فهرست مطالب
Toggleدر زبان فارسی، جملهها از سه بخش اسمی، قیدی و فعلی تشکیل میشوند و به هر کدام از این بخشها واحد زبانی میگویند. این واحدهای زبانی که ممکن است از یک یا چند کلمه تشکیل شده باشند، نقش دستوری را در جمله ایفا میکنند و اطلاعاتی را به مخاطب ارائه میدهند. قید نیز یکی از ارکان مهم جمله است و که اطلاعاتی را در مورد اسم، صفت، فعل یا سایر قیدها در اختیار مخاطب قرار میدهد. در ادامه این مطلب قصد داریم به پرسش «قید چیست؟» پاسخ دهیم و انواع قیدها در زبان فارسی را به شما معرفی کنیم.

قید چیست؟
قیدها در زبان فارسی، کلمه یا مجموعهای از کلمات هستند که اطلاعات اضافی را در مورد فعلها، صفتها، سایر قیدها یا کل جمله در اختیار مخاطب قرار میدهند.
معمولا کاربرد قیدها در زبان فارسی برای پاسخدهی به پرسشهایی مانند چگونه، کجا، چرا، چه زمانی یا تا چه حد است و مخاطب از این طریق میتواند در مورد حالت انجام یک فعل یا ویژگیهای تکمیلی یک صفت اطلاعات مفیدی را کسب کند. یادگیری ساختار کلی قیدها نسبت به فعلها و اسمها سادهتر است؛ زیرا قیدها از نظر تعداد، جنسیت و حالت دستوری تغییر نمیکنند.

برای مثال، در جمله «سامان بسیار باهوش است.»، واژه «بسیار» قید برای صفت «باهوش» است که خود این صفت یکی از ویژگیهای «سامان» را بیان میکند. از دیدگاه ساختار و معناشناسی، قید «بسیار» بر مقدار و کمیت این ویژگی دلالت دارد و اطلاعاتی در این باره به مخاطب ارائه میدهد. همانطور که اشاره کردیم، قیدها اطلاعات اضافهای را به مخاطب ارائه میدهند و در صورت حذف این بخش، از نظر معنا هیچ مشکلی در این جمله ایجاد نمیشود؛ «سامان باهوش است.».
برخی از مثالها در مورد کاربردهای قید در زبان فارسی عبارتاند از:
- علیرضا سریع میدوید.
- من دیروز به فروشگاه رفتم.
- آنها همیشه بهموقع میآیند.
- سارا بهآرامی صحبت کرد.
- آنها گاهی اوقات به پارک میروند.
- محمدرضا هیچوقت دروغ نمیگوید.
- ما شاید فردا به سفر برویم.
- زیبا فقط یک پرتقال خورد.
- کارگران با دقت کار میکردند.
اولین نفری باشید که از اخبار و اطلاعیههای مرتبط با پایه تحصیلیتان باخبر میشود!
انواع قید در زبان فارسی
پیش از شروع یادگیری انواع قید در زبان فارسی و بررسی پاسخ پرسش «قید چیست؟»، پیشنهاد میکنیم براساس پایه تحصیلی خود مطلب زیر را مطالعه کنید.
- دانشآموزان پایههای پنجم و ششم: اگر قصد دارید با پرسشی مانند قید چیست کلاس ششم یا قید چیست کلاس پنجم، مفهوم قید در زبان فارسی را یاد بگیرید؛ کافی است مفهوم قید و بخشهای انواع قید از نظر ساختار و معنا را مطالعه کنید.
- دانشآموزان پایههای هفتم، هشتم و نهم: اگر جزو دانشآموزان دبیرستانی هستید، باید تمامی بخشهای این مطلب را بادقت مطالعه کنید. (اگر توجه کرده باشید، واژه «بادقت» در جمله آخر، «قید» است!)
حالا که با مفهوم قید در زبان فارسی آشنا شدیم و به پرسش «قید چیست؟» پاسخ دادیم، قصد داریم انواع قید با مثال را بررسی کنیم. در زبان فارسی، قیدها را میتوان از نظر ساختار قید، معنای قید، نشانه قید، نقش دستوری قید و جایگاه قید دستهبندی کرد.

انواع قید از نظر ساختار
انواع قید در زبان فارسی از نظر ساختار به شش دسته تقسیمبندی میشوند که عبارتاند از: قید ساده، قید مرکب، قید مشتق، قید مشتق مرکب، عبارت قیدی و قید موول. هر کدام از انواع قید از نظر ساختار را در ادامه بهصورت مفصل بررسی میکنیم.
قید ساده
قید ساده، کلمهای است که از یک تکواژ آزاد یا مستقل ساخته شده است و نمیتوان آن را به دو یا چند واژه معنادار تجزیه کرد. برخی از قیدهای ساده عبارتاند از: خوب، بد، خوش، هرگز، آرام و سریع.
مثال قید ساده در زبان فارسی:
- سارا سریع راه میرود.
- سینا خوب درس میخواند.
- هرگز کسی را قضاوت نکن.
- من فردا به باشگاه بدنسازی میروم.
- او اغلب ناهارش را فراموش میکند.
قید مرکب
قید مرکب، قیدی است که از ترکیب دو یا چند تکواژ مستقل با یکدیگر تشکیل میشود. برای مثال، قید مرکب «شادکام» از ترکیب شاد (صفت) + کام (اسم) ساخته شده است. برخی از مثالهای قید مرکب عبارتاند از: خوشحال، اندکاندک، کمکم، هر شب، همهروزه و بدحال.
مثال برای قید مرکب در زبان فارسی:
- حال بیمار بهتدریج بهتر شد.
- او از دور مرا دید.
- او گاهبهگاه به بیمار سر میزند.
- او به طور کامل نگرانیهای خویش را فراموش کرد.
- او دیر آمد، در نتیجه ما منتظر ماندیم.
پیشنهاد مطالعه: ارکان تشبیه چیست؟
قید مشتق
قید مشتق از ترکیب یک تکواژ مستقل با یک یا چند تکواژ وابسته تشکیل میشود. قیدهای عجولانه، عاقلانه، محترمانه و شجاعانه مثالهایی از قید مشتق هستند. برای مثال، قید «بیادبانه» از ترکیب بی (پیشوند) + ادب (اسم) + انه (پسوند) ساخته شده است.
مثال برای قید مشتق در زبان فارسی:
- او بیرحمانه تصمیم میگرفت.
- مبارز شجاعانه به قلب سپاه دشمن حمله میکرد.
- یکی از دانشآموزان بیادبانه حرف میزد.
- آن مرد کودکانه رفتار میکرد.
- مجید جوانمردانه میجنگید.
قید مشتق مرکب
قیدهای مشتق مرکب، قیدهایی هستند که از ترکیب چند تکواژ مستقل و وابسته تشکیل شدهاند. یکبهیک، پشتسرهم و گاهوبیگاه ازجمله مثالهای قیدهای مشتق مرکب هستند. برای مثال، نیمهشب از ترکیب نیم (اسم) + ه (پسوند) + شب (اسم) تشکیل شده است.
مثال برای قید مشتق مرکب در زبان فارسی:
- او پشتسرهم نامهها را مطالعه کرد تا هیچچیزی را از قلم نیندازد.
- معلم پرسشها را یکبهیک برای دانشجویان توضیح داد.
- او زودبهزود پیامکهای خود را بررسی میکرد.
- محمدرضا پابرچین به طرف اتاق رفت.
- سعید گاهوبیگاه از شرکت خارج میشود.
گروه قیدی
گروه قیدی، نوعی از قیدها هستند که از ترکیب حروف اضافه با متمم فعل ساخته میشوند. برخی از مثالهای گروه قیدی عبارتاند از: در این اوضاع بد، در اسرع وقت، درعین حال، درکوتاهترین زمان ممکن و تحت هیچ شرایطی. مثال برای گروه قیدی در زبان فارسی:
- هوا بهطور ناگهانی بارانی شد و ما زیر باران ماندیم.
- بهمحض اینکه جلسه تمام شد، گزارش را برای شما میفرستم.
- میتوانید هر زمانی که سوالی داشتید، با من تماس بگیرید.
- در جلوی این خانه دعوا نکنید.
- مهارتهای او بهمرور زمان بهتر و کاملتر شدند.
قید موول (گشتاری)
درصورتیکه یک جمله بهعنوان قید استفاده شود، به آن قید موول یا گشتاری میگویند. در جمله «هنگامی که باران بند آمد، ما به پیادهروی در پارک رفتیم.»، عبارت «هنگامی که باران بند آمد» بهعنوان قید به کار رفته است و در صورت حذف این عبارت، باز هم این جمله معنای کاملی دارد. توجه داشته باشید که میتوان قید موول یا گشتاری را به قیدهای ساده، مرکب یا گروه قیدی تبدیل کرد و با تغییر حالت آنها از جمله به عبارت، شکل جمله را تغییر داد. مثال برای قید موول یا گشتاری در زبان فارسی:
- مادر درحالیکه گریه میکرد، پسرش را بوسید.
- بهمحض اینکه مهمانان وارد اتاق شدند، حال پدربزرگ بد شد.
انواع قید از نظر معنا
قیدها در زبان فارسی از نظر معنا به دستهبندیهای مختلفی تقسیمبندی میشوند و هر کدام از مفهوم مستقلی دلالت میکنند. قید مکان و زمان در فارسی مشهورترین دستهبندی قید از نظر معنا است و بیشتر از سایر دستهبندیهای قید شناخته شده است. علاوه بر این، جایگاه قید زمان در جمله فارسی بسیار پررنگ است و به شیوهها و با واژگان مختلفی این نوع قید در زبان فارسی بهکار میرود که در ادامه مثالهای آن را مورد بررسی قرار میدهیم.
| نوع قید | توضیح | مثال | مثال در جمله |
| قید مکان | نشاندهنده مکان وقوع عمل | اینجا، آنجا، بیرون، داخل، همهجا، خانه | دوستم را همینجا دیدم. |
| قید زمان | نشاندهنده زمان وقوع عمل | اکنون، دیروز، فردا، همیشه | فردا به مشهد سفر خواهم کرد. |
| قید مقدار (کمیت) | بیانگر میزان یا شدت | خیلی، کم، زیاد، کاملاً، کمکم، بسیار | شما میتوانید کمکم پیشرفت کنید. |
| قید کیفیت (چگونگی) | بیانگر نحوه اجرای فعل | آهسته، سریع، زشت، بد، خوب | او آهسته صحبت میکرد. |
| قید حالت | بیانگر چگونگی فاعل و مفعول | شجاعانه، مقتدرانه، پیروزمندانه، خندان | او متفکرانه به اطراف نگاه میکرد. |
| قید تکرار | نشاندهنده تعداد دفعات وقوع عمل | همیشه، هر روز، بهندرت، گاهی، معمولاً | دوباره هوا سرد شد. |
| قید تصدیق و تاکید | برای تایید یا تاکید بر فعل | حتماً، قطعاً، واقعاً، بهدرستی، الحق | او بهدرستی احساساتش را مدیریت کرد. |
| قید نفی | نفی عمل یا جمله | هرگز، نه، اصلاً، بههیچوجه | او هرگز به پرسشها پاسخ نمیداد. |
| قید شک و تردید | بیانگر تردید یا احتمال | شاید، احتمالاً، گویا، به نظرم | شاید در این بازی برنده شوم. |
| قید تاسف | ابراز حسرت یا تاسف | افسوس، متاسفانه، دریغ | متاسفانه تلاش دکترها بینتیجه ماند. |
| قید تعجب | ابراز شگفتی یا تعجب | عجبا، شگفتا، سبحانالله | سبحانالله، چه معجزه بیهمتایی! |
| قید آرزو | بیانگر آرزو یا امید | کاش، انشالله، ای کاش | ای کاش علیرضا به پرواز خود برسد. |
| قید سبب | نشاندهنده علت یا دلیل | ازاینرو، بنابراین، چون، به این دلیل | چون احمد او را مسخره کرد، از اتاق خارج شد. |
| قید ترتیب | نشاندهنده توالی یا ترتیب | نخست، سپس، بعد، یکبهیک | سارا ابتدا وارد اتاق شد، سپس لباس خود را از داخل کمد برداشت. |
| قید تدریج | بیانگر تغییر تدریجی | کمکم، اندکاندک، بهتدریج، بهمرور | سد کمکم مملو از آب شد. |
| قید استثنا | بیانگر استثنا و شرایط ویژه | مگر، بهاستثنای، جز | همه میتوانند وارد اتاق شوند، به جز احمد. |
| قید تشبیه | برای مقایسه یا تشبیه چیزی به چیزی | مثل، گویی، چون، بهسان | صورت او مانند گل زیبا بود. |
| قید ادب | برای ابراز ادب یا نرمکردن کلام | دور از جان، ببخشید، خدایی نکرده، بلانسبت | خدایینکرده مریض شدهاید؟ |
| قید اختصار | برای جمعبندی یا خلاصهکردن | القصه، خلاصه، فیالجمله، باری | خلاصه راضی نشد تا مدیریت مجموعه را بپذیرد. |
| قید انحصار | نشاندهنده محدودیت یا انحصار | فقط، تنها، منحصراً | فقط بانوان میتوانند به این بخش از بیمارستان وارد شوند. |
توضیحات و مثالهای هر یک از دستهبندیهای قید از نظر معنا در جدول بالا درج شده است.
انواع قید از نظر نشانه
قیدها در زبان فارسی از نظر نشانه به دو دستهبندی قیدهای نشاندار و قیدهای بدون نشان تقسیمبندی میشوند. برخی از قیدها را میتوانیم از طریق نشانهها تشخیص بدهیم و دریابیم که این واژهها «قید» هستند؛ اما برخی از قیدها بدون نشانه هستند و برای تشخیص «قید» بودن آنها باید به معنا و مفهوم واژگان و جمله دقت کنیم.
قید نشاندار
برخی از قیدها دارای نشانههایی هستند که تشخیص «قید» بودن آنها را برای مخاطب ساده میکند. توضیحات قیدهای نشاندار در جدول زیر نوشته شده است.
| نوع قید نشاندار | مثال | مثال در جمله |
| واژگان دارای تنوین نصب | تلویحاً، معمولاً، احتمالاً | احتمالاً در این نبرد پیروز شویم. |
| واژگان عربی مرکب | انشاءالله، ماشاالله | انشاءالله خوشبخت شوید. |
| واژگان پیشونددار | بهخوبی، بهندرت، بادقت | او بهندرت گریه میکند. |
| واژگان با میانوند | افتانوخیزان، زودبهزود | او زودبهزود به مدرسه قدیمیاش سر میزند. |
| واژگان پسونددار | عجولانه، خوشبختانه، بدبختانه | او عجولانه رانندگی میکرد. |
| تکرار واژگان | یکییکی، کمکم، اندکاندک | او اندکاندک پسانداز میکند. |
قیدهای بدون نشان
قیدهای بدون نشان، فاقد نشانه برای تشخیص «قید» بودن واژگان هستند و شامل سایر قیدها میشوند. برخی از مثالهای این نوع قیدها عبارتاند از: دیر، زود، سریع، آرام، خوشحال و آسان.
انواع قید از نظر دستوری
قیدها در زبان فارسی از نظر دستوری به دو دسته قید مختص و قید مشترک تقسیمبندی میشوند که میتوانید توضیحات مربوط به هر دستهبندی را در جدول زیر مطالعه کنید.
| نوع قید | تعریف نوع قید | مثال | مثال در جمله |
| قید مختص | قید مختص، قیدهایی که تنها بهعنوان قید به کار میروند و اغلب آنها از زبان عربی وارد زبان فارسی شدهاند. | مطلقاً، احتمالاً، البته، هنوز، هرگز | احتمالا تیم دوم در مسابقه شکست بخورد. |
| قید مشترک | قیدهای مشترک، قیدهایی هستند که در اصل نقش دیگری (مانند اسم یا صفت) دارند، اما در برخی از جملات بهعنوان قید عمل میکنند. | شب، خوب، آرام، تند، سریع | محمدرضا آرام راه میرفت. (آرام در نقش قید) محمدرضا فردی آرام است. (آرام در نقش صفت) |
انواع قید از نظر جایگاه
همانطور که در بخشهای قبلی اشاره کردیم، قیدها میتوانند اطلاعاتی در مورد یک جمله، یک فعل و مسند یک جمله را مقید به حالت خاصی کند. ازاینرو، از نظر جایگاه، قیدها در زبان فارسی به پنج دسته تقسیمبندی میشوند که عبارتاند از: قید فعل، قید صفت، قید اسم، قید قید و قید جمله.
قید فعل
قید فعل، قیدی است که چگونگی یک فعل مانند حالت، کمیت یا زمان یک فعل را شرح میدهد. «خوب»، «امروز»، «بسیار» و «سریع» ازجمله قیدهایی هستند که میتوانند در جمله بهعنوان قید فعل به کار بروند. مثالهایی از قید فعل در جمله:
- سیما سریع صحبت میکرد. (قید «سریع» چگونگی فعل «صحبتکردن» را شرح میدهد)
- محمد دیشب تیراندازی کرد. (قید «دیشب» زمان فعل «تیراندازی کردن» را شرح میدهد)
قید صفت
قید صفت، قیدی است که مقدار، حالت و کیفیت یک صفت را بیان میکند و بسیار، خیلی، گاه، استثنائاً و زیاد مثالهایی از قید صفت هستند. مثالهایی از قید صفت در جمله:
- این کتاب بسیار جالب است. (قید «بسیار» مقدار صفت «جالب» را شرح میدهد)
- رامین حافظه خیلی ضعیفی دارد. (قید «خیلی» مقدار صفت «ضعیف» را شرح میدهد)
قید اسم
قید اسم، قیدی است که حالت، کیفیت و مقدار یک اسم را شرح میدهد. ازآنجاکه ممکن است اسم در یک جمله در نقشهای فاعل و مفعول قرار بگیرد؛ ازاینرو، قید اسم دارای چند نوع مختلف است که عبارتاند از:
- قید فاعل: حالت فاعل را توضیح میدهد؛ مانند «لرزان» و «خندان»
- قید مفعول: حالت مفعول را توضیح میدهد؛ مانند «بسیاری» و «خیلی»
- قید مسند: حالت مسند را توضیح میدهد؛ «دوباره» و «از اول»
اگر کمی درک این مفهوم برایتان سخت است، بهتر است این مفهوم را با بررسی مثالها یاد بگیرید. مثالهای کاربرد قید اسم در جمله:
- محمدرضا گریان به راه خود ادامه داد. (قید «گریان» حالت فاعل «محمدرضا» را شرح میدهد)
- بسیاری کتابها را خواندهام. (قید «بسیاری» مقدار مفعول «کتابها» را شرح میدهد)
- حال بیمار دوباره بد شد. (قید «دوباره» تکرار مسند «بد» را شرح میدهد)
- سارا گریان و لرزان با پدرش گفتوگو کرد. (قید «گریان و لرزان» حالت فاعل «سارا» را شرح میدهد)
پیشنهاد مطالعه: مسند چیست؟
قید قید
گاهی اوقات قید برای مقیدکردن قیدی دیگر به کار میرود و حالت و مقدار آن قید را برای مخاطب آشکار میکند. «بسیار»، «استثناً»، «خیلی» و «گاهی» ازجمله مثالهای قید قید در زبان فارسی هستند. مثالهای کاربرد قید قید در جمله:
- علی خیلی بد رانندگی میکند. (قید «خیلی» مقدار قید «بد» را شرح میدهد)
- مادرم استثنائاً بد آشپزی کرد. (قید «استثنائا مقدار قید «بد» را شرح میدهد).
