخیص فعل گذرا به متمم

فعل‌های گذرا به متمم بیش از آنکه به متمم وابسته باشند، به حرف اضافه همراه متمم وابسته‌اند. بنابراین، اگر فعلی همیشه همراه با یک حرف اضافه اختصاصی در جمله بیاید، آن فعل، فعل گذرا به متمم است. 

روش دیگر برای تشخیص فعل گذرا به متمم، حذف متمم از جمله است. اگر بعد از حذف متمم، معنای جمله ناقص شد، فعل آن جمله را فعل گذرا به متمم و متمم آن را متمم اجباری فعل می‌نامیم. 

روش تشخیص فعل متعدی با مثال

آیا افعال مجهول هم متعدی و لازم دارند؟

مجهول‌کردن جمله‌های ۳ جزئی، فعل آن‌ها را از متعدی به لازم تبدیل می‌کند. اما جمله‌های ۴ جزئی مانند جمله‌های گذرا به مفعول و متمم و جمله‌های گذرا به متمم و مسند، در صورت مجهول‌شدن، تبدیل به جمله‌های ۳ جزئی گذرا می‌شوند. مثال:

  • «علی کتاب را خرید» / «کتاب خریده شد».

در اینجا چون جمله اصلی ۳ جزئی است، فعل آن با مجهول‌شدن تبدیل به جمله‌ای ۲ جزئی و ناگذر می‌شود. اما در مثال زیر شرایط فرق می‌کند:

  • «بسیاری از کارشناسان، او را بهترین فوتبالیست تاریخ می‌دانند». / «به او بهترین فوتبالیست تاریخ گفته می‌شود». 

در مثال بالا چون جمله اصلی ۴ جزئی است، بعد از مجهول‌شدن باز هم برای حفظ معنای خود حداقل به ۳ جزء نیاز دارد. پس فعل این جمله مجهول گذراست. 

سخن پایانی

یکی از ویژگی‌های فعل، لازم یا متعدی بودن است که امروزه بیشتر با اصطلاحات گذرا و ناگذر درباره آن‌ صحبت می‌کنیم. فعل ناگذر با نهاد معنایش کامل می‌شود اما فعل گذرا یا متعدی برای کامل‌شدن معنایش به متمم، مسند، مفعول، مفعول و متمم، مفعول و مسند یا متمم و مسند نیاز دارد. برای تشخیص دقیق لازم یا متعدی‌بودن یک فعل باید بتوانیم آن فعل را در جمله فرض کنیم و نیازمندی آن به دیگر اجزای جمله را بسنجیم. اگر یک فعل با نهاد کامل می‌شود، پس آن فعل لازم است، اما اگر با دیدن یک فعل، ذهنمان به سمت حلقه رابط آن با نهاد سوق پیدا می‌کند، یعنی فعل موردنظر نیازمند مفعول، متمم یا مسند است و فعل متعدی یا گذرا به حساب می‌آید. 

سوالات متداول

  1. فعل لازم یا ناگذر چیست؟
    به فعل‌هایی که به‌ جز نهاد به چیز دیگری برای کامل‌شدن نیاز ندارند، فعل‌های لازم یا ناگذر می‌گویند. به‌عنوان‌مثال، فعل «رفتن» ناگذر است، زیرا همین که بدانیم چه کسی رفت (نهاد)، برای انتقال معنا و پیام جمله کافی‌ست.
  2. فعل متعدی یا گذرا چیست؟
    این فعل‌ها به جزء یا اجزای دیگری برای رساندن معنا و مقصود خود نیاز دارند. برای مثال، فعل «خریدن» همیشه به چیزی برای خریده‌شدن نیاز دارد، پس علاوه‌بر نهاد، به جزء دیگری به‌نام مفعول هم نیاز دارد.
  3. روش تشخیص فعل لازم و متعدی چگونه است؟
    برای تشخیص فعل‌های لازم ابتدا باید احتمال متعدی یا گذرا بودن فعل را رد کرد. برای تشخیص فعل‌های متعدی روش‌های مختلفی مانند پرسش از «چه‌چیزی / چه‌کسی را؟» در فعل‌های گذرا به مفعول و پرسش از «چگونگی» در فعل‌های گذرا به مسند وجود دارد که در متن مقاله آن‌ها را آورده‌ایم.

به این مطلب امتیاز دهید

اشتراک گذاری مطلب :

اولین نفری باشید که از اخبار و اطلاعیه‌های مرتبط با پایه تحصیلیتان باخبر می‌شود!

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *