معنی ضرب المثل دست بالای دست بسیار است + داستان

داستان ضرب المثل دست بالای دست بسیار است

در این آموزش، می‌خواهیم درمورد یکی از ضرب‌المثل‌های قدیمی و پرکاربرد در فرهنگ ایرانی یعنی ضرب المثل دست بالای دست بسیار است صحبت کنیم. به این صورت که ابتدا شما را با معنی ضرب المثل دست بالای دست بسیار است آشنا می‌کنیم و سپس، به بیان داستانی کوتاه پیرامون مفهوم این ضرب‌المثل می‌پردازیم.

معنی ضرب المثل دست بالای دست بسیار است چیست؟

ضرب المثل دست بالای دست بسیار است به این معناست که هیچ چیز پایدار نیست و هیچ‌کسی قدرت مطلق ندارد. همیشه ممکن است فردی قوی‌تر، باهوش‌تر یا بهتر از ما وجود داشته باشد. این ضرب‌المثل به این موضوع اشاره دارد که در هر رقابتی، حتی اگر پیروز شوید نباید مغرور شوید و تصور کنید که بهتر از شما وجود ندارد. بنابراین، هیچ فردی نمی‌تواند ادعای پیروزی و شکست‌ناپذیری کند.

زمانی که یک فرد به‌خاطر پیروزی، قدرت و توانایی‌هایش مغرور می‌شود یا حتی به کسی ظلم می‌کند، به او می‌گویند «دست بالای دست بسیار است». به‌طور کلی، این ضرب‌المثل چند مفهوم را به ما می‌رساند:

  • هر قدر فرد قدرتمند و زیرکی باشیم، باید فروتنی خود را حفظ کنیم و خود را بالاتر از دیگران ندانیم.
  • نباید مغرور شویم و به خود اعتماد بی‌جا داشته باشیم. به‌بیانی دیگر، همواره باید آماده مواجه شدن با چالش‌ها و شکست‌ها باشیم چون هیچ تضمینی برای پیروزی نیست و ممکن است شرایط تغییر کند. باید همواره به‌دنبال یادگیری و پیشرفت باشیم و اعتمادبه‌نفسمان را با غرور و اطمینان به قدرت مطلق اشتباه نگیریم.
  • جهان درحال تغییر و تحول است و هر چیزی که امروز از نظر ما قدرتمند است، ممکن است فردا ضعیف و دارای نقص به نظر آید. بنابراین، هیچ کسی دارای قدرت مطلق نیست.  
دست بالای دست بسیار است

جهت دریافت آخرین اخبار و اطلاعیه‌های مرتبط با پایه تحصیلیتان شماره تماس خود را وارد نمایید

داستانی کوتاه درمورد ضرب المثل دست بالای دست بسیار است

در زمان‌های قدیم در سرزمینی دوردست، پادشاهی به‌نام شاهرخ فرمانروایی می‌کرد. او با زور و قدرت و به‌کمک سپاه نیرومندش، همه را به تسلیم وادار کرده بود. شاهرخ به خودش مغرور شده بود و هیچ‌کس را برتر از خود نمی‌دید. روزی جوانی به‌نام سهراب از روستایی دور به دربار شاهرخ آمد. او می‌خواست به پادشاه ثابت کند که قدرتش پایدار نیست.

شاهرخ با دیدن سهراب به او خندید و گفت: “تو چه می‌خواهی؟ آیا می‌خواهی مرا به مبارزه بطلبی؟” سهراب شجاعانه پاسخ داد: “من به دنبال جنگ نیستم، اما می‌خواهم به شما نشان دهم که هر قدر هم که قدرت داشته باشید، باز هم در برابر عدالت و حق عاجز خواهید بود.” شاهرخ از پاسخ این جوان خشمگین شد و به او گفت: “من به تو ثابت خواهم کرد که هیچ کاری از پیش نخواهی برد.” 

سهراب گفت: ” از شما تقاضا می‌کنم که به من اجازه دهید در برابر شما و مردم سخنرانی کنم.” شاهرخ با تردید به سهراب اجازه داد تا در برابر مردم سخنرانی کند. پسر جوان با صدایی بلند و رسا، از عدالت، حقوق مردم و خطر قدرت مطلق سخن گفت. او با حرف‌هایش مردم را به مقاومت در برابر ظلم و بی‌عدالتی شاهرخ ترغیب کرد.

شاهرخ با شنیدن سخنان سهراب خشمگین شد، اما وقتی دید که مردم با سهراب همراه شده‌اند، فهمید که حق با این پسر جوان بوده و او در برابر قدرت مردم ناتوان است. شاهرخ متوجه شد که دست بالای دست بسیار است و هیچ قدرتی پایدار نمی‌ماند. 

سخن پایانی

ضرب المثل دست بالای دست بسیار است به ما یادآوری می‌کند که هیچ چیزی در این جهان پایدار نیست. اگر امروز در رقابتی پیروز شدیم ممکن است فردا بازنده این رقابت باشیم. درواقع، این ضرب‌المثل، تلنگری است برای اینکه اگر در زندگی به قدرت و جایگاه بالایی رسیدیم، مغرور نشویم و به کسی ظلم نکنیم، زیرا همیشه بهتر از ما هم وجود دارد و ممکن است روزی ما ضعیف به نظر آییم. 

سؤالات متداول

  1. ضرب المثل دست بالای دست بسیار است یعنی چه؟
    دست بالای دست بسیار است به این معناست که در جهان هیچ قدرت مطلقی وجود ندارد و ممکن است افرادی بهتر از ما وجود داشته باشند.
  2. ضرب المثل دست بالای دست بسیار است در چه مواقعی گفته می‌شود؟
    این ضرب‌المثل را به‌عنوان نصیحت، خطاب به افراد مغرور یا کسانی که به مردم ظلم می‌کنند می‌گویند.

به این مطلب امتیاز دهید

اشتراک گذاری مطلب :

جهت دریافت آخرین اخبار و اطلاعیه‌های مرتبط با پایه تحصیلیتان شماره تماس خود را وارد نمایید

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *