الهامگرفتن از رتبههای برتر کنکور ریاضی کمک زیادی به دانشآموزان برای برنامهریزی بهتر و رسیدن به موفقیت در کنکورهای پیشِ رو میکند. میزان زمان مطالعه روزانه، نوع برنامهریزی، تکنیکهای مورداستفاده، منابع مطالعاتی، میزان حل تست روزانه و آزمونهای آزمایشی رتبههای برتر کنکوری، از موارد مهمی هستند که به پشتکنکوریها در مسیر موفقیت کمک میکنند. ارشیا شکوری، رتبه ۴ کنکور ریاضی، در این مصاحبه با ما همراه شد و از جزئیات مسیرش گفت.
۱. در کنکور اردیبهشت و تیر چه درصدهایی کسب کردید؟
چون نمره ترازم در کنکور اردیبهشت بالاتر بود، درصدهای کنکور اردیبهشت در نتیجه پایانی من لحاظ شد. شاید در ظاهر به نظر برسد که درس فیزیک را بهتر زدهام، اما اینطور نیست: «درس فیزیک را اکثر داوطلبان کنکوری بالا میزنند، زیرا نوع سوالاتش دردسر کمتری از سوالات ریاضی و شیمی دارند». البته من هم به درس فیزیک ارادت خاصی دارم و برای انتخاب رشته دانشگاه به رشته مکانیک فکر میکنم.
۲. از چه سالی مطالعه برای کنکور را شروع کردید؟
از سال دهم و با روزی ۲-۳ ساعت شروع کردم. از تابستان ۱۴۰۰ و بعد از امتحانات پایه نهم، فرآیند مطالعه کنکوری را طبق برنامهریزی مجموعه مدارس سلام شروع کردم و تا ۳ روز قبل از کنکور، طبق همان برنامهها ادامه دادم.
۳. کمی درباره برنامه مطالعاتیتان توضیح میدهید؟
ما در برنامهریزی کاملا تابع مدرسه بودیم. برنامههای مطالعه مدرسه اگر نگوییم بینقص ولی خیلی خوب بود. برنامه کنکوری مدارس سلام واقعا در موفقیت من تاثیر زیادی داشت. در اردوهای مطالعاتی مدارس سلام، تا اوسط آذر ۱۴۰۲، درسهای نیمسال اول دوازدهم و بخشهایی از دروس پایه به ما تدریس شدند. ما بعد از ظهرها (بعد از زمان کلاس)، اردوهای مطالعاتی داشتیم که خیلی کمکمان کردند. این اردوها مخصوصا برای من که در خانه دل به درس نمیدادم بسیار مفید بودند.
از اواسط آذر تا اواسط دی، یک اردوی مطالعاتی شبانهروزی داشتیم که در آن برای امتحانات نیمسال اول میخواندیم. از اواسط دی تا اواخر اسفند دوباره سراغ کلاسها و اردوها رفتیم و تمام دروس پایه و دوازدهم به ما تدریس شد و از عید به بعد، وارد اردوی مطالعاتی شبانهروزی دوران جمعبندی شدیم.
دوران جمعبندی تا کنکور اردیبهشت ادامه داشت. بعد از آن به مدت یک ماه درگیر مطالعه امتحانات نهایی شدیم. سپس یک روز استراحت کردیم و دوباره برای جمعبندی کنکوری ادامه دادیم. تاریخ کنکور ریاضی ۲۱ام تیرماه بود و ما تا ۱۸ام در اردوی مطالعاتی مدرسه بودیم. ۲ روز آخر را در اختیار خودمان گذاشتند تا به ایراداتمان برسیم و شب کنکور استراحت خوبی داشته باشیم.
۴. روزانه چند ساعت مطالعه میکردید؟
روزهای مطالعه از ۳-۴ ساعت تا ۱۰-۱۱ ساعت متغیر بود. روزهایی که کلاس داشتیم و مدرسه بودیم، حدود ۳-۴ ساعت مطالعه میکردم. در روزهای تعطیل، میانگین ساعت مطالعهام به ۸-۹ ساعت هم میرسید. اما بیشترین ساعت مطالعه و بازدهی یادگیری را در اردوهای مطالعاتی مدرسه مخصوصا در دوران جمعبندی داشتم که به ۱۰-۱۱ ساعت میرسید.
۵. روزانه چند درس را مطالعه میکردید؟
برنامه اهمیت داشت نه تنوع دروس موردمطالعه! برای من اهمیت نداشت که روزی چند درس را مطالعه میکنم، زیرا تعداد دروس مطالعه روزانه بستگی به هدف مطالعه داشت. مثلا ما در دوران امتحانات نهایی فقط امتحان بعدی را در طول روز مطالعه میکردیم. در زمانهای دیگر بهطور میانگین ۲ تا ۳ درس را میخواندم، اما باز هم بهنظرم این موضوع اهمیت چندانی ندارد.
۶. بودجهبندی زمان مطالعه درسها را چگونه انجام میدادید؟
من در کنار عمل به برنامه حجمی-زمانی مسئول پایه، برای رفع نقطهضعفهایم وقت میگذاشتم. مهمترین راهنمای من برای بودجهبندی زمان مطالعه درسها، برنامهای بود که مسئول پایه به من میداد. اما باز هم هر جا احساس میکردم که در زمینهای ضعف دارم، کمی برنامه را تغییر میدادم و وقت بیشتری برای پوشش ضعفهایم اختصاص میدادم.
۷. روزانه چند تست حل میکردید؟
روزانه بین ۷۰ تا ۲۰۰ تست میزدم. در دوران جمعبندی و اردوهای مطالعاتی مدرسه، روزانه ۲۰۰ تست حل میکردم. روزهای تعطیل و روزهای مدرسه هم به ترتیب، حدود ۱۵۰ و ۷۵ تست جواب میدادم.
۸. برای درسهایی که در آنها ضعیفتر بودید چه برنامهای داشتید؟
خجالت نمیکشیدم و از همه منابع اطلاعاتی کمک میگرفتم. در درسهایی مثل گسسته که برای ما در سال دوازدهم تازه بودند یا مسئلههایی که در آنها ضعف داشتم، بدون ترس و خجالت از منابع دیگر کمک میگرفتم. من از معلمهایم، دوستانم، ویدیوهای آموزشی اینترنت و شاگردان قوی سوال میپرسیدم. من از سوالپرسیدن، حتی سوالهایی که به نظرم مسخره میآمدند، ترسی نداشتم و بههرنحوی، پاسخ سوالم را پیدا میکردم.
۹. چند ماه را به جمعبندی درسها اختصاص دادید؟
اردوی مطالعاتی دوران جمعبندی بدون احتساب یک ماه امتحانات نهایی، حدود ۲ ماه و نیم طول کشید که من کاملا براساس آنها پیش رفتم. اول مبحث به مبحث تستها روا حل میکردیم و بعد از آن، نوبت به آزمونهای جامع مدارس سلام میرسید. این آزمونها به من کمک میکردند که نقاط ضعفم را بشناسم و برای برطرفکردن آنها برنامه بریزم.
۱۰. چه تکنیک یا روشی بیشتر نظرتان را جلب کرد؟
اکثر بچههای ریاضی تا چند روز مانده به امتحانات نهایی توجه خاصی به درسهای حفظی مانند هویت اجتماعی، سلامت و بهداشت و دینی نمیکنند. من برای اینکه بتوانم بهطور کامل بر این درسها مسلط شوم، لابهلای مطالعه درسهای اختصاصی و اصلی، نگاهی هم به این درسها میانداختم تا روی هم تلنبار نشوند.
۱۱. آیا استرس هم داشتید؟ چگونه مدیریتش میکردید؟
استرسم را با درسخواندن مدیریت میکردم و درگیر افکار و حاشیههایی مثل «اگر قبول نشوم و…» نمیشدم؛ حتی شب کنکور هم درس خواندم، چون استرس داشتم. البته آن شب و روز آخر اگر استراحت میکردم بهتر بود ولی بههرحال من با درسخواندن استرسم را کنترل میکردم.
۱۲. آیا ناامید هم میشدید؟ چگونه با آن حس کنار میآمدید؟
بالاخره من هم گاهیاوقات ناامید میشدم، اما به آن اجازه نمیدادم که برنامه مطالعاتیام را به هم بزند. نهایتا به یک یا دو زنگ برای تجدید قوا و بازیابی روحیهام نیاز داشتم و دوباره با توکل به خدا شروع میکردم. من مطمئن بودم که اگر تلاش کنم، حتما مزد زحماتم را میگیرم. خدا را شکر که برای من خوب بود.
۱۳. معدل و نمرات امتحانات نهایی شما چند شدند؟
من فقط درسهای فارسی، سلامت و بهداشت و گسسته را ۲۰ نگرفتم که نمرههای آنها بهترتیب، ۱۹/۷۵، ۱۹/۵ و ۱۸/۷۵ شدند. معدل من ۱۹/۸۶ شد و یکی از بالاترین معدلها را در بین بچههای سال دوازدهمی داشتم.
۱۴. برقراری تعادل بین برنامههای کلاسی و مطالعات کنکوری برای شما مشکلساز نبود؟
در «مجموعه مدارس سلام» برنامههای کنکور و مدرسه در همراستای یکدیگر پیش میروند و بههمیندلیل ما چالش خاصی در برقراری تعادل بین کنکور و امتحانات نداشتیم. در دوران امتحانات نهایی، آزمونهای جامع مدرسه را هم شرکت میکردم تا از فضای کنکور دور نشوم.
ما چون برای کنکور اردیبهشت یکبار همه درسها را جمعبندی کرده بودیم، آمادگی لازم برای آزمونهای جامع مدارس سلام را داشتیم. علاوه بر آزمونهایی که همه در آنها شرکت میکردند، من در آزمونهای اختیاری سلام هم شرکت میکردم. به کمک این روشها، مدرسه به ما کمک کرد تا در دوران امتحانات نهایی از فضای کنکور و سوالات تستی دور نشویم.
۱۵. در طول امتحانات نهایی با چالشی مواجه نشدید؟
امتحان درس دینی روز ۳۱ام اردیبهشت بود که به تعویق افتاد. قرار بود امتحان را به روز پایانی منتقل کنند و همین مسئله خیلی من را ناراحت کرد. در آخر هم ۲۰ گرفتم. البته دست مصحح درد نکند؛ فکر کنم یک جایی در تصحیح سوالات در رفته باشم!
بالاخره بعد از اعلام برنامه جدید امتحانات، امتحان دینی بعد از شیمی و عربی به امتحان سوم انتقال پیدا کرد. وقتی برنامه جدید اعلام شد، ما هم برنامه جدید مطالعاتیمان را از مسئول پایه گرفتیم و شروع به خواندن کردیم. بهتعویق افتادن زمان امتحانات باعث شد که وقت بیشتری برای دینی بگذارم و حتی لابهلای مطالعه شیمی و عربی، زمانی را هم برای مطالعه دینی گذاشتم تا خیالم راحتتر باشد. درس دینی بهدلیل حساسیت و ضریب بالایش برایم اهمیت زیادی داشت.
۱۶. آیا در آزمونهای آزمایشی شرکت میکردید؟
آزمونهای جامع مدارس سلام که در آنها چندین درس و مبحث با هم از ما امتحان گرفته میشد، در موفقیتمان تاثیر زیادی داشت.
۱۷. از چه منابعی کمک میگرفتید؟
تمرکز من برای مطالعه روی جزوههای مدرسه و معلم و سوالات تالیفیای بود که معلمان هر درس گردآوری میکردند و در اختیارمان میگذاشتند.
