لاکپشتها بهمحض احساس خطر در لاک دفاعیشان فرو میروند و تا اطمینانیافتن از اتمام آن، سروپای خود را
همه ما گاهی غرق میشویم: من غرق نوشتن، مادر غرق آشپزی، پدر غرق تعمیر وسیله ازکارافتاده خانه و
وقتی فرزندتان برای اولین بار «تاتیتاتیکنان» شروع به راهرفتن کرد را یادتان میآید؟ یادتان میآید که اوایل بهسختی
فرض کنید در جایگاه مدیریت یک مجموعه فعالیت میکنید؛ اگر ناگهان تنزل رتبه بگیرید و تبدیل به کارمندی
«متاسفم! تموم کرده! اگه یه دیقه زودتر میرسید…» وقتی پای سلامتی در میان است، اهمیت وقتشناسی دوچندان میشود.
دنیای روانشناسی مکاتب و رویکردهای مختلفی را به خود دیده است اما تقریبا هیچکدام از آنها جامعیت و
زنگ خطر انجمن روانپزشکی آمریکا نیز به صدا درآمده و آنها را مجبور به اضافهکردن علائم مسمومیت با
پدر و مادر: «آیا فرزندم نباید تابهحال رفتارهایش پختگی بیشتری پیدا میکرد؟» نوجوان: «چرا مدام احساس گیجی و
استاد شفیعی کدکنی در حال تدریس ادبیات روسی به دانشجویان بود و همه (چه روی زمین یا نیمکت)
ما برای تعاملات اجتماعی به داد و ستد با دیگران نیازمندیم. برقراری تعادل بین دادن و گرفتن یکی