قید جمله
قید جمله، قیدی است که اطلاعاتی در مورد کل معنای یک جمله ارائه میدهد و معنای کل یک جمله را مقید میکند. این قیدها بار معنایی کل جمله را تعیین میکنند. برخی از قیدهایی که میتوانند چنین تاثیری بر یک جمله بگذارند، عبارتاند از: «افسوس»، «کاش»، «متاسفانه» و «خوشبختانه». مثالهای از قید جمله در جمله:
- متاسفانه دکترها موفق به نجات او نشدند. (قید «متاسفانه» حس تأسف را در مورد کل جمله نشان میدهد)
- انشاءالله حال مریض بهتر میشود. (قید «انشاءالله» حس امید و آرزو داشتن را در مورد کل جمله نشان میدهد)
چگونه تشخیص بدهیم که یک واژه قید است یا خیر؟
حالا که با مفهوم قید و انواع آشنا شدیم، باید بتوانیم تشخیص بدهیم که واژهای در جمله بهعنوان «قید» بهکاررفته است یا خیر. همانطور که در تعریف قید اشاره کردیم، قید آن بخشی از جمله است که اگر آن را حذف کنیم، خللی در مفهوم جمله ایجاد نمیشود و جمله همچنان معنای کاملی دارد. اگر قصد بررسی و امتحانکردن بخشی از جمله برای تشخیص «قید» را داشتید، میتوانید آن بخش از جمله را حذف کنید؛ اگر جمله همچنان کامل و دارای معنی بود، میتوان آن بخش را بهعنوان قید در نظر گرفت.

برای یادگیری بهتر و توانایی تشخیص دقیق قید از سایر اجزای جمله، بهتر است مثالهای گوناگونی را بررسی کنید و تلاش کنید خودتان نیز مثالهایی را در مورد کاربردهای مختلف قید بنویسید. بررسی برخی از مثالها برای تشخیص قید:
- دفترها را یکییکی بیاورید. (واژه «یکییکی» در این جمله نقش قید را دارد و قید ترتیب است. اگر واژه «یکییکی» را حذف کنید، این جمله همچنان معنا دارد)
- حتماً تو را در تهران میبینم. (واژه «حتماً» در این جمله نقش قید دارد و قید تصدیق و تأکید است. اگر واژه «حتماً» را حذف کنید، این جمله همچنان معنا دارد)
- شاید مدیر شرکت تصمیم به اخراج او بگیرد. (واژه «شاید» در این جمله قید است و بیانگر حس شک و تردید است. اگر این واژه را از جمله حذف کنید، همچنان این جمله معنا دارد)
بررسی مثالهای مختلف برای یادگیری بهتر قید
برای یادگیری بیشتر و بهتر مفهوم و انواع قید، قصد داریم مثالهای مختلفی را بررسی کنیم.
- مثال برای قید زمان در فارسی: او ناگهان فریاد زد.
- مثال برای قید مکان در فارسی: او تا مدرسه پیاده رفت.
- مثال برای قید حالت در فارسی: علیرضا غمگین بود.
- مثال برای قید تأکید: حتماً سرکلاس حاضر میشوم.
- مثال برای ترکیب قید زمان و مکان در فارسی: هر صبح در کلاس زیستشناسی، معلم نکات مهم را بازگو میکند.
- مثال برای گروه قیدی: در این اوضاع بد، او همچنان امیدوار است.
- مثال برای قید صفت در فارسی: هوای تبریز خیلی سرد است.
- مثال برای قید در شعر: «هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق» -حافظ
سوالات متداول
- قید چیست؟
قید واژه یا مجموعهای از واژگان در جمله است که اطلاعاتی از چگونگی فعل، اسم یا صفت را به مخاطب ارائه میدهد. - انواع قید در زبان فارسی کدام است؟
قیدها در زبان فارسی را میتوان از دیدگاههای مختلفی مانند ساختار، معنا، نشانه، دستوری و جایگاه طبقهبندی کرد. - انواع قید از نظر معنا در زبان فارسی کدامند؟
قید مکان، قید زمان، قید مقدار (کمیت)، قید کیفیت (چگونگی)، قید حالت، قید تکرار، قید تصدیق و تأکید، قید نفی، قید شک و تردید، قید تأسف، قید تعجب، قید آرزو، قید سبب، قید ترتیب، قید تدریج، قید استثنا، قید تشبیه، قید ادب، قید اختصار و قید انحصار انواع قید از نظر معنا در زبان فارسی هستند.