۱۸. هر کتاب را چندبار دوره کردید؟
بهقدری کتابهای درسی را مطالعه و مرور کرده بودم که اکثر آنها به مرز پاره و تجزیهشدن رسیده بودند. برای امتحانات نهایی هم مدرسه یک منبع تشریحی در اختیارمان گذاشته بود که از آن برای حل سوالات تشریحی به سبک امتحانات نهایی استفاده میکردیم.
۱۹. چه تکنیکی را برای مطالعه درسهای عمومی پیشنهاد میکنید؟
برای تسلط بر درسهای حفظی، تصاویر کتابهای درسی خیلی به من کمک کردند تا مطالب در حافظهام بمانند. توصیهام به افراد پشتکنکوری این است که برای مطالعه این درسها از حافظه تصویری خود کمک بگیرند.
۲۰. برای مطالعه هر درس از چه روشی استفاده میکردید؟
- درس فارسی را بهکمک جزوه معلم و بهصورت مفهومی مطالعه کردم. این درس را کاملا مفهومی میخواندم چون باید بیت به بیت یاد میگرفتم.
- دینی را حفظی خواندم، چون یکی از دوستانم مفهومی خوانده بود و نتیجه ایدئالی نگرفته بود.
- برای انگلیسی از جزوه معلم استفاده کردم و تست زدم.
- درس عربی را به صورت حفظی خواندم و از جزوه معلمم استفاده کردم.
- در درسهای اختصاصی نمونه سوال زیاد حل کردم و جوابها را با پاسخنامه تشریحی تطبیق میدادم. در این درسها چون دست طراح سوال باز است، فرمول خاصی برای مطالعه آنها وجود ندارد. من نکات مهم و جدید هر تست را علامت میزدم تا بعدا بتوانم دوباره آنها را مطالعه کنم.
- برای درس شیمی نکات مهم را موبهمو گوشه کتاب مینوشتم. یک دفتر کوچک هم برای یادداشت نکات مهم داشتم. مسائل شیمی را با روش کسر تبدیل حل میکردم.
- درس فیزیک برای بچههای ریاضی درس کمچالشیست و در مطالعه آن گیر خاصی نداشتم که نیاز به راهحل خاصی داشته باشد.
۲۱. تفریح هم داشتید؟
ما حدود ۱۴ ساعت از شبانهروز را در مدرسه سپری میکردیم و از جهاتی مدرسه به خانه اولمان تبدیل شده بود. برای تفریح، در مدرسه با دیگر همکلاسیهایمان وقت میگذراندیم و بازی میکردیم. آببازی، والیبال، فریزبی، کلکل فوتبالدستی و موشکبازی از تفریحات موردعلاقه من در مدرسه بودند. خلاصه که درس پشت در کلاس میماند و سعی میکردم که مراقب روحیهام باشم.
۲۲. برنامههای کنکوری مدارس سلام تا چه حد در موفقیت شما تاثیر داشتند؟
من داخل خانه بند درس نمیشدم، برای همین اردوهای مدرسه خیلی کمکم کردند. پشتیبانها و مشاوران کنکوری تا ساعت نه و ربع شب همراه ما در مدرسه میماندند و اجازه نمیدادند که درگیر حواشی دیگر مثل اخبار فضای مجازی شویم.
من تا ساعت ۱۱ شب هم به معلمانم پیام میدادم. شاید باورتان نشود، اما حتی صبح کنکور هم از معلمم سوال پرسیدم و او جوابم را داد. خیلی از آنها تشکر میکنم که در تمام این مدت همراه و همدل به من کمک میکردند.
۲۳. به نظر شما تلاش مهمتر است یا استعداد؟
بهنظر من تلاش مهمتر است! حالا اگر کسی استعداد داشته باشد و مغرور هم نشود، با شیب تندتری به سمت موفقیت حرکت میکند.